انکار واقرار دو کلیمه ویا دو مفهوم متناقض اند که درین جاه به تناقض گوئی وبازی های هر رنگ سخنگویان رئیس جمهور کرزی اختصاص یافته واین دو جمله معرف میتوند نماد از هویت شخصیت سیاسی رهبر کشور چون افغانستان بحساب آید که بسیاری از سیاسیون ورسانه هارا با انکار از حقایق که می گذرد گیچ ساخته، است حقیقت تلخ و انکار نا پذیر این است که رئیس جمهور افغانستان خبر ساز ترین فرد در جمع سیاستمداران جنوب آسیا به شمار می رود او با پارادوکس ساز همه روزه برای رسانه ها خوراک نو تهیه میکند یک هفته ایشان را در قطب شمال حوادث مصروف میسازد وهفته دیگر در قطب جنوب در یکی انکار و در دیگر اقرار یک هفته روی چگونگی موقف مثبت وی تبصره است هفته دیگر دلائل منفی بافی وانکار بر رسی میشود مثلا .
دو سال بر موقف مثبت حامد کرزی نسبت به طالبان وآدرس شان ورفتن آقای حامد کرزی پای پیاده بدرب این آدرس خوراک روز وشب رسانه ها بود وباز انکار وآشفتگی وحال تا هنوز چند ماه از بر رسی دلائل انکار رئیس جمهور از اشتراک در مذاکرات قطر سپری نشده و باز می گویند از قطر در جای دیگر دفتر بهتر حالا شورای صلح دست به دامن سعودی ترکیه و ترکمنستان انداخته تا دفتر برای طالبان آماده سازند این تشله بازی های طفلانه تا چه وقت ادامه دارد یک روز قهر روز دیگر عذر از گناه بد تر .
اول جناب حامد کرزی و نواز شریف: دو ما قبل خبر تشریف آوری نواز شریف صدر أعظم جدید پاکستان وسیاستمدار کهنه کار در قضیه افغانستان خوراک روز و شب و دست آویز رسانه ها بود اما این معادله نیز مانند سائر بازی ها ی سیاسی معکوس شد.حسب اشاره بادار بعد از چند هفته خاموشی دیروز کریم خرم رئیس دفتر آقای کرزی اعلان کرد که در اخیر ماه جاری عیسوی جناب کرزی به پاکستان می رود شاید جناب آقای خرم این خوش خبری به جناب آقای کرزی داده باشد که برادر نواز شریف وعده همکاری های بی شائبه داده در حالیکه که هیچ یکی ازین همکاری ها مشخص نیست که آقای کرزی بعد از باز گشت از پاکستان با چه دست آورد خواهد آمد.شرائط واصول وهمکاری اینها کلیمات رویائی است که تناقض گوئی هارا توجیح کند.حقیقت این است که حکومت کابل واستخبارات پاکستان در رشد وبافت تمام حوادث منطقه بوسیله نیروی ابزاری طالبان با هم تفاهم دارند وگاهی بخاطر تحریف ذهنیت عامه اختلافات ظاهری را مطرح میسازند تا سیاستمداران خوشباور را مصروف وخود شان تا رسیدن هدف آهسته آهسته بحرکت خود ادامه بدهند. در این روز ها شورای عالی صلح آماده می گیرد تا دو تربوز را به یک دست بر دارد جلسه بزرگ را در کابل دایر نماید و دفتر در کشور دیگری غیر از قطر برای طالبان آماده سازد در حقیقت گشایش دفتر سیاسی طالبان گشایش در کشور دیگر درب معما های سیاسی است تا افراد خوش باور وظاهر بین به سلسله واقعیت ها پی ببرند که واقعیت آنچه میشنود نیست.دفتر برای کسانیکه در لست سیاه اند و برای تعقیب ویافتن محل رهبر شان صد ها هزار دالر جائزه گذاشته شده راز های نهفته را برای أهل خرد باز گو میکند. سوال اینجاست که چرا حامد کرزی در رأس حکومت کابل در مورد گشایش دفتر طالبان در قطر آنقدر با عجله عکس العمل نشان داد حالا جهت تدارک دفتر برای طالبان در جای دیگری شب و روز در تلاش است در حالیکه گشایش دفتر وساختن آدرس به طالبان از أهداف وآرزو های است که جناب حامد کرزی در سخنرانیها وکانفرانس های مطبوعاتی بخاطر تکمیل این هدف گلو پاره میکرد وحالا با انکار از حضور در دفتر قطر درین مذاکرات وبه تعلیق در آوردن امضای قرار داد امنیتی بین امریکا و افغانستان خواسته از خود چهره دیگر به نمایش بگذارد.اگر کاخ سفید واداره استخبارات آمریکا که طالبان ترورست وهمکار القاعده خواندند از رسمیت شناختن دفتر سیاسی طالبان عار و ننگ نداشته باشد و برای شان کسر شأن نباشد برای مقامات کابل که همیشه طالبان را برادر خطاب نموده در پی یافتن آدرس طالبان بوده اند هیچ زیبندگی نداشت که نسبت به ایجاد دفتر طالبان عکس العمل منفی نشان میداد چون این حکومت کابل است که بار ها بزیر بیرق طالبان نماینده فرستاده هم در کویته وهم در پیشاور وده های جای دیگر. حتی گفته می شود که قیوم کرزی برادر رئیس جمهور مخفیانه با طالبان مذاکره داشته است اما حالا بخاطر گیچ ساختن مبصرین وشخصیت های سیاسی مخالف سر از هر سوراخ مثبت ومنفی بیرون میآورد.
هدف ازین بازی ها چیست:؟ برای أهل خبر ضرور است تا استراتیژی وهدف اساسی را بفهند وخودرا بخاطر تکتیک های گمراه کننده ویا به اصطلاح دایم بازی های این دلقک ها خسته نسازند. یک مسئله مردم سیاسیون ومخالفین وموافقین طالبان بدانند که آمریکا وحامد کرزی مشرکا دارائی یک استراتیژی دراز مدت اند که ادامه حضور حامد کرزی در سیاست وقدرت جزء اساسی این استراتیژی است.طالبان گاهی هم در قدرت شریک نمیشوند نه خود شان شراکت میخواهند ونه هم جامعه جهانی ایشان را تحمل کرده میتواند طالبان از روز اول تا حال یک وسیله ویا ابزار تهدید کننده اند برای کسانیکه از سیاست های آمریکا رو تافته اند این واقعیت از زمان حکومت مجاهدین در کابل پیداست. وایجاد دفتر طالبان در قطر یا جای دیگر صرف یک وسیله ویا ساطور تهدید است برای کسانیکه میخواهند کرزی از صحنه کنار برود واین کله گرگ را نشان میدهند در صورتیکه کرزی نباشد طالبان باید در قدرت شریک شوند وآنجاست که مخالفین کرزی میگویند خیر است از طالبان بهتر است اقلا در تلویزیونها صحبت کرده میتوانیم واگر این قدرت به طالبان سپرده شد آنجا دست ودهان هردو بسته میشود حال اگر دستها بسته است دهان باز است که میشود گفت درد وتب دل را از را زبان وحنجره بیرون میکنیم واگر طالب ها در قدرت باشد این تب ودرد بمثابه بمب در درون افراد روشنفکر وبیدار منفجر وبا عث نابودی همه میگردد.