حاجتی نیست به پرسش که چه نام است اینجا
جهل را مسند و بر فقر مقام است اینجا
علم و فضل وهنرو سعی و تفکر ممنوع
آنچه در شرع حلال است حرام است اینجا
ریش زاهد قلم منشی و فرم افسر
حلقۀ حذب جوانان همه دام است اینجا
می آزادی و وحدت نرسد از چه به ما
مستبد شیخ صفت دشمن جام است اینجا
ما به سر منزل مقصود چسان راه بریم
راهزن رهبر و خس دزد امام است اینجا
فکر مجموع در این قافله جز حیرت نیست
زانکه اندر کف یک فرد زمام است اینجا
مگر از صحنۀ بستان طبیعت دوریم
پخته شد میوۀ هر کشور و خام است اینجا
ما از این مدرسه ناکام روانیم چرا
کامجویان همه در جستن کام است اینجا
بردگان سر خوش و آزاد به هر جا امّا
ملتی بر در یک شخص غلام است اینجا
دیگران را به فلک سبقت دانش بدوام
رفتن ما به عقب هم به دوام است اینجا
(بهزاد) نکبت و ادبار ز سستی پیداست
چارۀ این همه یکبار قیام است اینجا