درهمین هفتۀ که در جستجوی کتابی ازنویسندگان ارجمند وصاحب نظردر هجرت که جهت معرفی به علاقمندان فرزانۀ این بخش بودم، که تلفون کوشان عزیز مشفقانه بصداآمد وگفت اینباردرعوض کتاب، چندسی دی ثبت آواز موزیکال ودلنواز دوست گرامی، بیانگراشعار پرمحتوای ادبی وعرفانی زبان زیبای پارسی راخدمت میآرم تابامعرفی آن مشتاقان شعروادب مستفید شوند.
ثبت خوشنوای (کعبۀ دل) راجناب هاشمی فرهیخته وفرزانه بااین یاد نامۀ معروف ومقدس خداوندمتعال آغازنموده است :
به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید
ثبت خوشنوای (کعبۀ دل) راجناب هاشمی فرهیخته وفرزانه بااین یاد نامۀ معروف ومقدس خداوند متعال آغازنموده است :
به نام خدایی که جان آفرید – سخن گفتن اندر زبان آفرید
خداوند بخشـــندۀ دستگیر – کریم خطاپوش پوزش پذیر
این مصراع جاویدانی باآهنگ دلنواز سرود وشهنایی همراهی شده است، طوریکه خیال میکنید درخانقاه صوفیان ومتقیان تکیه برزانوی تفکر نشسته اید وبراین ابیات یک شاعرصوفی مشرب گوش میدهید:
در خانقاه اگر جلوۀ ما بینی در حریم دل جلوۀ خدا بینی
رازآسمانهارادرصدای ماخوانی نورصبحگاه رادرجبین ما بینی
همچنان گفتارآغازین جناب سیدمصطفی هاشمی بانام مقدس خداوند باآهنگ دلنواز نای همراهی میشود، ازهمان نایی که درمثنوی مولینا جلال الدین بلخی چنین تعریف شده است :
بشنو ازنی چون حکایت می کند ازجدایی هاشکایت می کند
گز نیستان تا مرا بـــبریده اند ازنفیرم مرد و زن نالیه اند
سینه خواهم شرحه شرحه ازفراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
سخنور سخن سنج آقای هاشمی درتعریف عشق ازقول مولاناگوید:
علت عاشق ز علت هاجداست عشق اصطرلاب اسرار خداست
درعین زمان پارچه های موسیقی نای و سرود وسیتا باهمراهی طبلۀ دلنواز زمزمه های دلنشین وبیانات روحپرورجناب هاشمی راهمراهی میکند، ولی حالکه شماخوانندۀ عزیزچنین نواهای ملکوتی راشنیده نمی توانید، بگذارید اززبان حافظ شیرازمکالمه اش رابا مغنی تقدیم تان کنم:
مغنی بزن آن نوآیین سرود بگو با حریفان به آواز رود
مراباعدو عاقبت فرصت است که ازآسمان مژدۀ نصرت است
مغنی نوای طرب ساز کن به قول وغزل قصه آغاز کن
که بار غمم برزمین دوخت پای به ضرب اصولم برآور ز جای
وهاشمی عزیز همراه بانغمۀ دل افروز سرود می گوید :
ارمغان آوردم من ازکوی عشق – شعرنغز و حکمت وداروی عشق
ومی افزاید: امیدوارم این مجموعۀ داروی درد دل دلدادگان وفراق کشیدگان باشد… ودربارۀ عشق ومحبت چنین علاوه می کند :
شادباش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسم خاک ازعشق برافلاک شد کوه دررقص آمدوچالاک شد
هرکه راجامه زعشقی چاک شد اوزحرص وعیب کلی پاک شد
وبازهم آهنگ سرود وسیتار گفتارگهربار سیدمصطفی هاشمی عزیزرا در ترنم روحپرور همراهی میکند، وچون شمااین نغمه های دلنوازرا شنیده نمی توانید، به این ابیات حافظ دل تانرا شاد کنید:
مغنی نوایی به گلبانگ رود – بگو و بزن خسروانی سرود
روان بزرگان ز خودشادکن – ز پرویز و بایزید یاد کن
هاشمی گرامی درپی گفتارش دروصف محبت ازقول شاعرمی گوید:
ازمحبت خار ها گل می شود – از محبت سرکه ها مُل می شود
وعلاوه میکند: عشق از ازل است وتا ابد خواهد بود – جویندۀ عشق بی عدد خواهد بود، وشاعری درهمین راستا گفته است:
بیا بامن که مردم پارسا اینجاست بیاکه کعبۀ عشاق باصفا اینجاست
و(کعبۀ دل) سی دی دلنواز، ساخته وپرداختۀ جناب هاشمی نیزانعکاسی ازهمچو کعبۀ باصفا ونور افزای معنویات واندیشه های تصوفی وعارفانۀ انسانیست. یقیناٌ هاشمی عزیزاین شعررا دراندیشه اش درپیشکش (کعبه دل) پرنجوا و پرصدا خواهد یافت:
مگوکه صفا ووفا ومردمی گم شد – بیاکه رسم صفا و رۀ وفا اینجاست !
آقای سیدمصطفی هاشمی با تهیه ودکلمه وثبت این اثرماندگار در شناسایی نخبگان شعروادب وفرهنگ نیز خدمت شایانی کرده است، همانطورکه شاعری گفته است :
نوردانش به دل هرکس زاول تابید – کرد بی شبهه خداوندجهانش تایید
جامعه زنده به دانش بودودانشمند – همه راسوی خردمندبود چشم امید
درهمین راستا شخصیت خردمند ونویسندۀ ژرفنگر، دوست وهمصنفی گرامی ام داکترعبدالغفور روان فرهادی تحت عنوان(معنی عشق نزد حکیم سنایی غزنوی درسلسلۀ عاشقان درشعرعارفان ودربخش آزادی عشق ازظواهر، مضمون پرمحتوایی نگاشته، گلچین آن اینست:
عشق نه درشرع میسر است ونه درآب وگل این جهان :
عشق بازیچه و حکایت نیست – در رۀ عاشقی شکایت نیست
هرکه عاشق شناسد از معشوق – قوت عشق اوبه غایت نیست
چون وصیت کنم به عشق ترا – که مرا نوبت وصایت نیست
عشق ما را ولایتی داده ست – که کسی راچنان ولایت نیست
هرکراعشق نیست دردل وجان – در دل وجان اوهدایت نیست
عشق درعقل و علم در ناید – عشق راعقل وعلم رایت نیست
عشق را بوحنیفه درس نگفت – شافعی را درو روایت نیست
عشق حی است بی بقا و فنا – عاشقان را ازو شکایت نیست
عشق حسیست از برون بشر – عشق را آب وگل کفایت نیست
وبیانگر آزموده آقای سیدمصطفی هاشمی در دکلمه اش ازقول شاعر چنین می گوید:
در باطن نفس چون است کافر – مشو راضی بدین اسلام ظاهر
گیرم که هزارمذهب از برداری – باآن چه کنی که نفس کافرداری
سررابه زمین چه مینهی بهرنماز – آن رابه زمین بنه که درسر داری
سخنسرای عزیزهاشمی درفرصتی به سراغ منصورحلاج میرودومیگوید:
منصورحلاج درشهر بغداد به دارآویخته شد چونکه گفت: اناالحق ! وبه قول حافظ: گفت آن یار کزوگشت سر دار بلند– جرمش این بودکه اسرار هویدا میکرد، ومردم ظرفیت درک این سخن رانتوانستند وبا او چنین کردند… وچون منصور خودرا ندیدکه نسبت خودرا به ذات حق نمود… امافرعون خودرا دید وگمراه شد.
گویندۀ عزیز ازشیخ محی الدین چشتی چنین روایت می کند :
من نمی گویم اناالحق، یار می گوید بگو – چون نگویم، مرا دلدار می گوید بگو
درهمین لحظه آهنگ حسرتبار سیتاربصدا می آید وروح وروان آدمی را صیقل می بخشد ومغنی خوش آواز این زمزمه های تاردلنوا رابا نغمۀ روحپرور همراهی میکند، وچون شماخوانندۀ عزیزامکان شنیدن آنرا ندارید، ازسرودۀ حافظ بخوانیدکه می گوید:
مغنی دف وچنگ را ساز ده
درمیان زمزمه های مغنی و سرودتارهای دلنواز، هاشمی عزیز درمسیر کعبۀ دل به سوی گفتار گهربارحضرت بیدل میرودکه میگوید:
به دورکعبه کارچیست بیدل – اگردانسته ای دل خانۀ کیست
سنگ راه خودشمارد کعبه وبتخانه را – هرکه چون بیدل طواف گوشۀ دلها کند
هنوزهاشمی عزیزدرگفتارش همراه باطواف گوشۀ دلهای بیدل است که آهنگ تارهای دلپذیر ودماغ پرور بصدامیآید وطنین اندازمیشود.
بهرحال (صدای) دکلمۀ سخن پرداز سیدمصطفی هاشمی(صدای) تار های دلنوازموسیقی، هرکدام درحریم صدا که اولین ندای خلقت در کاینات وپدیدۀ نخستین آدمیان است، مفاهیم گستردۀ دارد. به قول مفکرین وتحقیقات کتب دینی وخلقت جهان وانسان، درآغازخلقت همین (صدا) بودکه درپرتو نوربه فرمان کن فیکون خداوندی پدیدۀ زمین وآسمانها وکهکشان هااعلام گردید، وبه اساس همین صدای ملکوتی خالق جهان بودکه به پیامبراسلام سورۀ(اقرأ) نازگردید، و بالاخیرهمین صداست که درآغازمثنوی معنوی مولوی درآواز نی تجسم میگردد ومیگوید:
بشنو از نی چون حکایت می کند – از جدایی ها شکایت می کند…
درهمین راستاصدای هنرمندموسیقی چه ازحنجرۀ دلنوازخودش وچه ازپیچ وخم سیم هاوتارها ودهل وسرنا وامثال آن کیفیت جاویدانی و ملکوتی صدای نخستین رامنعکس میسازد. صوفیان وخانقاهیان بازمزمه های روح انگیز وسرودهای ملکوتی باخالق کون ومکان ارتباط معنوی میگیرند ودرنیایش وستایش خالصانه از او یادمی کنند.
شمس تبریزی میگوید درخارج و ماورای این جسم فانی ام صدایی را میشنوم که مراپیهم به علویت وقدسیت جاویدانی فرامیخواند تاازطریق پاکیزگی ومراقبت راستین معنوی به خداوندمتعال نزدیک شوم. در همین راستا باشنیدن سی دی ثبت شده وفرآوردۀ گویندۀ فرزانه سید مصطفی هاشمی وموسیقی همراه آن، فکرواندیشۀ انسان به مدارج عالی ملکوتی ومعنویات سوق داده میشود.
درینجا سخنورهاشمی بیتی ازصوفی عشقری را دکلمه می کند:
حدیث عشق سرکُن گر علاج غفلتم خواهی
که این افسانه آتش دارد ومن پنبه درگوشم
درین لحظۀ پراحساس والهام بخش سرودۀ کلاسیک نغمه سرای نستوه وطن شادروان استادمحمدحسین سرآهنگ دردفترحضرت بیدل طنین اندازمیشود ومن درهمین راستا یادم ازیک محفل باشکوهی میآیدکه بسی سالهاپیش درباغ بابرشاه جمعی ازمطبوعاتیان فرزانه برپاکرده بودند واستادسرآهنگ آهنگی را ازاشعارحضرت بیدل طنین اندازساخت که یکی دوبیت آن بیادم هست ومتن کامل آنرادردیوان غزلیات ابوالمعانی بیدل چنین یافتم :
نه مارا صراحی نه پیمانه ایست – دل ودیده غوغای مستانه ایست
ز دل ششجهت شیشهها چیدهاند – جهان حلب خوش پریخانهایست
به هرگردبادیکزین دشت و در – تامل کنی هوی دیوانه ایست
گر این است سنگینی خواب ما – خروش قیامت هم افسانه ایست
درین انجمن فرصت ما و من – همان قصه عشق و پروانهایست
قناعت به گوشت نگفت ای صدف که درجیب لب بستنت دانهایست
رفیقان تلاشی که آنجا رسیم – درین دشت دل نام وبرانهایست
مباشید غافل ز وضع جنون – به هر زلف آشفتگی شانهایست
ز تحقیق خود هیچ نشکافتیم – سرم در گریبان بیگانه ایست
چوبیدل توان ازدو عالمگذشت – اگر یک قدم جهد مردانهایست
معرفی مختصرنشریۀ شنیداری یا سی دی (کعبۀ دل) سخنورخوش آواز وباتدبیر وپرتعبیرجناب سیدمصطفی هاشمی رابه آرزوی صحت و سعادتش وفرآورده های بیشتری درین راستا، بااین دکلمه اش (در حریم جاویدان عشق) خاتمه میدهم :
عشق از ازل است وتا ابدخواهدبود – جویندۀ عشق بی عددخواهدبود
فرداکه قیامت آشکارا گردد – هرکس که نه عاشق است ردخواهدبود
اداره: تعداد سی دی های جناب هاشمی، تاجایی که نزدمن موجوداست، هشت سی دی است . چنانچه شماعزیزان بخواهید یکی یاتمام آنهارا داشته باشید، ادارۀ امید میتواند شمارۀ تلفون جناب هاشمی را دراختیار تان بگذارد.