رجحان تفوق طلبی: ترکیه، ناتو و عبور بسوی جنگ دریک ونیم سال تکامل بی ثباتی در سوریه چیزیکه به ناظرین سیاسی واضح شده است، رول نا سازگار ترکیه در منطقه است. چونانیکه انقره در سالهای اخیرقصد داشت تا خود را منحیث نیروی تغییر سیاسی، اقتصادی و ترقی استقرار بخشد. این کشور همچنان رول سگ تعلیمی حمله ناتو را بخود گرفت و سلاح قاطع زرادخانه امپریالست های غربی شد. در حین زمان اعمال ترکیه در سوریه و به ویژه ضمانت و تنظیم تروریست ها توسط آن باید قاطعانه تقبیح گردد. همچنان مهم است یاد داشت نمود که مسائل جیوپولتیک و اقتصادی نیز برای ترکیه مطرح میباشد. با در نظر داشت اینهمه رویداد ها، آنهایی از ما در تمام جهان که مداخله و ایجاد بی ثباتی امپریالستی را رد مینمایند و آنهایی که مخالف تفوق طلبی و دولت های نیابتی غربی اند، باید تلاش نمایند تا ترکیه به راه صلح و ترقی برگردد.
رول ترکیه درسوریه
هرآنکه تکامل تدریجی تجاوز امپریالیستی بر ضد سوریه را تعقیب مینماید بدون شک متوجه رول خایئنانه و توطئه آمیز ترکیه گردیده است. از دیدگاه دیپلوماتیک ، انقره رهبری مسخ رژیم اسد را به عهده دارد، میگوید که رژیم “خلاف خواست مردم سوریه قرار دارد ” ، “رژیم مردم خود را میکشد”. به هر صورت واقعت اینست که ترکیه همراه با دیگر شرکای جرمی اش در عربستان سعودی ، قطر ، لبنان و دیگر جاها آنقدر به شعله های خشونت و بی ثباتی در سوریه دامن زد که رژیم اسد گاهی نمیتواست انجام دهد.
اولترازهمه تضمین و میزبانی اشکار از تروریست های بین المللی درخاک ترکیه را باید بازرسی نمود. طوریکه هفته گذشته رویترز و دیگر رسانه ها راپوردادند که ترکیه یک پایگاه تروریستی را در ادانا نزدیک پایگاه امریکا- ناتو در انسرلیک کاربری مینماید. از این پایگاه (و یقینا ازدیگر پایگاه ها) تعداد زیاد از تروریستها به خاک سوریه فرستاده میشوند ، علاوتا” این تروریست ها از سوریه نیستند که کوشش دارند وطن خود را بی ثبات بسازند. در حقیقت اکثریت آنهای که ازپایگاه ترکیه عملیات مینمایند ازلیبیا، چچنیا، قطر و دیگر کشور ها اند.
اکنون کاملا واضح است که بی ثباتی سوریه به دستورعربستان سعودی و قطر تحت اداره و قومانده نظامیان و استخبارات ترکیه رهبری گردیده است. پس عادلانه خواهد بود اگرگفته شود که ترکیه درخط اول حمله بر همسایه اش قرار داشته رضاکارانه با ناتو همکاری نموده شریک جرم و مرتکب جنایات جنگی بیشمار و وحشتناک علیه مردم سوریه میباشد.
میزبانی و کاربری شبکه های تروریستی یگانه راه ای نیست که در آن انقره در تشدید کشمکش رول افزاری خود را بازی کرده است. در یک مقاله تحت عنوان”جنگ به هرقیمت: بهانه ساختگی دیگر برای جنگ با سوریه”، من؛ هنجاری را که توسط آن حکومت اردوغان (صدراعظم ترکیه.مترجم) تلاش نمود تا با استفاده از سقوط یکی از طیارات جت اش جنگ مقابل همسایه اش را برحق نشان دهد تحلیل کرده ام.
درهفته های بعدی و بعد از تحقیقات دقیق واضح گردید که جت ترکیه به نقض قلمرو فضائی سوریه پرداخته ونیروهای سوریه مطابق قانون بین المللی عمل کردند. رویهمرفته رجز خوانی اردوغان، داود اوغلی و دیگران بیشتر دستوری بود. در پسایند این واقعه، اردوغان سوریه را تهدید نظامی کرده و ادعا نمود که نیروهایش میتواند باعث تهدید ترکیه شود. البته این طورمعنی میدهد که ترکیه چنین حق را به خود اختصاص داده تا عمل کرد نیروهای نظامی یک مملکت آزاد درقلمرو سرحدادتش را تهدید تعبیر نماید که تخطی روشن از قانون و پرنسیپ های روابط بین المللی میباشد. بطور خاص تمام حادثه سقوط هواپیمای جت نمایانگر آن واقعیت است که اردوغان و شرکا میخواستند که اجازه دهند تا به مثابهء خنجر ناتو برضد اسد استعمال شوند.
یکی ازعناصر جدا ناپذیر کمپاین بی ثبات سازی استعمال نهاد ” دیپلوماتیک” خارجی ، مقدماتی به اصطلاح شورای ملی سوریه است که به مثابه صدای نمایشی مخالفین باید عمل نماید؛ حال آنکه در واقع خود سخنگوی امریکا- ناتو میباشد.
اس ان سی (سورین نشنل قنسل .مترجم ) توسط بنیادی رهبری میشود که ایجنت های غرب مانند بسمه قضمانی (خانم سوریائی که ریس روابط خارجی اس ان سی است . مترجم) که طرفدار تبدیل رژیم در سوریه بوده ، دسته های بی مسئولیت ترور و جوخه های مرگ را که تحت نام ” فری سورین آرمی ( اردوی آزاد سوریه) ” اف اس ای فعالیت میکنند حمایت مینماید. شورا توسط ترکیه میزبانی شده، انقره او را تقویه مالی و دیپلوماتیک میکند. این نهاد معلوم الحال در متحد ساختن مخالفین، ماموریتی که به نماینده گی ناتو- امریکا داشت ناکام گردیده در عوض انگشت نما و هدف اعتراض بخش بزرگ جامعه جهانی قرار گرفت. در ماه های اخیر واضح گردید که اس ان سی در حقیقت از یک تعداد گروه ها به شمول اخوان المسلمین که در قاچاق اسلحه در امتداد سرحد سوریه و ترکیه با همراهی سی آی ای دست دارد، تشکیل گردیده است.
علاوتا اس ان سی و میزبان ترکی اش تلاش نمودند تا با استفاده از ناراضیان کرد که اکثر شان اس ان سی و از هم پاشیدن سوریه را مقدمه برای آستقلال خود میدانند هرج و مرج را در سوریه دامن بزنند. مخصوصا اس ان سی ( و به درجه کمتر اف .اس. ای) بدون تقویه مالی و دیپلوماتیک حکومت ترکیه نمیتوانست وجود داشته باشد.
چیزی را که حکومت ترکیه ” کمک به مردم سوریه ” میخواند در حقیقت کمک به شبکه بین المللی ترور است و اکنون مردم میدانند که القاعده در خاک ترکیه نزدیک به سرحد سوریه فعالیت مینماید و از خاک ترکیه به مثابه یک پناه گاه امن و محل قومانده جهت تهاجم به سوریه استفاده میکند. طوریکه تونی کارتلوچی برجسته ساخته است این یک روند نو نیست ، کارتلوچی به مقاله نیویارکر توسط سیمور هرش تحت عنوان ” سمت دهی مجدد ” اشاره میکند که در آن هرش مینویسد:
” جهت نقب زدن ایران شیعه مذهب اداره بوش تصمیم گرفت تا الویت هایش را در شرق میانه تجدید هیئت نماید. در لبنان حکومت با عربستان سعودی که سنی میباشد در عملیات مخفی غرض تضعیف حزب الله ، سازمان شیعه ، که حمایه ایران را دارد همکاری نمود. امریکا همچنان در عملیات مخفی علیه ایران و متحدش سوریه حصه گرفت. یکی از فراورده های اینهمه فعالیت ها تشجیع گروپهای بنیاد گرای سنی معتقد به دید ستیزگرا از اسلام ، دشمن به امریکا وهواخواه القاعده بود”
اینجاست که ما شرکت امریکا وایجنت های منطقوی اش را در سازماندهی و رفع قلاده از القاعده و استفاده ابزاری از آن بر ضد دشمنان مشاهده منماییم.(این موضوع خیلی ها به اصطلاح به برنامه و بازی های مرموز پروسه صلح با طالبان در افغانستان، شباهت دارد.مترجم).
ترکیه کاملا به خود اجازه داد تا ستیژی برای این نوع بی ثباتی گردد. دقیقا” چیزیکه از شروع ماجرا تا حال رژیم اسد استدلال مینماید. در پهلوی القاعده، اخوان المسلمین و دیگر شبکه های ترور در ترکیه بسیج گردیدند تا دولت سوریه را درهم کوبند. کوشش برای آن بود تا رژیم اسد را سرنگون کرده و به جای آن حکومتی را نصب کنند که بیشتر تابع دیزاین امریکا در ایجاد جهان نوعرب باشد. جهان نو عرب که برای نیم قرن دیگر نوکری امپریالیزم غرب را نماید. آنچه بوقوع پیوست کاملا عکس مسئله بود. به عوض نابودی سوریه و رژیم در دمشق، این تروریستان و گرداننده گان شان در انقره، ریاض و واشنگتن بود که مجبور شدندعقب نشینی کنند زیرا دمشق موفقانه ستراتیژی ضد تروریزم را پیش برده کنترول مملکت را حفظ کرد.
جیوپولیتکس و ترویج سرنگونی
از شروع بی ثباتی سوریه ، ناظرین سیاسی متعجب بودند که ترکیه با تحریک بی نظمی در سرحد امید چه سودی را دارد.با توجه به این سوال پیچیده، یکی به کسب بینش بیشتر از علل ایکه ترکیه برای این کار داشت شروع کرد ، دیگری به کشف فکر و نیت ترکیه پرداخت. برای سالها ترکیه سیاست ” عدم مشکل ” را با همسایه های خود حفظ نموده بود ، مخصوصا ترجیح میداد که با تمام بازیگران در منطقه از اسرائیل تا سوریه و ایران رابط داشته باشد. طوریکه نیویارک تایمز اشاره مینماید در سالهای اخیر مخصوصا تحت رهبری اردوغان و وزیر خارجه فعلی داود اوغلی این ستراتیژی تغییر نموده است، با ایشان ( اردوغان و اوغلی) در قدرت ترکیه انتخاب کرد تا ابزار ناتو شود و کثافت کاری امپریالیزم را به شمول حملات دیپلوماتیک، تروریزم ، و به همان انداره دهشتناک اشکال مختلف خرابکاری ها را پیش ببرد با این کار دستگاه رهبری انقره شامل توطئه تفوق طلبی و تسلط ناتو گردید.
چنین به نظر میاید که حکومت ترکیه تسلیم یک نوع غرور و یا بعضی شاید استدلال کنند که دچار هیستری قدرت شده است . اردوغان، داود اوغلی و دیگران میخواهند کوشش نمایند تا ترکیه را هژمون منطقوی سازند که توان نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی بالای همسایه هایش داشته باشد.
اما طوریکه دیده میشود ناکام اند تا درک نمایند که ترکیه خودش یک دولت آسیب پذیر است ، کمتر از یک قرن قبل بوجود آمده و متشکل از چندین گروپ قومی است که با هم اختلاف دارند.
طوریکه وبستر تارپلی مولف و مورخ مینگارد ” با خرید ترکیه توسط طبقه ممتاز انگلیس- امریکا وضعی ایجاد گردیده است که در آن خطر و پاداش ممکنه کاملا خارج از قیاس میباشد ” واقعاً به نظر میاید که دستگاه رهبری در انقره ضرب المثل ” معامله با شیطان “را عملی کرده، به معقولیت و سیاست” عدم مشکل” به نفع سیاست ” مشکلات بی پایان ” مطروحه ناتو و اربابانش دروال ستریت و لندن، پشت پا زده است.
بازی در یک بازی خطرناک
ترکیه با اقدامش برای تخریب اسد و سوریه خود را معروض به خطرات زیادی مینماید. اولتر و از همه بیشتر انعکاس آنی ناشی از تخریب همسایه اش را باید مد نظر داشت . بدون شک ، اداره اقلیت کرد که بیشتر از چهارم حصه نفوس ترکیه را تشکیل میدهد بعد از این مشکل خواهد بود، آنها با عموزاده های سوریائی شان متحد گردیده باعث نا آرامی درداخل ترکیه شده به تشدید جنگها و جنبش جدائی طلبی که از ده ها سال بدینطرف در منطقه کردستان ادامه دارد، خواهند پرداخت . حزب کارگران کردستان ( پ ک ک ) از سالهاست که به فعالیت های ترورستی در ترکیه پرداخته و با انهدام سوریه احتمال میرود که به مثابه یک تهدید مستقیم به امنیت و مسئونیت ترکیه تبارز نماید. ذاتا بعد از این خیلی قابل پیشگوئی است که بی ثباتی سوریه توسط ترکیه باعث بی ثباتی ترکیه خواهد شد.
ثانیا ترکیه روابط اقتصادی دوامدار و منفعت آورش را با روسیه وچین به خطر مواجه میسازد
ترکیه نسبت موقف ماجراجویانه اش به مقابل سوریه میتواند روابطی را که دقیقا به نفع اقتصاد ومردمش است به مخاطره اندازد. در ارتباط به روسیه، ترکیه معاملات مهم عمرانی دارد که باید درک کند، برجسته ترین آنها معامله نیروگاه اتومی مرسن اکویو به ارزش بیست بلیون دالراست که بین روسیه و ترکیه به امضا رسیده است و بزرگترین سرمایه گذاری روسیه در خارج میباشد.
علاوتا این قرارداد ترکیه را در ساحه تولید انرژی و تکنالوژی عالی که هر دو جهت حفظ و اعمار یک اقتصاد پیشرفته در قرن 21 مهم اند به پیش سوق میدهد.همچنان لوله گاز جریان جنوب که از قبل بخش جدائی ناپذیر آینده اقتصاد روسیه و ترکیه شمرده میشود میتواند به خطر مواجه گردد.علاوتا توقع میرود که ایجاد شورای عالی همکاری در وقت مید ویدوف رهبری دیپلوماتیک و سیاسی هردو مملکت را با هم نزدیک سازد تا جهت اعمارسرنوشت مشترک اقتصادی با هم کارنمایند.
این میتواند شروع پیشرفت عظیم اقتصادی و جیوپولیتیک برای روسیه و ترکیه باشد، پیشرفتیکه احتمال دارد حماقت غیر قابل توجیه ترکیه به مقابل سوریه مانع آن شود.
و بالاخره ترکیه به عضویت در سازمان همکاری شانگهای که روسیه و چین در آن نفوذ بیشتر دارند توجه دارد. ازسبب بحران اقتصادی در اروپا و در مجموع آینده نا معلوم اتحادیه اروپا ترکیه پیوستن کامل به اروپا را توقف داده به عوض توجه اش به سازمان شانگهای تمرکز یافته است، فقط در این هفته اردوغان توضیح نمود که مملکت اش بیشترو بیشتر به عوض اروپا پیوستن به سازمان همکاری شانگهای را در نظر دارد. طبعا که مسکو و پیکنگ اجازه نخواهد داد تا یک دولت سگ جنگی ناتو داخل سازمان همکاری شانگهای شود، و به همین ترتیب در دیگر مسایل، ترکیه امکان پیوستنش را به ” جهان در حال انکشاف ” ، بریکس (برزیل، روسیه ، هند ، چین ، افریقای جنوبی .مترجم) و سازمان همکاری شانگهای به مخاطره می اندازد . و خاصتا به سبب آنکه آنها به خود اجاره دادند تا امریکا- ناتو سرشان کلاه بگذارد.
به ترکیه خوب خواهد بود تا به گذشته خود نظر اندازد تا فرزانگی یابد و در روشنی آن پس بطرف سیاست خارجی سالم ، پیشرفت و خرد برگردد.
اتاترک اساسگذار ترکیه مدرن وقتی گفته بود “مگر آنکه حیات ملت را خطر جدی تهدید کند، جنگ آدم کشی است” به واقعیت و معنی این گفته نباید کم بها داد. در واقع ترکیه از تجارب دشوار باید می آموخت که راه به سوی ترقی پر از چالش هاست که ملل امپراتوری و هژمونی باید خون بریزانند تا زندگی مردم را بهتر سازند. در این قضیه ما باید نه تنها راجع به حیات مردم ترکیه فکرکنیم، بل حیات مردم سوریه و تمام مردم جهان را نیز مد نظر داشته باشیم . با اجرای این کار، مهم است بخاطر داشت که ادامه راه به سوی سرنگونی، تروریزم و تخریب در سوریه هیچ پیامد خوب به ترکیه و منطقه نخواهد داشت. طوریکه گفته مشهوراتاترک است که ” صلح در خانه، صلح در جهان” امید است این کلمات در ترکیه امروز کاملا فراموش نه شده باشد.