هــارون راعــون: هــستـه هــرکانـون : نـوشـتــه دکـتــور سـیــاه ســنــگ

 

هارون  راعون  شاعر

شیوه زندگی دوست نشان میدهد که از افغانستان تا تاجکستان و کانادا هر جا رفته، بیشتر “هسته کانون” بوده‌است. همرهان دوران نوجوانی از مهربانیهای وی افسانه‌های دنباله‌دار دارند. شاد زیسته و به دیگران نیز فراوان شادی و شادمانی بخشیده‌است. چنین هست و باد! سالهای بودوباش در تاجکستان نیز سالهای فروزش او بوده‌اند. بلندای کارنامه‌اش به “سرودن” فشرده نمیشود. از هنرهای چندگانه دوست داشتن، دوست نگهداشتن، میزبان بودن و به آشنا و بیگانه همسان رسیدن و بازو دادن سرشارانه بهره‌ور است.  درمیان رهروان ادب و فرهنگ، کمتر کسی از تاجکستان گذر کرده باشد و از خوبیهایش یاد یا یادگاری نداشته باشد، به بیان سعدی: مگر آنکس به شهر آید و غافل برودهارون راعون در دل رسانه‌های تاجکستان شایسته‌ترین جایگاه باز کرده‌بود و امروز نیز در آن سرزمین، به گفته نصرت رحمانی: “از شخص آخر ملت تا شخصیت اول مملکت” هواخواهانی دارد.

شماری از نوازندگان و آوازخوانهای افغانستان و همسایه سرودهای وی را وام برداشته و به رنگهای گوناگون پیشکش مردمان کشورها شان کرده‌اند. برخی از سروده‌های هارون در بهترین نمایشنامه‌ها و فلمهای تاجکستان گنجانده شده‌اند، از آن میان غزل “دو چنار کنار هم من و تو” که سریال “پیوند شکسته” با آن پایان مییابد.

کانادا ایستگاه سوم تلاشهای هنری اوست. نامبرده پیش از آنکه غبار خستگی پرواز و نشست تورنتو را از چهره سترده‌باشد، باز “هسته کانون” گردید و بر آن شد تا دوستان و دوستداران هنر و فرهنگ را گرد آورد. به اینگونه، در بهار 2006، اندیشه راه‌اندازی انجمنی به نام “کاروان شعر” را تهداب نهاد.

این پیونددهنده دوستها و پیوستگاه پیامها، گرچه از همه جا و همه کس پیوسته میشنید “تلاش درین راه بیهوده است. در سی چهل سال گذشته، چندین اتحادیه، نهاد، کانون، انجمن و ساختار ازین دست آمده و از آن دست رفته اند”، از تکاپو باز نماند، در نیمه راه ننشست و برای رسیدن به آرمان سترگش، به هر آنکه هوای پاسداری از فرهنگ داشت، رو آورد.

راعون باریکه‌های پر خم و پیچ چند ماهه را خستگی‌نشناسانه پیمود و در اگست 2006 به یاری چند دوست در راهی که برگزیده بود، پیشتر و فراتر رفت.

یار! ای یار روزگار گوارا و ناگوار

دوست! ای دوست گوشه درنگهای دلتنگ

آشنا! ای هسته کانونها، فروغ انجمنها و ته‌سنگ نهادها

تا یکی از “دو چنار کنار هم” ایستاده باشد، فراموش نخواهی شد. با آنکه تا یازدهم جون 2017 نوار الف لیله‌ولیله پاییز و زمستان و بهار در پیش است، روزهایت تابان، شـبهایت ا‌فشـان، گاهان و بیگاهانت شگوفه‌باران و سالگره‌ات ستاره‌ریزان باد!

دو چنار کنار هم من و تو

تا ابد انتظار هم من و تو

میرسانيم گاه شاخه و برگ

فصل بوس و کنار هم من و تو

تاب ديدار برگريزان نيست

در خزان سوگوار هم من و تو

جوی عشق کنار مزرعه را

کرده‌ايم آبخوار هم من و تو

نغمه باد و رقص برگ خوشست

محو فصل بهار هم من و تو

گرچه از وصل نيست مژده، ولی

باز اميدوار هم من و تو

زير باران به گريه انديشيم

من و تو بيقرار هم من و تو

ما دو مصراع مطلع عشقيم

غزل آبدار هم من و تو

آه! در لحظه‌های زخم تبر

چقدر سوگوار هم من و تو

و نميريم چون گذاشته‌ايم

ريشه‌یی يادگار هم من و تو

https://www.youtube.com/watch?v=dzKRHoBiFfM&feature=share

[][]

هژدهم سپتمبر 2016