ا فتتاح دفتر جبهه مقاومت ملی د رواشنکتن: ابراهیم فتاح

 · 

ا فتتاح دفتر  جبهه مقاومت ملی د رواشنکتن نقطه عطفی در تاریخ سه صد ساله‌ای کشوری به نام دروغین افغانستان

 قسمت اول:

 افتتاح دفتر جبهه مقاومت ملی به رهبری محترم  احمد مسعود و کوششهای شبانه روزی جوان برومند علی میثم نظری از نگاه تاریخی اهمیت بسزای  دارد.  نخست اینکه  رهبری جنبش مقاومت ملی به  رهبری   جوان با  استعداد ومتعهد به مبارزه برای حصول دموکراسی ،  برابری وعدالت اجتماعی در پرتو نه اتوپیای خیالی جامعه توحیدی و یا مدینه فاضله جامعه بدون طبقه  بلکه  در پرتو آرمان مقدس و قابل دسترس و تجربه شده‌ای ارزش های انسانی ، بنیان گذاشته است و تا حال  ثابت ساخته است که در این راه استوارانه کام برداشته و از هرگونه سازش با فاشیسم و از هرگونه  گرایش ناپسند رسیدن به مقام از طریق جاپلوسی و پا بوسی یا  به خاطر ارضای خواهشات نفسانی  پولدار شدن و بلند منزل  آباد کردن  دوری جسته است از صمیم قلب تبریک میکویم. 

  همچنان سعی وکوشش جوان  با استعداد و فردی که توانسته است  راه  چند ساله را چندشبه به پایان برساند، محترم علی میثم نظری راقابل ستایش میدانم  این دست آورد غیر قابل تصور در شرایط افغانستان از  دواهمیت  خاصی برخوردار است. یکی اینکه د رتاریخ سه صدساله افغانستان برای او لین جنبشی برهبری یکی از تاجکتباران   بادید و جهانبینی مطابق به ارزشهای والای انسانی و اسلامی  وا زهمه مهمتر   پرچم سیاه ، سفید و سبز د رکنار پرچم سیاه ، سرخ و سبز که  سالها ی متمادی به عنوان پر چم ملی برمردم افغانستان تحمیل شده به اهتزاز در آورده است. با تذکراینکه هیچ یک از این بیرق ها نمیتواند پرچم ملی باشد و لی د رجامعه قبیله وی افغانستان هر قوم وقبیله حق دارند تا پرچم دلخواه قوم خودرا بر افرازد  تازما نیکه  پرچم  که سمبول  خواستهای تمام مردم  کشور باشد و از طریق مجلس که صادقانه بدون تقلب از طرف  همه مردم کشور  تشکیل شده باشد  ،    رنک و نشان  بیرق ملی برای کشور را به تصویب برساند . لذا هیچ پرچم در حال حاضر نمیتواند پرچم ملی خوانده شودو هرقبیله حق دارد تا بنا به خواست مردم خود تا آنزمان  هر پرچم که میخواهد بلند کند . ما د رگذشته  نه چندان دور هم شاهد به اهتزاز در آوردن پرچم ترکتباران بودیم. 

بر علاوه حصول مجوزه افتتاح دفتر در واشنکتن از طرف جبهه متحد ملی بعد از سه صد سال  بر ای اولین بار انحصار فاشیسم که همه قدرت را درداخل و همه روابط خارجی را در انحصارخود داشت و حتی نام گرفتن از اقوام دیگررا به اتهام ناروای دامن زدن به نفاق ملی در اذهان جها نیان تزر یق کرده بود   ، بیان کر این واقعیت است که نه تنها مردم افغانستان بلکه جامعه بین‌المللی درک کرده‌اند که قوم پشتون نه تنها در افغانستان دارای   اکثریت نیستند بلکه به هیچ وجه شایسته کی آنرا  ندارد  که از تمام   اقوام در افغانستان نمایندگی  کنند. 

باید خاطر نشان ساخت که بیش از دوماه می‌شود که  همه پشتونها   آشکار و پنهانی و با کمک بادارن پاکستانی خود تلاش میکنند که دولت طالبان از طرف جامعه جهانی   به رسمیت شناخته شود ولی از آنجایکه  واقعیت درو غین فاشیسم امروز در  سطح جهان بر ملا شده است و  ثابت شده است که طالبان یک گروه تروریستی با پایگاه اجتماعی پشتونیسم  است ،   تاحال هیچ یک از  کشورهای جهان  به شمول باداران آنها مانند پا کستاان وقطر با تلاشهای زیاد نتوانسته اند تا جامعه  بین المللی را متقاعد سازند تا انهارا به رسمیت بشناسد .  از طرف دیگر  آغاز  مقاومت تصور ناپذیر جبهه مقاومت ملی در پنجشیر در شرایط که ا زنگاه امکانات نظامی ومالی  با   طالبان که از طریق  تبانی دولت فاشیستس به اصطلاح جمهوری با طالبان فاشیست  توانسته بودند تا   منابع بزرگ تسلیحاتی به ارزش ملیارد ها دالر را نصیب  طالبان سازند  قابل مقایسه نبو د  واقعآ سزاوار  تمجید است وادامه مقاومت دلیل دیگری است که محافل بین‌المللی تا حال تصمیم به شناسایی دولت طالبان نگرفته اند.  این فقط  اراده راسخ و جسارت بی باکانه ای مبارزین پنجشیر به رهبری محترم احمد مسعود بود که  بادرک شرایط ناگوار و تفاوت بیش از حد امکانات نظامی باز هم  شجاعانه  تصمیم به مقاومت میگیرند و بر رغم توطئه های رنگارنگ عوامل وجواسیس فاشیست  در درون جبهه بازهم تاامروز مقاومت خودرا بادست آوردهای چشمگیر ادامه میدهد.

اهمیت دیگر این دست آورد د رآن است که بنا به سعی و کوشش  جوانان به دست آمده است. امروزمردم کشور به خصوص جوانان به آن حدی از رشد و آگاهی رسیده‌ اند که دوست از دشمن راتشخیص دهند و از همه مهمتر به قدرت وتوانمندی خود پی برده اند که اگر آنها  در مقابل فاشیسم در یک جبهه متحد شوند  میتوانند شیر،  این حیوان وحشی در جنکل را (کرزی ) به  زانو د رآورند. 

 دیروز در رسانه‌ها انعکاس یافت که دولت آمریکا  گزارشی که از طرف  سیگار ترتیب شده و سیگا رمیخواهد تا به خاطر آگاهی مردم و کنگره آمریکا آنرا دردسترس رسانه‌ها قراردهد در با یگانی حفظ کرده و به سیگار اجازه افشای آنرا نداده است. بنا به ادعای  سیگار این گزارش که 2400 پرونده را در بر دارد صرف 4 پرورنده  آن واجد شرایط حذف است. اما جالب این است که در جمله پرونده های که در خواست برای حذف  آنها شده  نام  غنی هم شامل است.  حال سؤال این است که چرا سیاسیون آمریکا که همیش داد از مطبوعات آزاد میزنند  ا زافشای 2400 پرونده  دزدی ،خیانت و جاسوسی  که شامل تمام  اعضای رهبری دولت کرزی و غنی  می‌شود و تقریبآ همه پشتون هستند جلوگیر ی میکند؟  یا ا ینکه اکثر افراد مربوط به CIA و نظامیان  امریکای شریک این همه دزدی ها و خیانت ها  هستند و یا  سیاست آمریکا که همیش از پشتونها دفا ع کرده ،  برای جلوگیر ی از افشای خیانت پشتونها که اکثر این پرونده ها مربوط آنها  میشود ،  مانع افشای   آن شده اشد.    

دفتر بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) در پنجاه‌وسومین گزارش ربع‌ وار خود، وزارت دفاع و وزارت خارجه امریکا را متهم کرده که با محدود کردن دسترسی به اطلاعات درباره خروج از افغانستان، مانع از آن شده‌اند که مردم و قانون‌گذاران امریکا تصویر کاملی از دلایل و شرایط منتهی به سقوط دولت افغانستان و خروج پرهرج‌و‌مرج نیروهای امریکایی از افغانستان داشته باشند. 

جان سوپکو، رییس سیگار، روز جمعه به خبرنگاران گفته است که در پی سقوط دولت افغانستان، وزارت خارجه امریکا، بدون آن‌که بر تهدید مشخصی علیه افراد انگشت بگذارد، از او خواسته است که دسترسی به گزارش‌های این نهاد را موقتاً مسدود کند. 

به گفته آقای سوپکو، وزارت خارجه امریکا به‌تازه‌گی از او خواسته که ۲۴۰۰ مورد اطلاعات را از گزارش‌های خود حذف کند، ولی سیگار بعد از بازبینی این درخواست‌ها، تنها چهار مورد را واجد شرایط حذف دیده و باقی موارد را دست‌نخورده گذاشته است. 

به گفته بازرس ویژه امریکا، برخی از این درخواست‌ها از جمله درخواست حذف نام اشرف غنی، رییس جمهوری سابق افغانستان از گزارش‌ها، «عجیب و غریب» بوده است. آقای سوپکو وزارت دفاع امریکا را نیز متهم کرده است که انتشار علنی اطلاعات مربوط به «کارایی نیروهای امنیتی افغانستان» را محدود کرده است. 

 بنا براین  در چنین شرایط که اکثر سیاسیون آمریکا  توسط   فاشیستهای پشتون فریب داده شده‌اند و دیر زمانی  است  که پشتونهای مانند خلیل زاد، اشرف غنی وغیره بادروغ اکثریت بودن پشتون ا فکار دولتمردان آمریکا ومردم انرا به بازی کرفته اند و هنوز هم اداره بایدن از افشای  پرورنده خیانت پشتون ها جلوگیری میکند ، حصول مجوزه  ایجاد دفتر جبهه متحد ملی  دست آورد بزرکی به شمار  می آید. .

رشد جنبش مقاومت ملی و دست آوردهای  آن در ساحت بین المللی که به طو رعمده توسط جوانان که در جبهات جنک میرزمندند مانند  احمد مسعود ، صالح محمد ریکستان ،  قوماندانان  مبارز اندراب ،   علی پور و جبهات بامیان و در سطح بین المللی  الهام بخش جوانان در کشور و  خارج از کشور است. به‌خصوص  جوانان هزاره که از استعداد وتوانایی بسیارخوبی  در زمینه های مختلف فرهنکی ، ادبی ،سیاسی برخوردار هستند . امروز در عمل ثابت شده است که جوانان میتواند نقش سازنده و کار  آمد در مبارزه برای احقاق حقوق تلف شده  مردم آنها داشته باشند.  تجربه گذشته هما ن سانی که برای احمد مسعود  آموزنده است که دیگر فریب  فاشیستها ی مانند سیاف ،  عطای نور و عبدالله را که باعث دامن زدن اختلافات بین اقوام مختلف تاجیک و هزاره وازبک شدند و جنکی را به راه انداختند که به نفع پشتونها  تمام شد ،  نخورند.  همچنان بر همه جوانان است که سرمه ازموده را دوباره نیازموده و از تجربه  بیست سال اخیر بیا موزند  و  بین  افراد  که د رصف مردم بودند و چهره های که به قوم خود خیانت کرده‌اند فرق قایل شوند و  دیگر فریب  قوم فروشان  را  نخورند.    

 برای اینکه اهمیت این دست آورد مبرهن شود بایست تاریخ  به قدرت رسیدن پشتون ها  ، کارنامه سر دمداران آنها و اینکه چطور افکار فاشیستی در بین قوم پشتون نهادینه شده و به یک عنعنه تبدیل  وجز فرهنک آنها شده ، مطالعه شود.  ما شاهد یک سلسله اعمال  طالبان هستیم که  همه جهان وبه خصوص جوانان که از تاریخ   واقعی قوم پشتون آگاهی ندارند  مبهوت وحیران شده‌اند که هنوز هم در قاره جهان  همچو زنده جانهای زندگی میکنند. من برای روشنی نسبی دلیل آن ،  به طور بسیار مختصر تاریخ سردمداران پشتون را در صفحات بعد می نویسم و امیدوارم عزیزان متوجه شوندکه  این اعمال و وقیحانه تر  از آنها د در طول سه صد سال از طرف سردمداران این قوم عملی شده است و حالا جز عنعنه نسل کنونی آنها شد است و یکانه راه برای نجات مردم افغانستان از شر این جانوران ،  شناخت فاشیسم قومی در کشور از طریق مطالعه دقیق تاریخ این قوم است.   

ما درافغانستان شاهد دروغگویی وجعل تاریخ به‌خصوص در رابطه باتاریخ پشتون ها هستیم. این جعل تاریخ پشتون نه تنها باعث کدورت و دلسردی اقوام غیر پشتون شده بلکه بد تر از آن سبب شده تا یک غرور کاذب برای افراد وابسته به تبار پشتون القاح  شود. این غرور کاذب که توسط جعل تاریج ایجاد شده  پشتون ها را     قبیله بر ترشمرده اند،  لذا در مقابل اقوام دیگر باروش قبیله  پرستانه برخوردمیکنند .  برای افراد پشتون که ادعای عدالت و برابری را میکتند لازم است تاریخ خودراصادقانه بررسی کند و واقعیتهای تاریخی را همانطورکه ا ست منعکس سازند تا جلو برخورد قبیله  پرستا نه را که زشت ترین کردار انسانی است بگیرند.

  قوم پشتون  در آغاز در دامنه های کوه سلیمان زندگی میکردند.  از آنجایکه دامنه های آن  کوه فاقد زمین  برای کشت ومالداری بود ، آنها به خطر پیدا کردن قوت لایموت و امرار معاش زندکی  مجبور بودند به این بروآن بر  سر بکشند واگر نتوانستند از طریق کار وزحمت ومزدوری  مواد خوراکی پیداکنند ناگزیر طریق  سهل تر راانتخاب میکردند و از طریق غارت وچپاول  احتیاجات خود را رفع میساختند.

سلطان محمود غزنوی اوغان‌ها را به عنوان نیروهای مزدور به خدمت می‌گرفت اما امیر تیمور  اوغان‌ها را مزاحم خود می‌دید و قتل‌عامشان کرد.

قابلیت‌های نظامی اوغان‌ها و میل آنها به خشونت و نزاع از خصوصیات شناخته شده شان بود. ویلیام دالریمپل، تاریخ‌دان اسکاتلندی، در نوشته‌ای غریب، در مورد رسم نزاع‌های خونین آن‌ها می‌نویسد: «چیزی شبیه تفریح ملی است؛ مثل معادل افغانستانیِ کریکت محلیِ شایرهای انگلستان.»

1-  یکی از عنعنه  قوم پشتون این است که برای رسیدن به قدرت نه پدر میشناسند نه مادر . 

 نور محمدخان علی زایی که احمد شاه اوراسردار ملک یا افسر نظامی قندهار تعین کرده بود. رقیب قدرتمند دیکراو  مامای احمد شاه عبدالغنی خان الاکوزی ، میر افغانیه ، بیگلر بیکی قندهار  بود  تا جایکه به  احمد شاه مر بوط میشود این دوفرد تهدید علیه جاه طلبی وی  به شمار میآ مد که یا تسلیم میشدند ویا به قتل میرسیدند

  اما  احمد شاه در برخورد با  عبدالغنی خان هیچ رحم نکرد. با وجود اینکه عبدالغنی خان مامای احمد شاه بود او به غازی ها دستور داد تا ویرا به دشت برده و به قتل برساند.

عنعنه ماماکشی ،  برادر کشی ، برادر کو رکردن ،  دست داشتن به  پدر گشتن توسط پسر و فرار دادن ظاهر خان توسط پسر کاکایش آنهم به خاطر قدرت  همه از بدعت احمدشاه است که برای سردمداران پشتون به ارث گذاشته  شده است. 

2-  دزدی و غارت ازبیت المال برای سردمداران پشتونها یک امر عادی است.

  اینکه احمد خان بعد از قتل شاه هیچ کاری نکرد و همچنان برخورد او زمانیکه در خیمه نادرشاه داخل شد موردشک وتردید است.   احمد  خان  به عوض  اینکه   با جسد شاهی محترمانه برخوردکند ، وی  انگشتر مهر  شاهی راازدست قطع شده شاه  برداشت  و الماس کوه نور را که در بازویش بسته بود دزدید.( دزدی امان الله خان و اشرف غنی)

هنگامی که نادرشاه در سال ۱۷۴۷ کشته شد، احمد شاه از این فرصت استفاده کرد تا پایگاه قدرت خود را بسازد. او الماس کوه نور را از اردوگاه پارس تصاحب کرد و به سمت قندهار به راه افتاد.

کمی پس از رسیدن، از خوش اقبالی، راه کاروانی را بست که حامل گنج بود. این کاروان درآمد سالیانه منطقه سند را حمل می‌کرد که بالغ بر ۲۰ میلیون روپیه بود.

احمدشاه به کمک تجربه نظامی، ارتش کوچک و ثروتی که به دست آورده بود، توانست سایر روسای قبایل پشتون را متقاعد کند که حاکمیت او بر منطقه تازه مستقل شده پشتون‌نشین را بپذیرند. او فقط ۲۵ سال داشت.

3- جعل تاریخ وادعای دروغین لویه جرکه  و در دام انداختن رقیب از طریق سوکند خوردن به قر آن شریف و شکستاندن سوکند:

مؤرخین ناسیونالیت و همچنان اکثر مؤرخین اروپایی ادعا دارند که این جلسه در زیارت شیر سرخ صورت کرفته است. گرچه منابع معاصر از این محل نامی نمیبرند و به  یقین  این افسانه‌ای است که در اواخر قرن نزده و اوایل قرن بیست   به منظور حمایت  از مشروعیت دادن  محمد زاییها  اختراع شده  است ، زیرا شیر سرخ  محلی است که حاجی جمال خان بارکزایی مؤسس دودمان بارکزایی در آنجا دفن است. به هرصورت شیرسرخ   یک زیارت با یک گنبد کوچک ، برای تجمع چنین  اجماع مهم نمی تواند مناسب  باشد.  (23) به احتمال قوی شورا در خیمه خود احمد خان جای که اسرار در آنجا محفوظ نگه ه داشته میشد و در صورت بروز حادثه‌ای ،غازی ها دردسترسی ؤت برای  خاموش  ساختن آن  قرارداشتند.  این نه افسر نظامی برای چندین روز روی سهمیه خود در پادشاهی جدید چانه میزدند و احمد شاه برای اینکه موافقت آنهارا به دست بیاورد برای‌شان چندین امتیاز  به شمول این وعده که تمام طایفه که در این مجلس شرکت کرده‌اند ازپرداخت مالیه بالای  زمینهای شان  و از خدمت سربازی در آینده معاف هستند ، قایل شد. همچنان آنها و وارثین آنها   حق دارند در شورای قبیلوی شاهی شرکت کنند.   در عوض افسران اولس موافقه کردند تا در زمان جنک مخارج جنک را تهیه کنند. نور محمد خان علی زی  که هنوز هم شخص مقتدر ی بود  د ر بدل  از دست دادن مقام خود ، به حیث میر افغانیه جد ید تعین شد.  ( توضیح بکس های پر از دالر به تراکین دولت کرزیو غنی از طریق …..) 

روا افغانستان شناس فرانسوی واقعیت های جامعه قبیله ای افغان ها راچنین دریافته است:”یکی ازمسایل جالبی که در استخدام وگماریدن سران عشایر وقبایل پشتون در زعامت های محلی آنها به کار گرفته می شد، با راه اندازی “جرگه” ها بحیث سنت قبیلوی افغان ها بوده است. کسانی که از دور با واقعیت این جرگه ها آشنایی ندارند، از فحوای تبلیغات دولت ها چنین می پندارند که شاید “لویه جرگه” ها با پیروی از اصل دموکراتیک مشارکت مردم در انتخاب زعامت دولتی شان که در دنیای معاصر امروز معمول گردیده است، می باشد. در حالی که برعکس، این جمع آمدها که “جرگه عالی” نام گرفته اند، در واقع یک سنت عقب افتاده محلی قبایل درنمایش به خاطر جلب حمایت سران قبیله ها ازفیصله های پادشاهان و نوعی سازش باج گیرانه بین سران(مشران قبایل)اقوام پشتون است، که درطول سال هاوسده های متمادی به صورت عنعنه قبیله ای و محلی از انتصاب ارباب قریه یا خان قوم به کار گرفته می شد. ([6])  ( لویه جرکه ساختکی )

 دراخیر احمد شاه به قرآن سوکند یادکرد که در ادای تعهد وفاداری به وی به حیث شاه  ، حاجی جمال خان و وارثین وی سمت وزیر یا رییس وزرا را به طور دایم در اختیار داشته باشند. این به این مفهوم بود که وی در صف دوم قدرت شاه قرار داشته و ا ز قدرت یکسان برخورداربود زیرا این وزیر بود نه پادشاه که امور روز مره سلطنت را اداره میکرد. با وجود آن مبارزه  شدید و پر جوش برسر  قدرت بین خوانواده حاجی جمال خان واحمدشا ه ادامه یافت  تا اینکه  به خونریزی و جنک داخلی انجامید. بالاخره اولاده حاجی جمال ، خوانواده احمد شاه را از صحنه راند و دودمان خود یعنی محمد زایی را تاسیس کرد.

( قرآن خوری احمد شاه باجمال خان   ، امان الله خان و نادر خان با امیر حبیب الله کلکانی.)

 در زمان سلطنت امیر حبیب الله خان (ر. 1901-19) گیاه سبز رسمآ به‌ خوشه گندم یاجو تبد یل شد  و به صفت  یک بخش کلیدی نشان رسمی دودمان شاهی  در  بیرق ملی ,  پوسته  , سکه وسرلوحه مکا تیب  رسمی دولتی  ظاهر شد. این خوشه که به سبک عالی تنظیم شده بود با تاج های قهرمانی که به برندگان مسابقات المپیک سابق اهدا میشد  و  تاجی که بر سر امپراطوری روم در هنگام  پیروزی گذاشته شده بود 

 این سمبول آن چنان در افکار  ملی گرایی  افغانستان تعبیه شده  که در اواخرسالهای  1970 حکومت کمونیستی نور محمد ترکی آن را  جز از بیرق ملی حفظ کرد گرچه   باز آفرینی  دوباره آن به خاطر آن بود که  نشان دهد   که  مانند  خوشه گندم شوروی  از رونق  زراعت  نمایندگی میکند

. شنیع ترین  روایت  در داستان فریر (Ferrier) در رابطه با  سوانح امیر عبدالرحمان خان (ر. 1880-19019)رقم خورده است. به اساس   گزارش وی ازحوادث  ، بعد از تاج گذاری احمد شاه  بزرکان  در جلسه  

          همه توته های از گیاه سبز را دردهن خود میگرفتند به نشانه ای  که آنها مواشی و حیوانات [ احمد شاه ]  هستند  و پارچه ها ی تکه را  به شکل ریسمان در دور کردن  خود می آویختند که نشان بدهند که آنها میخواهند توسط وی رهبری شوند، آنها به فرمان او تسلیم میشدند و  قدرت مرک و زندگی را به وی میدا دند.

4- خصلت مزدور منشی به انگلسیها  خشونت  ، وحشت و قتل عام   

  حملات وی به هند یک نتیجه ناخواسته جدی نیز داشت. تضعیف مغول‌ها از سوی احمدشاه سرانجام زمینه سلطه یافتن غیرمسلمانان بر هند توسط انگلیس‌ها و سیک‌ها را فراهم کرد. 

هنگامی که احمد شاه دهلی را در سال ۱۷۵۷ فتح کرد، سیاست سنتی مغول‌ها مبتنی بر تحمل مذهبی را متوقف کرد. غیرمسلمانان دیگر اجازه پوشیدن “لباس مسلمانان” از جمله عمامه نداشتند و هندوها باید برای شناخته شدن، یک علامه (تیکه) روی پیشانی خود می‌داشتند.

نبردهای بسیاری علیه قدرت‌های مختلف هند از جمله مغول‌ها، سیک‌ها و ماراتا‌ها انجام داد.

نبرد او علیه ماراتا‌ها در پانی‌پت در سال ۱۷۶۱ بیشتر شناخته شده است. در آن نبرد بیش از ۷۰ هزار سرباز جان باختند و قدرت نظامی ماراتاها، که در آن زمان برابر مغول‌ها بود، شکسته شد. به این صورت احمدشاه موفق شد افغانستان را به یک امپراتوری بزرگ تبدیل کند.

 پس از نبرد پانی‌پت سربازان احمد شاه حدود ۴۰ هزار زندانی و نیز مردان بالای ۱۴ سال را سر بریدند. زنان و کودکان این شهر به بردگی گرفته شدند.  ادامه دارد

Ibrahim Fata

۲نوامبر،ساعت۱۲:۵۴