حضرت آدم«ع» عقل را انتخاب نمود : دکتـور عـلـی احمـد کـریـمی

                 

         به یزدان که گرما خرد داشتیم               کی این سرانجام بد داشتیم

        ازآنروزدشمن برما چیره گشت              که مارا روان وخرد تیره گشت

درقران کریم اکثرا خردمندان ودانشمندان مخاطب اند و تعقل وتفکر را سرچشمه دانش ومعرفت می داند.  «درسیزده آیه به شکل استفهام تکراری”افلا تعقلون”درهفده آیه به شکل استفهام انکاری”افلاتتفکرون»   دستور به تفکر وتعقل می دهد. درقران واژه علم ومشقات آن 811 بارآمده است وبیش از هزارآیه درباره علوم سخن میگوید. » درتاریخ ومنابع اسلامی ذکرگردیده است که ” جبرئیل برآدم نازل شد وگفت: من مامورم که

تورا میان یکی ازاین سه موهبت مخیرکنم تا آنرا انتخاب نمایی وبقیه را رها کنی. آدم پرسید : این سه موهبت چیست؟ جبرئیل گفت: عقل وحیا ودین . آدم گفت من عقل را انتخاب نمودم. جبرئیل به حیا ودین گفت: اورا رها کنید وبروید . گفتند: ما ماموریم همه جا با عقل باشیم، جبرئیل گفت: حالا که چنین است پس شما به همرای عقل باشید. سپس به آسمان صعود کرد.” هرجا که عقل باشد حیا ودینداری نیزوجود دارد وحیا همان وجدان پاک انسان هاست، تاوقتیکه درشعله های سرکش نفس نسوزد،انسان مرتکب اعمال زشت وبیشرمانه وناپسند و پلید نمی گردد. اکثرا درتاریخ آدم های بی شخصیت مرتکب گناه ها و جنایات بزرگ گردیده اند. دردینداری ارزش هر عبادت به میزان عقل است واگر ارابه های عقل دردین پنجرگردد، معانی واقعی علم، معرفت و عشق به خدا، دوستی ومحبت به همنوع  قربانی جهل ، خرافات، یاس و زهد ریاکارنه میگردد . تمام بدبختی های جوامع بشری در امور دینداری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی واخلاقی دراثر  لغزش عقل دامنگیر بشریت گردیده است . دین اسلام در میان سایرادیان آسمانی یگانه دینی است که فراگرفتن علم و معرفت را مانند روزه، نماز و حج ازواجبات  امت خود قلمداد نموده وانسان رابه خاطرعقل وخرد اشرف مخلوقات می داند وازآغاز ظهورخود برعلیه خرافات پوچ طبقاتی، وافتخارات جاهلانه ونژادگرایی مبارزه نموده است. اسلام برای تنویرافکار وبیداری مسلمانان فقررابا کفر یکسان میداند، فقر وجهل جامعه راتنبل ولغزش وکندی عقل را ناگزیرمیگرداند، پیامبراسلام گفت” فقر سخت تراز آتش نمرود است” که موجب یاس، ناامیدی وازبین رفتن شخصیت افراد جامعه میشود. لغزیش عقل عمر استبداد را طولانی ودیکتاتورهارا جسور،بی حیا و متکبرمیگرداند تا با نیرنگ های گوناگون وهراس افگنی مانع بیداری افراد از خواب سنگین  جهالت گردن. حکومتهای ظالم و مستبد درسابق برای جلوگیری ازتنویرافکارعمومی، آزادی خواهان وعدالت خواهان را دراثر عذاب وزندانی ساختن وشکنجه های بیرحمانه می کشتند، اما جنایتکاران امروزازشکنجه وزندانی ساختن قهرمانان عدالت اجتماعی ازترس رسانه های گروهی وجوامع مدنی خوداری می ورزند وبا محروم گردانیدن آنان ازوظیفه و کار با فشارهای اقتصادی  آنان و خانواده های شان را بدتراززندان به مرگ تدریجی محکوم میگردانند. درجوامع عقب مانده که  فاقد نیروی عقلند، شعوراجتماعی درسطح نازل قراردارد و وجدان اجتماعی حق را با حاکم میداند، قهرمانان تحقیروتوهین واقتدارگریان احترام و تکریم میگردند. به گفته نیچه فیلسوف نامدار ” ازآدمها خدا می سازند وسر تا پا کافر خدای خود ساخته خود میگردند .”مردم افغانستان شب وروز درنمازها وروزه گرفتن های خود ازدرد فقر، رنج آوارگی وقتل عزیزان خود به دولت جنایت کار نفرین می نمایند اما درروزهای عید همین مردم… درصف های طولانی می ایستند تا به بوسیدن  دستان آلوده به خون جنایتکاران افتخار نمایند. ملت ما ازفرزندان بازیگوش حضرت آدم است.ما برخلاف پند پدرعقل را رها نمودیم و دین پاک را با توهم، تعصب، فریب ونیرنگ، قوم پرستی، وعروف وعادات جاهلانه آلوده گردانیدیم وبا بی شرمی وبی حیایی های متکبرانه خودرا قهرمان وشیر می خوانیم، بارفتارهای غیرعاقلانه به دشمن تراشی می پردازیم، درزبان همه داد ازوحدت میزنیم ودرعمل و قلب دشمانان اتحاد ووحدت ایم. استفاده ازتجارب علمی جهان رابرای خود ننگ وعارمیدانیم وبا غرورهای ابلهانه خود را تافته جدا بافته ازسایراولاد های می دانیم ، دروغگویی وچاپلوسی را نشانه پیشرفت و زیرکی حساب می نمایم .نورعلم ومعرفت دردلهای گمراه وتاریک نمی تابد.  کسب علم وادب هم تلاش های مجدانه می طلبد وهم خدا باید توفیق کسب آنرا دروجود انسان به ودیعه گذاشته باشد. به گفته سعدی: هیچ صیقل  نکو نه خواهد کرد — آهنی راکه بد گوهرباشد. تحصیل، تنها نمی تواند آدم بد گوهر را شیفته به جلوه های دل آرای عقل ومنطق و عشق به خدای انسان دوست وبندگان او بگرداند، هستند کسانی بااسناد ومدارک تحصیلی خود فضل فروشی وتکبرمی نمایند اما درون گندیده ازتعصب ووجدان ناپاک ونا آرام دارند،چون وابسته اند، تعلقات سیاسی دارند، دکانداروکاسب اند و سطح فکری کوتاه دارند . وظیفه وعمل این گروه ازتحصیلکرده ها باروشنفکران فرق دارد. روشنفکران مومن ومستقل اند، مزد بگیرنیستند، رسالت تاریخی ملی وفرهنگی دارند، نترس ودلیراند، از تکفیرزاهدان مقدس نما که به گفته مولانا باتیغ معیشت خون شریعت را می ریزند و از استهزا وشماتت های کاسبان دین ووطن نگرانی ندارند و رسالت خودرا انجام میدهند. تحصیل بدون تفکربه تاریخ وسوابق بدبختی های ما  ولو که درپیشرفته ترین دانشگاه های خارج باشد به مثابه رفتن خرعسی به مکه است که بعد ازبرگشت از مشهورترین مراکز علمی جهان بازهم خرباقی می ماند.

                خرعسی گرش به مکه برند —- چون بیآید هنوزخرباشد                                          مردم می بینند ومیدانند که گوره خرهای ارگ نشین وحاجی خرهای قسی القلب  بخاطرمنافع زودگذر وموقتی خود امروز به سرنوشت مردم وآبروی کشوربازی می نمایند. اصطلاح گوره خر ازمن نیست.  سخن خداست «درسوره مدثرآیه 50»  به لجوجان بی معرفت اطلاق میگردد که حوصله شنیدن حرف حق راندارند « گویی گورخرانی رمیده اند» ازحق چنان لجوجانه فرارمی نمایند که گوره خر ازشیر می گریزد.  ما مردم افغانستان روزهای سیاه ورسوا تر ازگذشته را درتاریخ کشورخود آزمایش می نمایم، برای انیکه نسل آینده به بی عقلی ما نفرین نه نمایند، بیائید برای سرافرازی نسل آینده  وآبادی افغانستان مقتدربا خرد وبا وجدان در پرتونورعقل که انتخاب پدرماست متحد گردیم .

دکتورعلی احمد کریمی