علل عروج دونالد ترمپ : مـبـصر سیـاسی: مـیـرعبـدالرحـیـم عـزیـز

  از روز حلف وفاداری دونالد ترمپ من حیث رئیس جمهور امریکا به تاریخ 20 جنوری 2017، تظاهرات خیابانی پی در پی علیه ترمپ به راه افتاده است. زنان امریکا نسبت موفقیت ترمپ به سینه می کوبند وفریاد می کشند که “ترمپ انسان متعصب و زن ستیز است”. گروه دیگر او را به تعصب نژادی متهم می سازند و اظهار میدارند که ترمپ یک فاشیست است. کسانی دیگر هم ترمپ را ضد خارجی و ضد مسلمان می پندارند. تصور کنیم که همه  این ادعا واقعیت دارد، لاکن باید عللی بوده  باشد که عروج ناگهانی ترمپ را در صحنۀ سیاسی امریکا سبب شده است. از نگاه من، دو ادارۀ  قبلی یعنی ادارۀ بوش و اوباما مسؤول این حادثۀ غم انگیز تاریخ هستند. عملکرد این دو باعث گردیده  است که امریکا به سوی سراشیب سقوط برود و حیثیت جهانی اش صدمه ببیند. همانطوریکه شوروی به بهانۀ دفاع از سوسیالیسم به افغانستان تجاوز نمود که خود میخ را در تابوتش کوبید، همانطور هم گلوبلایزیشن و بهانۀ ضد تروریسم که تجاوزات امریکا را بر افغانستان و عراق به دنبال داشت و عده ای از ناکسان افغان و امریکائی و عراقی ازین تجاوزات حمایت کردند، سرانجام امریکا را در حالتی قرار داد که محصولش افول سیاسی و اقتصادی امریکا و ظهور دونالد ترمپ است. 

زمانیکه جورج بوش به بهانۀ مجادله علیه تروریسم به افغانستان لشکر کشی نمود و عراق را به سوی نیستی کشانید و صد ها هزار تن را به هلاکت رسانید و زیر بنا های اقصادی و صنعتی این کشور را نابود کرد، کجا بودند هنرمندان سینمای امریکا و شبکه های تلویزیونی این کشور که صدای اعتراض را بلند می نمودند  و حملات ضد بشری امریکا را محکوم کردند. من خوب به یاد دارم که شبکه های تلویزیونی سه ان ان و فاکس با غرور و سرفرازی از سقوط نظام صدام حسین و کشته شدن صد هزار تن حرف می زدند و آن جنایات را مایۀ افتخار امریکا می دانستند. کجا بود آن دسته از زنان پیشرو که به خاطر زنان و  اطفال  عراق و افغانستان به جاده ها می ریختند و حنجره پاره می کردند. حال که ترمپ “فاشیست” به زور خود در اریکۀ قدرت ریاست جمهوری تکیه زده، بنای قال و مقال را گذاشته اند. کجا بودند نیرو های به اصطلاح پیشرو امریکا که علیه سقوط اقتصادی سالیان 2008-2009 دست به اعتراض می زدند و مردم را از روش ضد انسانی ادارۀ بوش – چینی آگاه می ساختند. تجاوز بوش به عراق بود که داعش را خلق کرد و القاعده را تقویت نمود که امروز لرزه به اندام طبقات حاکم امریکا و اروپا انداخته است. این سیستم نمی خواهد که مردم واقعیت ها را بدانند و به عمق موضوعات سیاسی و جهانی وارد شوند. اگر در آن زمان مردم این کشور به پا می خاستند و با تظاهرات خیابانی متداوم جلو انسان کشی بوش را می گرفتند، امروز داعش وجود نمی داشت و ترمپ هم رئیس جمهور امریکا نمی بود. لاکن حالا دیر شده است. دموکرات های لیبرال قمار را باخته اند، اما میدان را رها نمی کنند.

زمانیکه مردم امریکا به وعده های دروغین اوباما باور کردند و به او در “تغییر” واشنگتن در سال 2008 رای دادند و یک سیاه را خلاف تعامل تاریخ سیاسی امریکا به حیث رئیس جمهور تعیین کردند، همه متوقع بودند که  اوباما واقعاً تغییرات عمده را در حیات شان پدید خواهد آورد و شرایط زندگی را بهتر خواهد ساخت.  بعد از مدت هشت سال،  مردم کمترین تغییر کیفیتی در حیات خود ندیدند که راضی شوند به وارث اوباما یعنی هلری کلنتن رای بدهند. فقر و بدبختی سیاهان در دورۀ یاست جمهوری اوبامای سیاه بیشتر از زمان دیگر گردید. به کشتار سیاهان و به دربند کشیدن آنها در زمان اوباما نسبت به دورۀ بوش سه چند علاوه شد. تجاوزات امریکا و کشتار مردم سایر کشور ها بیشتر گردید. کجا بودند زنانی که امروز سینه چاک می کنند وعلیه ترمپ زن ستیز شعار می دهند، تا حد اقل یک بار صدای اعتراض شان را علیه  کشتار زنان لیبی و سوری و بمباران یمن بلند می نمودند.  اگر در آن زمان این زنان “دردمند” امروزی و گروه های “پیشرو” لیبرال قادر می شدند که جلو خود سری ها بوش و اوباما را می گرفتند، شخصی به نام دونالد ترمپ در روز 8 نومبر 2016 برندۀ انتخابات ریاست جمهوری امریکا نمی شد و به روز 20 جنوری 2017 حلف وفاداری یاد نمی کرد.  امروز دست های مرموز و پشت پرده در فعالیت اند تا ادارۀ ترمپ “فاشیست” را بی اعتبار جلوه داده و او را از پا درآورند. در مجموع علل ذیل در عروج دونالد ترمپ “فاشیست” و  “زن ستیز” دخیل بوده است:

  • سطح بلند بیکاری در میان طبقۀ کارگر و قشر خرده بورژا.
  • عدم توازن تقسیم ثروت در میان مردم امریکا . 5 در صد مردم امریکا میلیونر اند، در حالیکه 95 در صد سهمی در ثروت این کشور غنی ندارند.
  • نبود شغل ثابت.
  • افزایش مخارج زندگی و ثابت بودن معاشات.
  • گسترش شکاف نژادی که در زمان اوباما وسیع تر شد.
  • پائین آمدن عاید سرانۀ مردم. امریکا در میان کشور های توسعه یافته، در ردیف سی و هشتم قرار دارد.
  • خرابی صحت مردم امریکا نسبت به دهۀ نود و هشتاد. امریکائیان 15 پوند نسبت به دهۀ های گذشته فربه تر شده اند.
  • افزایش خرابی صحت طفل.
  • افزایش بی عدالتی اجتماعی.
  • افزایش بی اعتباری جناح لیبرال دموکرات ها و از دست دادن حمایت کارگران و زحمتشکان امریکا.
  • افزایش نفرت نسبت به سیاسیون و دروغگویان مسلکی.
  • افزایش نا امنی اجتماعی   
  • افزایش بی اعتباری جهانی امریکا.
  • شکست گلوبلازیشن و تاثیرات منفی آن بر اقتصاد و جامعۀ امریکا.

همه علل فوق الذکر دست به دست هم داده و فردی را روی صحنه آورد که نه تنها امریکا،  بلکه جهان را به حیرت انداخته است. عروج ترمپ بزرگترین ضربه بر جناح لیبرال حزب دموکراتیک وارد کرد  که خود را حامی طبقات کارگر و اقشار نادار معرفی میکرد. اگر جناح لیبرال حزب دموکراتیک و جنبش زنان به وعده های مردمی خود در سطح ملی و جهانی پشت پا نمی زدند، دونالد ترمپ قادر نمی شد که در قصر سفید بنشیند و از آنجا فرمانروائی نماید. 

خود کرده را نه درد است و نه درمان.