مرورى كوتاه بر زندگینامه غلام سرورجویا دومین مدیرمسئول روزنامه انیس نگارنده: زلمی رزمی

 درنوشته قبلی بعرض رسانیده بودم که بعد ازمحی الدین انیس، شاعر و نویسنده و یکی از مبارزان مشـهور ضد استبداد و استعمارغلام سرورجویا دومین کسی بود که مسئولیت روزنامه انیس را عهده دارشد و با مضامین و مقالات ارزشمندش چرخ های آن نشریه را به حرکت درآورد.

حال مرورى كوتاهی داریم بر زندگینامه پرماجرا و شگفت انگیز این مرد فضل و کمال و مظهراستواری و پایمردی و شرف و آزادگی.

غلام سرورجویا یکی ازچهره های درخشان ادبی و سیاسی کشور است، او درسال ۱۲۷۷ خورشیدی درشهرکابل متولد و پس از اتمام تحصیلات، با پدرخود میرزا غلام حسین خان سررشته دار( اعتمادالدّوله )، بحیث کاتب آغازبکار کرد.

درسال ۱۲۹۸ درسپین بولدک قندهار، در شمار سربازان سردارعبدالقدوس‌خان صدراعظم، به‌همراه پدرش كه منشى نامبرده بود، در جنگ استقلال افغانستان شرکت جست.

پس از حصول استقلال، تا سال ۱٣٠۱ در قندهار مسئولیت كتابت دارالانشأ صدراعظم را به‌ عهده داشت.

سپس به كابل آمد و در زمره منشيان حضور اعليحضرت شاه امان‌اللّه گماشته شد.

در سال ۱٣٠٣ براى تحصيل فن طباعت و زنگوگرافى و حروف چينی به‌ خارج سفر کرد و طی سالهاى ۱٣٠۴-۱٣٠٦ در ايران و اتحادشوروى وقت به تحصيل در رشتۀ طباعت مشغول شد.

زمانی که به افغانستان بازگشت، مطبعه دانش هرات را سر و سامان بخشید و اندکی بعد به‌عنوان نگارنده و سپس مدير روزنامه هرات “اتفاق اسلام” برگزیده شد و با نوشتن مقالات متعدد علیه تبلیغات سوء روزنامه‌هاى خارجى و افشای سیاست های خاصمانه دولت انکلیس در مورد افغانستان، به‌ مقابله برخاست و افزون برآن به انتقاد از آندسته ماموران و حکمرانان دولتی كه داراى پیشینۀ سوء رفتار با مردم بودند، پرداخت وهمین مسئله خشم مرتجعین و مفسدین را برانگیخت تا قصد ترور وی را رویدست بگیرند.

پنجم جدى سال ۱٣٠۹، زمانیکه از منزلی از یک مهمانی خارج می شد در تاریکی شب مورد سوءقصد قرارگرفت و سينه او را که مملو از عشق مردم بود ، با گلوله شكافتند اما جویا از این حادثه جان به ‌سلامت برد و براى معالجه و تداوی بکشورهند رفت.

سال ۱۳۱۰ شامل «انجمن ادبی کابل» شد که در کنار میرغلام محمد غبار و دیگران نشریه‌ای به نام «مجله کابل» انتشار می‌دادند وبا وجود جو سانسور و استبداد و خفقان، افکار عدالت‌خواهانه و پیشرو شان را از طریق نوشتن مقالاتی به خواننده می‌رساندند.

تا اینکه بعد از مرحوم محی الدین انیس بحیث مدیرمسئول روزنامه انیس موظف گردید.

سال ۱۳۱۲ دوران استبداد نادرشاهی محبوس سیاسی شد الی ۱۳۲۵ سیزده سال تمام را در زندان دهمزنگ سپری کرد.

سال ۱۳۲۷ ازطرف اهالی کابل درجمله وکلای بلدیه انتخاب شد

سال ۱۳۲۸که آزادی تشکیل احزاب سیاسی رویکار آمد، درجمله موسسین حزب وطن در تشکیل حزب و انتشارجریده وطن ارگان نشراتی آن حزب سهم بسزا داشت

تا اینکه در برج ثورسال ۱۳۳۱ باردیگرمحبوس سیاسی شد و تا اخیرحیات در زندان باقی ماند و سرانجام بتاریخ ۱۵ برج جدی سال ۱۳۴۰ به عمر۶۳ سالگی در زندان درگذشت و جسد بیجانش بفامیلش تسلیم داده شد .

روانش شاد و یاد و نامش گرامی!