رئیس جمهور آقای کرزی با دائر نمودن شورا های غیر رسمی وساختگی میخواهد رئیس کمیسیون مستقل انتخابات را انتصاب نماید تا ثمری نهالی را که نشانده خودش نوش جان کند.اما باید بداند میوه این نهال دست نشانده دیگر تلخ خواهد بود وسیستم هاضمه را میشاراند.مگر رئیس جمهور نمیداند مردم به بیداری سیاسی رسیده اند طوریکه خود از قانون حمایت میکنند وهر قانون شکنی را به عدالت تاریخ می سپارند.رئیس جمهور باید بداند تصامیم هر شورائی که در قانون پیشبینی نشده قانونی نیست وملت نمی پذیرد.او حق دارد با دوستان وهمکاران خود جلسات خصوصی دائر کند اما ملت مکلف نیست به نشست های خصوصی وفرا قانونی هم تمکین نموده سر اطاعت خم کند.
جلسه روز سه شنبه مورخ 20 حمل 1392 که زیر عنوان شورای مشورتی در ارگ ریاست جمهوری دائر شد هیچ نوع بنیاد قانونی ندارد وفیصله های آن قابل تطبیق نیست مگر اینکه تأئید قانون اساسی وسائر قوانین نافذه کشور باشد. قوانین شخصی موازی قانون اساسی: وقتی رئیس جمهور لوی جرگه عنعنوی را دائر وفیصله های آنرا قانونی اعلان نمود وازین آدرس با جهان صحبت کرد دیگر لویه جرگه قانون اساسی وشورای ملی بدون تکلیف باقی ماند واین کار باعث جرأت وی گردیده که همه روزه با هم کاسه های خویش جلسات را بنام شورای مشورتی رهبران جهادی وقیادی ومتنفذین دائر و قوانین نافذه کشور را زیر پا بگذارد.وقتی از إجرأت کار مندان دولت مأیوس میشود ادارۀ موازی را بنام کمیسیون منظور میکند تا أهدافش را بر آورده سازد وهمچنین وقتی آرمانهای شخصی اش با قانون تصادم کند دست به تشکیل شورا های فرا قانونی میزند وبرای آرزوی های خود رنگ مشروعیت میدهد.واز زبان چند دلال وچهار کلاه برای خود لایحه ومقرره میسازد تا أهدافش را رنگ قانونی بدهد.موازی شورای ملی لویه جرگه عنعنوی وموازی با قوانین کشور فیصله شورای مشترک حکومت ورهبران جهادی میسازد آخر دیکتاتوری واستبداد روشنتر ازین چیست.؟
ناقض گوئی: در شورای مشورتی تقلبی روز سه شنبه فیصله شد که شورای ملی هر چه زود تر قانون انتخابات وقانون صلاحیتهای کمیسیون انتخابات را تصویب نماید وبعد رئیس کمیسیون انتخابات را تعین میکنیم.وقتی در قانون صلاحیت های کمیسیون انتخابات مشخص است که رئیس از طریق رأئی مردم وتأئیدی أحزاب ونهاد های مدنی وتأئیدی نمایندگان ملت وأعضای کمیسیون از طریق کمیته گزینس انتخاب میگردد دیگر نیازی نیست که رئیس جمهور با چند تن از دوستان خویش تصمیم فرا قانونی بگیرد. تلاش رئیس جمهور بخاطر انتصاب رئیس کمیسیون مستقل انتخابات چند معما دارد.اول مردم را در شورای ملی وخارج از آن در مقابل هم قرار داده اوضاع را ازین طریق بحرانی سازد وتا ما ها مسئله انتخاب رئیس یک دغدغه لاینحل باشد که طبعا سر نوشت انتخابات هم همینطور خواهد بود او میکوشد تا شورای ملی بدون درنگ طرح شورای وزیران را قبول کنند تا زمینه نفوذ ومداخله حکومت در پروسه انتخابات همچنان قوی باشد.ویا اینکه مسئله انتخابات در نتیجه اختلافات داخلی همچنان معطل بماند وبر عمر حکومت پوشالی وبی پایه همچنان افزوده شود. توطئه های به هم پیوسته: درامه تعین رئیس جدید برای کمیسیون انتخابات به ادامه توطئه های قبلی در جهت ایجاد بحران وشرائط اضطرار صورت گرفته به ادامه ماجراجوئی زرگری با خارجی ها وبیرون راندن نیرو ها از مناطق در لوگر ومیدان وردک وهلمند وایجاد فضا وبستر وسیع برای برادران نا راضی وبعد تشویق شورای علماء به صدور فتوی علیه خارجی ها وتحریک نیرو های امینتی بخاطر حمله بر آمریکائیها وبهانه زندان بگرام که هیچ مسئله نبود وحال درامه رئیس کمیسیون انتخابات میتواند راه را برای شرائط اضطرار وتعویق انتخابات همچنان هموار سازد.با انکه رئیس جمهور بار بار از بر گزاری انتخابات ودفاع از شفافیت آن سخن گفته اما عملکرد وشخصیت تجربی اش به مردم میگوید که نه خیر انتخابتی در کار نیست چون برادران نا راضی شرکت نمیکنند وامنیت تأمین نیست بحران مرزی با پاکستان همچنان تشدید شده میرود علاقه جامعه جهانی نسبت به افغانستان کم شده تذکره ویا سند تابعیت توزیع نشده وکارت های رأئی دهی هیچ رمز امنیتی ندارد به بوجی از مرز ها وارد خاک افغانستان میشود حالا میگوئیم اگر خدارا ندیده ایم نشانه ها وعلایم قدرت او را می بینیم که بر وجود خدا دلالت دارد ..حالا همه حرکات ودرامه ها حکایت از دروغ بودن شعار ها دارد..هیچ حرکتی مثبت در جهت بر گزاری انتخابات بمشاهده نمی رسد ومهمترین عنصر امنیت است واسناد صحی که این هردو مشکوک وانتخابات هم مشکوک تر واینده همچنان قیر گون وتاریک خدا یا به تو پناه می از شر وسواس خناس.