از اعوام زده گی تا اعوام فریبی : احمد سعیدی


احمد سعیدی . ما مردمان این سر زمین  یعنی افغانستان سر زمین درد ها  رنج ها سر زمین زور آزمایی های کشور های منطقه و فرا منطقه سر زمین جا طلبی بی عدالتی خود خواهی امتیاز طلبی زمامداران موجود   لحظه ای نیست که شاهد حوادث هولناک و درد آور که در آن ارزش های انسانی و اسلامی هیچ مد نظر گرفته نشده باشد شاهد آن نباشیم  ما مردمان این دیار چقدر نگون بخت و کم طالع ایم آیا تقدیر ما چنین است که حکام ما همیشه بی کفایت در راه خدمتگذاری به مردم باشند یا دیگران به ما اینطور رهبر  رقم می زنند حملات انتحاری انفجار کشتن صد ها انسان های بی گناه در ولایت های بلخ خوست ننگرهار سر بریدن ها در ولسوالی جرم بدخشان حملات تروریستی اختطاف و آدم ربایی  رشوت اختلاس نا امنی همه و همه این نابسامانی ها و حرکت های شوک آور و دور از انصاف و انسانیت 

آیا در پیشانی ما افغانها نوشته شده هر ماجرا جوی بنام جهاد و دفاع از اسلام به افغانستان می آید هر آدم کش خود را ناجی ارزش های انسانی و اسلامی میداند بعضی از قدرتمندان سرمایه ملی را میراث پدری خویش میدانند نه تنها مشکل گشای افغانستان آقای جان کری وزیر خارجه امریکا هر خارجی به ما تعین سرنوشت میکند هر مداخله گر مداخله خود را قانونی میداند هر کس و ناکس در پی  امتیاز و مصئونیت خود است همه تروریستان از نقاط مختلف دنیا به کشور ما می آید تا از این طریق اگر کشته میشوند به جنت بروند من از هیچ عالم محترم دینی نشنیده ام که در قرآن شریف آیه ای آمده  باشد که راه به جنت رسیدن از مسیر افغانستان میگذرد هر انتحاری به افغانستان می آید تا از این دروازه به باورش به جنت برود امیدوارم به عوض جنت همه تروریستان به دوزخ بروند رهبری حکومت وحدت ملی می گوید خاموش ما در مقابل همه کمی و کاستی ها یک استراتیژی کاری است.اما من  باور ندارم هدف این نوع تصامیم این نوع حرکت ها استراتیژی منطقی بخاطر منافع ملی و بخاطر ارزش ها و معیار های قبول شده ملی و بین المللی خدمت گذاری برای مردم  باشد بلکه بشمول جناب رئیس جمهور هر کی میخواهد در این وطن بی سر و سامان آینده خود و فرزندان خود را چه از راه قانونی و چه از راه غیر قانونی تضمین کند  در کشور ما و روز نیست که خون به ناحق نریزد يکي از امراض و ميکروب ها که هر روز گسترش  مييابد و جاي پاي زيادتري براي خود باز ميکند عوامزدگي   در حاکميت و مديريت حکومت وحدت ملی است. عوامزدگي هم مثل غربزدگي و يا غرب زدگي و روشنفکر زدگي اگر مورد بيتوجهي قرار گيرد که قرار گرفته و دقيق عوامل و ريشه هايش در جامعه شناسايي نگردد عامل خطرناکي براي پوشانيدن و سوزانيدن همه ريشه هاي علم و ترقي و شعور و تدبير خواهد بود.چرا کسی پیدا نمی شود که از عمق تاريخ گذشته، آينده را نگاه کند  در تبيين دقيق تر اين بيماري و شناخت آن در عينيت جامعه  از عمق جان  فرياد سر دهد  و بگویند تا چی وقت برای چه  چرا  همه چیز را برای خود میخواهید در تاريخ گذشته ما نيز از اين حالت که بيشتر ريشه در بي سوادي و يا کم سوادي و کم درکي بعضي اقشار داشته استفاده فراوان شده است اما امروز آنانی دست به نا انصافی میزنند که باید مدافع گر حقوق مضتعذفین باشند متاسفانه نمونه فراوان داريم.» اما سيد بزرگ قلم  و سياست  براي آنکه نگويند فقط حرف ميزند، سراغ يک مصداق پايهاي ميرود و آشکارا خطر را نشان ميدهد: «… من بر يکي از مظاهر اين سم  مهلک رسالت خود را ادا میکنم تنها قلم دارم نه توپ و تفنگ  اگر از رهبران حکومت وحدت ملی پرسیده شود که طی هفته ماه گذشته دست آورد شما در راه ارزش ها و معیار های خدمت گذاری برای مردم افغانستان چی بوده میگویند کابینه ساخته شود همه چیز خوب میشود. اگر از حاکمیت وحدت ملی پرسیده شود عملکرد شما در تضاد با منافع ملی است می گوید انتخاب ما در پرتو منافع ملی شده ما پاسدار منافع شدیم در حالیکه منافع ملی هرگز نزد عالی جنابان مطرح نیست بلکه منافع شخصی و قومی نزد شان ارجیت دارد . در اوایل شخصاً امیدوار بودم که حکومت وحدت ملی امورات را انجام خواهد داد  كه در آن مصالح عمومي و منافع علياي مردم افغانستان به خط زرین درج گردیده باشد بعداً دانستم  چون تعریف مشخص از منافع ملی در کشور وجود ندارد هرکس منافع شخصی را منافع ملی تفسیر و تعبیر میکند. گرچه میدانم ضعف مدیریت خود خواهی نا توانی بی کفایتی در حاکمیت موجود بجای رسیده که نه وصیت و نه نصیحت   تاثیر گذار است. این حاکمیت توان خانه تکانی با این همه بی بند و باری های را ندارد و نه میخواهد از این بی کفایتی ها کنار برود فقط  خواستم به نزد خداوند پاک و مردم مسلمان افغانستان ادای مسئولیت کنم . چون میدانم این نوشته ام مفادی ندارد. صدای بانگ اذان را به گوش کر چی میگویی .