ای خدا : مسعود حداد

مسعود حداد

دی در کنر پیچیده بود، وای وای دیگری

باز مادر سر کشیده ، زجه های دیگری

تا بکی خون می ستاند ،این جهاد لعنتی

غیر ملک ما ندارد ،جای پای دیگری؟

  پس بگیراین تحفه راای خداازما که چون

هرزمان می  آفریند ، کربلای دیگری

شارعان شریعت ،نسبت به مرگ شرع تو

بار بار  از ما ستاند،  خون بهای دیگری

کی بُوّد نابود شوند، این کرگسان لاشخور

بر سر ملت نشیند ، یک همای دیگری

روزگاری را رسان که ،جای فریاد مادران

برگوش طفلانش بخوانند، لای لای دیگری

یا که خود عادل شده، نابود کن جُهال را

یا که ما را آشنا ساز،  با خدای دیگری

مسعود حداد

24 فبروری 2014