بیگمان هر خوانندۀ فارسیزبان از تاجیکستان تا ایران، در این مجموعه مقدار معتنابهی از امثال و حکم رایج در جامعۀ خود را پیدا میکند و بهتعداد دیگری که برای او تازهگی دارد بر میخورد. همانگونه که در موارد متعدد شواهد شعری از شاعرانی چون حکیم ناصر خسرو قبادیانی بلخی، حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی و حکیم نظامی گنجوی و حکیم سنایی غزنوی و مولانا جلالالدین محمد بلخی و افصحالمتکلمین سعدی و لسانالغیب خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی و صائب تبریزی و بیدل دهلوی و اقبال لاهوری را در ذیل امثال و حکم خواهد خواند و گاه صورتی را که در این کتاب آمده است با آنچه که در جامعۀ او به کار میرود صرفنظر از اختلاف عبارت یکی خواهد یافت و گاه از یک مثل چند صورت را ذیل یکدیگر ملاحظه خواهد کرد و آنگاه اگر به سر قصه واقف نباشد و فقط به عنوان کتاب «ضربالمثل های دری افغانسان همراه با تعابیر و حِکم» توجه کند، تعجب او بر انگیخته خواهد شد که به جای خود میمون و مبارک است.
بستر زایش، رواج و اشاعه و همچنین باروری استوار نگاهدارندۀ فرهنگ هر جامعه زبان آن جامعه است، به همین لحاظ مثَلها از وقتی که زاده میشود تا آنگاه که از کمال و ژرفای لازم پیام برخوردار میگردد سفر به زبانها و سینهها و باورهای مردم را آغاز میکند، اندیشه، ذوق و باور همزبانان آنرا میپذیرد و میپالاید و پس از آن ماندگار میشود و در ادب رسمی راه مییابد و شاعر و ادیب و خطیب و واعظ… از آن برای بیان مقصود و اقناع شنونده بهره میبرد و گاه چون حضرت مولانا از آن به عنوان رکن اصلی تعلیم مثنوی استفاده میکند.
بنابر این حضور امثال و حِکم و تعبیرهای مشترک گردآمده در این تألیف و تألیفهای دیگر پیش از آنکه نشانۀ افغانستانی و تاجیکستانی و ایرانی بودن آنها باشد نشان و رمز پایدار از مشترکات قلمرو گستردۀ فرهنگ و زبان مشترک است که در این گسترۀ جغرافیایی رواج داشته و دارد، بههمین لحاظ انتشار این کتاب را از همین دیدگاه امری مغتنم و گامی دیگر در قلمرو جغرافیای فرهنگی و زبانی فارسی دری و خدمت به همزبانان به شمار میآوریم.
گردآوری و انتشار امثال و حِکم یک زبان را بویژه از آن روی که در پژوهشهای جدید مورد توجه محققان شاخههای گوناگون دانشهای علوم انسانی قرار گرفته است امری بایسته میتوان دانست و منافع آن فقط به اطلاع و آگاهی فرزندان افغانستانیهای مهاجر در اینجا و آنجای جهان محدود نمیشود، تحقیق در اصل و ریشۀ امثال و حکم که عمدتاً به حوادث و وقایع و داستانها و قصه و سرگذشت ملتها باز میگردد خودیابی دلانگیز است، چنان که استاد محترم آقای داود موسی در یادداشت محققانۀ خود یک مورد از صدها مورد را برای نمونه و مثال و بر اساس روش طبقهبندی محوری کلید واژۀ خاص استقصا و تحلیل کرده اند و نتیجهگیری قابل ملاحظهای از آن به دست داده اند، با اتکاء به منابع امثال و حکم و به کار بستن روشهای علمی به جوانب مختلف فرهنگ و تمدن به ویژه بخشهایی که دربارۀ آنها اسناد مکتوب وجود ندارد میتوان پرداخت و آنها را بازسازی کرد.
*
اگر سال چاپ کتابهای «امثال و حکم دری و پشتو» تألیفات آقای دکتر شهرانی را که هردو در سال (1354 خورشیدی) در مطبعۀ بیهقی کابل انتشار یافته است، مبنای سنجش قرار دهیم، از اشتغال مستمر ایشان برای گردآوری این امثال و حکم و تألیف کتاب حاضر تا کنون بیست و هشت سال میگذرد و بر این شمار سالهای دیگری را که برای کتابهای نخست صرف کرده اند باید افزود که حدود چهل سال بیشتر یا کمتر میشود، کتاب نخست ایشان در حدود چهار هزار و پانصد مثَل و حکمت را در بر داشته است و کتاب حاضر بدون احتساب امثال مشابه، هشت هزار و پانصد و نود و چهار حکمت و مثل را در بر دارد که از دو چندان کتاب نخست در میگذرد، بر عشق و همت و زحمتشان آفرین باد!
بیگمان سر این استمرار را در طول این چند ده سال باید در عشقی جستجو کرد که در دل خانه میکند و پس از آن عمر و سرمایه و آسایش را در راه تحقق هدف خویش به کار میگیرد، در سرزمینهایی چون کشورهای ما کارهایی از این دست مرهون تلاش و جد و جهد فردی است نه دستاورد کار جمعی و گروهی.
استاد ارجمند جناب ایرج افشار که از طریق قلم و قدمش از فعالیتها و تلاشهای همزبانان در پهنۀ گیتی خبردار میشویم پس از انتشار چاپ نخست این کتاب در کانادا (1998م) چاپ دوم این اثر را در سلسله انتشارات موقوفه دکتر محمود افشار یزدی به آقای دکتر شهرانی پیشنهاد کردند، آقای دکتر شهرانی متن ویراستاریشدهٔ کتاب را با اضافات و یادداشتهای استادان برای این ارادتمند فرستادند که به دفتر انتشارات موقوفات سپرده شد، دوست ارجمندم کریم اصفهانیان در باب آرایش کتاب و شیوۀ تنظیم آن پیشنهاد کردند که اولاً کتاب به صورت دو ستونی چنانکه رسم اینگونه منابع و مراجع است حروفچینی شود و در ثانی شمارههای مربوط به امثال و حکم که در چاپ نخست ذیل هریک از حروف الفباء از یک آغاز شده بود این بار بدون درنظرداشت حروف الفباء از آغاز تا پایان کتاب به توالی در کنار هر مورد قید شود که بسیار پسندیده بود و چنین نیز شد.
حضرات آقایان علی محمد هنر و اصفهانیان این ارادتمند را از خواندن نمونههای نخست و دوم معاف داشتند و نمونهٔ نهایی را برای بازخوانی، مقابله و اصلاحات احتمالی در اختیار من قرار دادند، با توجه به محدودیت وقت، بازخوانی به موارد اشاره شده محدود ماند و از آنجا که قرار بود ضبط کلمات و جملات و حتی اشعار به همان صورتی که مؤلف محترم نگاشته بودند بماند، جز در چند مورد که اصلاح آن ضروری به نظر میرسید در موارد دیگر تغییری داده نشد.
بایسته است بار دیگر از یاری استاد ایرج افشار و اهتمام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در حفظ پیوندهای مشترک و انتشار آثار و تحقیقات استادان و پژوهشگران افغانستانی در سلسله انتشارات این موقوفات سپاسگذاری نمایم.
محمد سرور مولایی
تهران 10-7- 1381
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.