افغانستان دراین روز ها به کانون نمایش طنز های سیاسی روزگار تبدیل گردیده است. امریکا بزرگترین قدرت جهان هر کاری را که درهر گوشه جهان بخواهد بدون توجه به توافقات دوجانبه و چند جانبه وحتی به سازمان ملل و مقررات جهانی انجام میدهد و نیازی به پاسخگویی و عذرخواهی ندارد و دکترین سیاسی امریکا حکم می نماید که امریکا هر اقدامی نظامی را به خاطر ضرورت و انتخاب انجام می دهد. مذاکرات انعطافگرانه امریکا با طالبان که هنوز نام شان از لست سازمان تروریستی حذف نگردیده است بیشتر به نفع اشرف غنی خواهد بود ،اگر انتخابات برگزار گردد او پیروز خواهد گردید اتحادیه اروپا رضایت خود را ازبرگزاری انتخابات اعلام نمود، اشرف غنی در حالیکه در میان سایر نامزدان الترنانیف ندارد
درسخنرانی های رمانتیک خود با ژست های آرمانگرانه نقش رهبر ملی را بازی مینماید.طالبان می دانند که حضور امریکا لااقل مانع مداخله مستقیم کشورهای منطقه در افغانستان گردیده است و کشور های حامی طالبان نیزدرمدار امریکا می چرخند . اعلامیه های بلند پروازانه طالبان مبنی بر تاسیس امارات متحده خود بیانگر آن است که آنان بدون توجه واحترام به اراده اکثریت مردم افغانستان اوضاع را برای رشد افراطگرایی بیشتر تشویق می نمایند که باعث تشدید بحرانهای سیاسی،اجتماعی، اقتصادی و حتی فجایع نظامی خواهد گردید و حضور دوامدارامریکا را در افغانستان طولانی تر خواهد ساخت،از جانب دیگر ادامه وضع موجود برای اکثریت مردم افغانستان غیر قابل تحمل است. کرزی و اشرف غنی هردو با مشروع گردانیدن روشهای سمتی و قومی مانع ایجاد دولت قوی و متمرکز گردیدند، حالا زمان آن فرارسیده است که برای تحقق نظام سازی مطابق به ویژگیهای تاریخی وفرهنگی و ملی از روشهای ملک الطوایفی منصرف گردد. روشهای انقلابی،سمتگرایی وتندگرایی های سیاسی و مذهبی مارا بیشتر به قهقرا می کشاند و زمان جر وبحث سیاستمداران تنگ نظر برای همه تکراری و خفه کننده گردیده است،بیشتر از این نباید منافع ملی قربانی موضعگیری های سلیقوی و منفعت جویی های زود گذر گردد،زمان آن فرارسیده که اندیشه های عاقلانه بجای احساسات کاذبانه جایگزین گردد واگر این کار صورت نگیرد ما شاهد تند رویهای بد تراز امروز خواهیم بود ودر نتیجه همه چیز و تمامیت ارضی را ازدست خواهیم داد و شرایط برای مداخله بیگانگان بیشتر خواهد گردید. به حضور طالبان در حیات سیاسی و آینده افغانستان کسی مخالفت ندارد، حتی اکثر جناحهای سیاسی که بخاطر از دست دادن سرمایه های خود احساس خطر می نمایند انتظار دارند تا با لب خندان از آنها استقبال نمایند،طالبان این را نیز می دانند که با استفاده از زور نمی توانند وارد ارگ گردند و از حمایت سر تا سری هم برخوردار نیستند تا ازطریق انتخابات قدرت را بطور مسالمت آمیز بدست آورند واگر آمریکا به خاطر اهداف استراتژی دراز مدت قدرت را به آنان تسلیم نماید در آن صورت دولت دست نشانده ای بد تر از کرزی وغنی به مردم ما تحمیل خواهد گردید چون جهان بینی و اهداف سیاسی و اجتماعی طالبان باشرایط کنونی مطابقت ندارد و تاریخ جهان ثابت گردانیده است موقعیکه سطح فکری حاکمان نازل تر از سطح فکری و شرایط تاریخی جامعه باشد فجایع بدتر رخ خواهد داد و کشور ها شاهد موج های جدید جنگ وعداوتهای خانمان بر انداز خواهد گردید واز همین سبب برگزاری انتخابات مفید تر از توافق صلح خواهد تا کشور دستخوش هرج ومرج وبی نظمی غیر کنترل نگردد،ولی ظلم روزگار مردم افغانستان را وادار گردانیده است تا بجای ارزشها وکرامتهای انسانی زیاد تر به زنده ماندن قانع گردند که دولتهای ظالم دوران کرزی و وحدت ملی حق زنده ماندن را نیز از آنها به سرقت برده است،ولی زنده ماندن با زندگی کردن فرق دارد ،در زندان ها زندانیان نیز زنده اند و در قفس بی خطر زندان به زنده ماندن مجبور گردیده اند و مجرم ترین زندانی حتی گاهی با قبول خطرمرگ تلاش می ورزد تا از این قفس فرار نماید. کشور ماانواع روشهای سیاسی وافراطگرایی دوران امان الله خان،تند گرایی های کمونیستها، جنگهای وحشیانه جهادی ها،چپاولگری های دوران کرزی و دولت وحدت ملی را به گوشت واستخوان خود امتحان نموده اند و حالا نوع حکومت امارات در آستانه تکوین است، نوع حکومتی که در ماهیت خود تمدن ستیز است وخود را نماینده خاص خدا می دانند ودر همه امور زندگی حق مداخله را به خود می دهندو تحمل این نظام برای مردم ما رسواتر ازدوران ننگین گذشته خواهد بود،جنگ و خشونت را نا گذیر خواهد گردانید.
دکتور علی احمد کریمی امریکا