خیلی خجالت آور است که در یک کانون علمی عده ای بجان هم می افتند سر و کله یک دیگر را خون آلود می سازند برای چه بخاطر چه امام حسین (ع) مربوط به یک قوم زبان و مذهب نیست او یک مکتب است الگوی از مقاومت بخاطر عدالت و انصاف اما در افغانستان آن هم در لیلیه پوهنتون یا دانشگاه عده ای یا چند کس بی رمق از “نسل جوان ما ” درزیر بار تراژدی و اشتباهات عقده مندانه “نسل گذشته”از یکدیگر انتقام میگیرند گریبان پاره می کنند دیالوگ های بی معنی منقطع،و خشونت بار، بی سرانجام و فاقد یک انسجام گفتمانی.و انسانی نمی دانم اینها به نقد چه ساختاری، چه فرهنگ و ارزشی مشغول تحصیل اند وزارت تحصیلات عالی برای وحدت و استخوان شکنی و تضاد های مذهبی تا کنون چه گام های را برداشته یا برای وحدت و انسجام ملی چه کسی يا چه كساني را این وزارت آماده همدیگر پزیری کرده و در کدام افق آینده ما با این وزارت محاسبه کنیم
چند کسِ بی سر و كله و بي رمق” و نا امید در راس وزارت پاسخی به آنچه كه گفتم دارند که هرگز ندارند . پس امید بی فروغ این ملت به چه کسی دوخته است؟ این وزیران که در حقیقت پادشاهان قلمرو سخن و جملات تند تند سیاسی، و اجتماعی اند وقتیکه از تغییر، اصول و پرتنسیب های تعلیمی و تربیتی مطابق قانون اساسی، اصلاحات در تحصیلات عالی و حكومتداری خوب حرف میزنند ، منظور و اميد شان چیست؟ مخاطب این آقایان كيست ؟ از چه کسی توقع حرکت و باور دارند؟ مردم افغانستان همان توده های انبوه اند که نه “لفظ و قلم” این آقایان اماتور نیکتائی دار را می دانند و نه از این ایدیولوژی ها و مباحثات تلويزيوني همچود وزرا سر در می آورند ، نه تنها وزارت تحصیلات عالی بلکه هر یک از این مسئولین درجه یک در کشور شعوري و يا غير شعوري نیز به بلای “کنایه نمادین و غير عملي و بي مفهوم گرفتار اند. جناب وزیر منظور از این دسته از منتقدان، افرادی نیستند که طی چند روز چیزی در فیس بوک ها برای شما نوشتند منظورم کسانی است که از بنیاد این سیستم و طرز اداره شما را در افغانستان قبول ندارند. در وزارت تحصیلات عالی دموکراسی اسلامی! دموکراسی جنگي دموکراسی مافيايي دموكراسي قبيلوي بی سر و سامان حکم فرما است این تعبییرات بدون درك از آنچه كه است ، نشان بلوغ سیاسی و تاریخی نیست، نشان درماندگی و بي چاره گي “ اداره شما است جناب آقای داکتر صاحب عبید الله عبید شما در ظاهر با مشاوره تعداد از نماینده های مردم در پارلمان آن هم در فرارسیدن امتحانات سالانه پوهنتون همه دانشگاه های دولتی را ده روز تعطیل اعلان نمودید خوبتر نمی بود که مردانه وار استعفا می دادید در کشور های دیگر در همچو حوادث وزرا معذرت خواسته استعفا میدهند اما در افغانستان اگر چوکی باشد شرمنده گی و حجالت عیبی ندارد. آقای وزیر من از این خشم و کینه ی میراثی، از این بلوای نسل جوان که شما مسئول درجه اول آنها بحساب میایید می ترسم. پتانسیل عظیم خشونت، عدم تساهل و نیروی بیکران ضد یت با خرد در قالب اساطیر سیاسی- تاریخی و مذهب را در خود دارد. این نسل بدون ترديد اشتباهات نسل های قبلی خود را يك بار ديگر تکرار می کند. از این سبب، “نسل جدید” دو واژه بی معنا برای نسل ما ست. انگار ما نیز قربانی طاعون خشونت و قتال نسل پیشین خود هستیم که در اثر ستم، فقر و حرمان تاریخی در اثر بی کفایتی مسئولین رادیکال شده اند.باید آن چیزی که از تاریخ پر از خشونت خود یاد بگیریم، تساهل و مدارا، صلح و همگرایی است. اما برعکس نسل ما تحت اداره شما و حکومت آقای کرزی خشونت، افراطیت، عدم تحمل و تساهل، رفتارهای غیر عقلانی، اسطوره سازی را از نسل پیشن فرا می گیرد. آیا براستی تاریخ گذشته، در ذهن نسل من معنای دردناک دارد؟ چرا تاریخ گذشته نمی تواند یک نگاه نو، افق تازه و درک جدید را در نسل من به وجود آورد؟ ما قربانی افراطیت فعالان سیاسی چپ و راست در دهه گذشته بوده و هستیم، ولی چرا شما می گذارید روشنفکر جوان امروز آن افراطیت را دنبال کنند، و مشغول تعلیم و تحصیل نباشند .