نمیگنجد – نوشته نذیر ظفر

نذیر ظفر

بشام هجر تو وصل سحر نمیگنجد

میان دیده به جز اشک تر نمیگنجد

غریب شهر تو ای شهسوار زیبایی

به جز خرابه غــم در نظر نمیگنجد

چنان مذمت اغیار در دلت با قیست

میان قلب تو مـــــــهر ظفر نمیگنجد

رقیـــب را تو مکن همترازو با یاران

میان با هـــــــــنران بی هنر نمیگنجد

برای حسن تو گنجایش دلم کا فیست

بیا بیا که به غــــیر ات دگر نمیگنجد