من عاشق شکوفۀ رنگین آتشم
من از نژاد کاوهام از نسل آرشم
سرتا به پا چو شمع گدازان به بزم عشق
میسوزم و زسینه فغانی نمیکشم
ای همنشین ظلمت شبهای بیفروغ
از طینت سیاه تو این جا مشوشم
از من چه خواهی باز تو آرامشی که من
چون موج بیقرارم و چون شعله سرکشم
« پرتو» به رنگ خندۀ یاقوتی شهاب
در آسمان عشق وطن پاک و بیغشم
پرتو نادری
اسد 1359
شهر شبرغان