عید در پارینه : شعراز استاد محمد اسحاق ثنا

عید آمد لیک کی فکر و حواسم در سر است

زانکه برپا در وطن هر روز روز محشر است

سالها با جنگ و خونریزی گذشت ایام عید

دشت و صحرای وطن از خون به رنگ احمر است

یادم آید عید و هم نوروز در پارینه ها

خنده می خشکد به لب هایم دو چشمانم تر است

خوان ارباب ستم رنگین ز انواع غذا

لیک خوان بی نوا خالی و حالش مضطر است

عید ایام سرور است و نشاط و خوش دلی

لیک اندر مُلک ما بالا فغان از هر در است

عید را در صلح و آرامش نمی بینیم حیف

تا هراس افگن گروهی حاکم این کشور است

عید در جمع عزیزان فارغ از سودای جنگ

چون نسیم نوبهاری فارم و جان پرور است

محمد اسحاق ثنا

۲۱ اپریل ۲۰۲۳

ونکوور – کانادا