نصرت پارسا تازه گلی سر براورده در باغستان هنر که زود پر پر شد و رفت ﭘﺎﺭﺳﺎ در شهر رویا ها کابل دیده به دنیا گشود ، درست ﺳﺎﻝ ۱۹۶۹ ﻣﯿﻼﺩﯼ بود ، استعداد ذوق کودکی هایش را با شنیدن موسیقی بزرگان خرابات میکشاند تا به هندوستان رفت و اگاهانه و مسلکی موسیقی را نزد استادان هندی از ﺳﻨﯿﻦ ﮐﻮﺩﮐﯽ اموخت .
ﺑﻪ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺗﺎ اخر ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻫﺶ ۳۵سﺎﻟﮕﯽ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺍﻗﺎﻣﺖ زندگی کرد.
ﻧﺼﺮﺕ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﺩﺭﺁﻟﻤﺎﻥ ﺿﻤﻦ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻼﺗﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ
ﺑﺮﻕ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﯿﺪ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺭﻫﺎ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ
ﺑﻄﻮﺭ ﭘﯿﮕﺮ ﻭ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﺍﺯﻃﺮﯾﻖ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻭﺁﻟﺒﻮﻣﻬﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ،
ﺍﺟﺮﺍﯼ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﻫﺎ ﻭ ﺷﺮﮐﺖ ﻓﻌﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﻓﻞ ﺧﻮﺷﻲ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻧﺶ
ﺳﻬﻤﺶ ﺭﺍ به ﻫﻨﺮﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ میرساند
ﻧﺼﺮﺕ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ۸ ﻣﺎﻩ ﻣﯽ ﺳﺎﻝ دو هزار پنج درست روز تجلیل از مقام مادر برای کنسرتی ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻭﻧﮑﻮﻭﺭ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺩﺭ ﻫﻮﺗﻞ
ﺍﻗﺎﻣﺘﺶ ﺑﺎ ﺿﺮﺑﻪ ﻣﺸﺖ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﺑﺎﺷﺎﻥ موازنه خود را از دست داد
و ﺳﺮﺵ ﺑﻪ ﭘﻠﻪ ﺯﯾنه خورده بیهوش شد و دیگر چشم نگشود و خاموش شد روح و روانش شاد و یادش گرامی
چه كنم گريه كنم يا نكنم
يا كه فرياد كشم يا نكشم
سينه ام تنگ و دلم پر خون است .
اگر اين ديده مرا يارى كند
آنقدر اشك بريزم به زمين
آنقدر اشك كه درياى خروشان بشود
كشتى درد مرا غرقه ى موج اش سازد .
چقدر صبر كنم
چقدر سر به سجود و به عبادت بنهم
من دگر خسته و بشكسته شدم
من به زنجير غم نصرت خود بسته شدم .
به نمايندگى از همه وابستگانم از احساس نيك و والاى شما براى نصرت نازنينم
اظهار سپاس و امتنان مينمايم.
سيما پارسا مادر نصرت شما
برگرفته شده از ارمغان ملی