اندرین ره کشته بسیار است قربان شما
راه برادری، راه برابری، راه ملت سازی، راه راستی و راه راستکاری و راه رستگاری!
به پا گرفتن تابوت من مناز رقیب
هنوز مرده ی من زنده ی ترا بار است
مرگ حق است و ما تسلیم آن، اما به فرموده فردوسی بزرگ:
دریغا که شادان شود دشمنم
برآید همه کام دل بر تنم .
دریغ و درد که خبر مرگ یک عیار مرد و دانشمند دین و یک مبارز و غازی راه جهاد را شنیدم. کسی را که چندی پیش همه داکترها در آلمان گواهی نوشتند که هیچ مشکلی بیماری در شرائین و تن و بدن مبارکش وجود ندارد.
اما چنانچه شنیدم حدسم به یقین مبدل گشت که نوکر آی اس آی حامد کرزای و دور وبرش را که همه بی چراغ می شناسند؛ همچانیکه شهید راه صلح افغانستان پروفیسور استاد برهان الدین ربانی را از سفرخواست و بدست طالب داد، جنرال داود شهید را با دسیسه های نه چندان پنهانی به شهادت رسانیدند. پیش پریشب با خورانیدن زهری (اگر بعد از معاینه خون مبارکش ثابت گردد) به زندگی چنین فرزند برومند که حتی با خودی ها برسر تندروی و تعصب پرخاش میکرد؛ پایان دادند.
به فرموده حضرت مولانا جلال الدین بلخی ثم رومی:
خواندهای انا الیه راجعون
تا بدانی که کجاها می رویم.
تا همین لحظه جرئت نمی کنم که بگویم و یا بنویسم که مارشال ما برادر ما سردار ما مجاهد بزرگ الغازی محمد قسیم فهیم چشم از جهان بست. اما چشمش را بستند.
حضرت حافظ سراغم را گرفت و چنین خواندم:
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم این احوال بین، خندید و گفت
صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما، کو رستمی
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
ره روی باید جهان سوزی، نه خامی بیغمی
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت، و از نو آدمی
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
اگر این ثابت گردد که غازی مارشال محمد قسیم خان فهیم به مرگ طبیعی از چهان نرفته؛ و اگر هم طبیعی باشد؛ دشمنانش به ویژه جنرالان پست پاکستانی و آی اس آی والقاعده و چوکره این هرسه: طالبان پست فطرت از دین برگشته بسیار خوشحال شده اند. ولی این را نمی دانند که:
این هنوز اول عشق است و به این کوچه مرو
دارد این راه به هرگام بلای دیگری.؟
از ارگون تا بادغیس، ازسپین بولدک تا به حیرتان و از اسلام قلعه تا تورخم؛ هرچه جوان با دانش و دراک و میهن دوست با وجدانی هست، با یک صدا و در یک خط، دختر و پسر به این مانورها و راهکارهای مقطعی فریب نمی خورند و همه خواهر و برادر وار راه الغازی مارشال محمد قسیم فهیم را پیروی خواهند نمود و چون کوه هندوکش و سپین غر و کوه بابا در برابر دسایس خود فروخته های دغا باز و مار آستین ایستاده خواهند شد و نمی گذارند که افغانستان میهن از جان عزیزتر ما باز به قرن های گذشته برگردد.
روحت شاد و روانت تابناک در قطار صالحین باشی و راهت پر رهرو.
دریغا برادر دریغا پسر
چه آمد مرا از زمانه بسر. فردوسی .
و بدین وسیله: مرگ نابهنگام الغازی مارشال محمد قسیم فهیم معاون اول ریاست جمهوری افغانستان را به همه رهروان راه برادری و برابری به همه غازیان شهید پرور و کافه ملت مسلمان افغانستان به و یژه خانواده مارشال صاحب باسوز دل و اشک چشم تسلیت میگویم و روح و روان آن غازی مجاهد را قرین رحمت خدا و در قطار صالحین و شهدا میخواهم. این تنها غم یک خانواده نیست بل یک کشور در غم نشسته اییم.