هموطنان عزیز! نگذارید جگر گوشه های تان را بفریبند و به کشتارگاها بفرستند.
قصهء درد و رنج ، قصهء وحشت وبیداد ، قصه فریب و ریا که می تواند جگر گوشه ها ی نوجوان تانرا در هر قدم شکار کند و مصیبتی برایتان به بار آورد؛ که سخت جانکاه و جانسوزاست وبه هیچ منطقی قابل توجیه نخواهد بود .
قصهء تیکه داران پلید و پلشت و شیطان صفت دین، که در کمین مردمان مسلمان پاکدل وپاک طینت وتا اندازهء هم خوش باور نشسته اند . قصهء نا مسلمانان مسلمان نما ایکه خود را در قالب روحانیت جازده اند ، در بهای خون نو جوانان و جگر گوشه های تان به ثروت و مکنت فراوان دست مییابند و به عیش و نوش غیر انسانی شان می پردازند .
قصه رنج ومصیبت فامیلی که وحشت و مصیبت جنگ ، چپاولگری و تاراج ، خودسری و زور گویی، فقر و بیعدالتی و مظالم ریا کارانیکه به نام اسلام خون و آتش را به افغانستان به ارمغان آورده اند، مانند من و تو ناگزیربه ترک خانه و کاشانه اش کرد و تن به مهاجرت داد.
قصهء هموطنی که آرزو داشت فرزندانش بتوانند در فضای سالم صلح و صفا رشد نمایند، از مزایای تحصیل وکسب علم و دانش بهره مند شوند و منحیث انسان مفید در اجتماع برای کار و زندگی آماده گردند.
این فامیل چند سال قبل به دنمارک پناهنده شد ، با بهره مندی از مزایا و امکانات خوب انسانی که دراین کشور وجود دارد، فرزند ارشد شان توانست دورهء مکتب و تحصیلات بالاتر را با موفقیت سپری نماید و در رشته انجینری آماده کار و فعالیت گردد . والدین به آرزوی اینکه فرزند شان تشکیل فامیل دهد وزند گی اش سر وسامان بهتر یابد پسرجوان را با دختری از افغانستان نامزد و عروسی کردند بعد از تکمیل پروسیجر قانونی عروس شانرا با هزاران امید به دنمارک آوردند. پیدا شدن نوزاد یا اولین نواسه زمینه ساز خوشی های بیشتردر زند گی خانواده شده بود ؛ ولی مادر و پدر بیخبر ونا اگاه از آنکه فرزند شان ازمدتی در دام اهریمنی و مخوف تیکه داران و تاجران خون انسان گرفتار آمده بود واین امتعه ارزان بازار وهم و دهشت بایست با پول کثیف در معامله شیطانی و پلید به نام جهاد معاوضه میگردید . پسر هم که از عقیده و ایمان اگاهی روشن وواقعی نداشت تبلیغات فاسد وریاکارانه گروه مافیایی بنام اسلامی را عین ایمان واساس اسلام قبول نموده گوسفند وار خودرا در اختیار شان قرار داده بود وهر پلان شیطانی و شوم آنهارا منحیث آیات نجات و رستگاری وضمانت بی چون چرا برای حیات جاودانی در بهشت موعود با هزاران حور و غیلمان ، شراب حوض کوثر و تمامی عیش و نوش دیگر قبول نموده، با اشتیاق کامل خود را درخدمت ظالمترین و بی رحمترین موجودات روی زمین گذاشته بود.
او نمی دانست که قربانی چه معاملهء شیطانی ظالمانه با اهداف پلیدغیر اسلامی وغیرانسانی شده چه ستمی بر خود و برای فامیلش تدارک دیده اند. پسر بالاخره به حکم اعتقاد کورکورانه رهسپار جهاد ی می شود که خود نمیداند روی کدام هدف برای کی و برای چه ؛ وبدون اینکه از تصمیمش با پدر و فامیل حرفی زده باشد نا گهان از کشور دنمارک ناپدید می شود . این هم دستوری بوده از طرف مافیای اسلامی که نه باید فامیلش را در جریان گذارد زیرا بروز مخالفت و ایجاد موانع از طرف فامیل بر تجارت شیطانی شان لطمه وارد میکرد . غیابت پسر بیشتر از یک سال دوام میکند . می توان تصور کرد که فامیل بیچاره چه رنج و الامی را درین مدت متحمل شده اند. دلهره و اضطرابیکه فامیل در مدت غیابت کشیده اند بالا تر از هرنوع شکنجه و آزاریست که بشر تجربه کرده است .محصول زند گی پدر و مادر و امید زند گی خانم جوان و نوزادی که پیش ازدیده به دیدار پدر بازکردن اورا ازدست میدهد ، چه وحشتناک وجانگداز است.
سرانجام پس از مدتی از طرف همین سازمان بیرحم ، وحشی و مافیایی ملعون به نام اسلامی نامهء عنوانی فامیل پسرجوان ارسال شده در آن شهادت پسر در راه جهاد اسلامی ودر راه خدا ، به فامیل تهنیت تبریک وشاد باش گفته شده است.
این جوان افغان در یک گروپ سیزده نفری جوانان گول خورد، برای جنگ به سوریه فرستاده شده بودند تا مشترکا با سایر گروپ های تروریست و بنیاد گرا بر ضد حاکمیت بشار اسد ” جهاد ” کنند.
وطنداران عزیزم افغانان بادیانت! شما که زهر تلخ به اصطلاح جهاد و جهادی های خدا ناترس را با پوست و استخوان تان احساس کرده اید، برای نجات از شر آنان امروز رنج غربت و دوری از وطن را تحمل می نمایید؛ بر خود و بر جگر گوشه های خود بر زند گی اولاد هایتان توجه ویژه مبذول فرمایید. نگذارید زندگی این ودیعهء با ارزش خداوندی در اختیار ریاکارترین دکانداران دین قرار گیرد . نگذارید این تاجران خون و مرگ فرزندان دلبند شمارا با شستشوی مغزی به عنوان انتحاری و مجاهد منحیث امتعه بازار وحشت و دهشت جهاد عرضه نموده من و تو را در سوگ فرزندان افغان سوگوار و متاءلم سازند و زند گی را دراین جا هم برای ما به دوزخ مبدل نمایند. با تعقل بسنجید و دراین راه مبارزه نمایید ، راه صواب و زندگی وراه نجات همین است.
به امید راهیان راه زندگی وراه صواب باشیم.
شایان ذکر است که خانوادهء جوان شهید بنا بر ملحوظاتیکه نزد خود شان مطرح است ، علاقمند نیستند هویت شان افشا شود . به همین دلیل درین یاداشت از ذکر هویت و محل دقیق حادثه خودداری به عمل آمده است.
ف. بری