این حرامزاده ها: هــــــارون یـــوســـفـــی

haroon-yuosofi

ز شهر ما نفس ها را گرفتند

تمام هستیِ ما را گرفتند

به آبادیِ ما گنجی نماندند

کنون دامان سحرا را گرفتند

برای دزد و جانی رتبه دادند

مقامِ مردِ دانا را گرفتند

گناهی کرد اگر کاکا به کابل

به غزنی رفته ماما را گرفتند

ز کابل تا به لندن چور کردند

هم آنجا و هم اینجا را گرفتند

نه زردک ماند آرام و نه شلغم

که حتا ریشِ نعنا را گرفتند

اگر لیلا نشد در قصهء شان

ز مجنون قصد لیلا را گرفتند

ز پستی پیش شان پشم است شیطان

به کابل باغِ بالا را گرفتند

شکَر دارند و محروم اند از نان

زما گر نان و حلوا را گرفتند

به ضدِ الکهول اقدام کردند

کریتِ کوک و فانتا را گرفتند

اگر امروز مایوسیم خیر است

چرا امید فردا را گرفتند؟

هارون یوسفی