علاقمندی روسیه، امریکا و چین سه قدرت بزرگ جهانی با اشتراک پاکستان بیانگر این واقعیت است که هیچ اقتدار مرکزی نمی تواند روابط را با استفاده از زور میان کشور ها در جهان انارشیک امروز قاعده مند بگرداند و دولتها تنها بر اساس ملاحظات ومنافع سیاسی ،امنیتی و اقتصادی باهم وارد رابطه میگردند .همکاری قدرت های برتر جهان پیرامون توافق به مذاکرات صلح افغانستان بیانگر این واقعیت در عرصه روابط بین المللی است که ادامه جنگ وبی امنیتی در افغانستان می تواند بیک خطر بزرگ بین المللی در آسیا و جهان گردد. امریکا ،روسیه و چین درافغانستان بدنبال منافع ملی و امنیتی خود می باشند،باوجود اختلافات تاکتیکی واستراتژیکی که میان این کشور ها وجود دارد هرکدام تلاش دارند که قسمت خودرا ازاین کیک شیرین بردارند. امریکا با حضور نظامی و سرمایه گزاری بی سابقه بعد از جنگ جهانی دوم در افغانستان، در طولانی ترین جنگ با کمک غنی ترین کشور جهان آزمایش نمود که در جنگ افغانستان تنها با استفاده از زور پیروز نمیگردد اما باوجود اختلافات سیاسی،اقتصادی از همکاری کشور های رقیب در مذاکرات صلح استقبال می نماید ولی حاضر نه خواهد گردید تا حاکمیت خودرا با این کشور ها تقسیم نماید و با اتکا به برتری های نظامی ،اقتصادی و رسانه ای سعی می ورزد تا مذاکرات صلح مطابق قواعد امریکا ادامه یابد،
امریکا با استفاده دقیق از تجربه شوروی سابق می داند که خروج ازقلمروی که مورد تهاجم قرار گرفته است معنی شکست را می دهد و تنها دولت ضعیف این کار را می کند. روسیه و چین حضور نیروی های خاریجی را در افغانستان مهم ترین دلیل ادامه جنگ در افغانستان می دانند و ادامه این وضع را تهدید به منافع امنیتی و ملی خود در دراز مدت می پندارند و از سرگیری مذاکرات صلح با طالبان حمایت می نمایند چون طالبان مهم ترین شرط توافقنامه صلح را خروج سربازان امریکا از افغانستان می دانند ودولت کابل را چون دست نشانده امریکا به رسمیت نمی شناسند واین در حالی است که تمام این کشور ها با دولت کابل روابط دیپلماسی دارند ولی مذاکرات را با طالبان بدون دولت کابل ادامه می دهند ،هر کدام باموضعگیری ها و همکاری های فریبکارانه تلاش دارند تا همدیگر را فریب بدهند و همزمان سعی می ورزند این جنگی که توسط امریکا صورت گرفته است با دستان امریکا خاتمه یابد اما امریکا جنگ انتخابی افغانستان را جنگ عادلانه می داند و این کشور ها را تهدید می نماید که القاعده ومواد مخدر خطر به امنیت ملی آنها نیز می باشند یعنی در این جنگ عادلانه با امریکا همکاری نمایند که این جنگ تنها از امریکا نیست بلکه به تمام این کشور ها تعلق دارد .روسیه و چین دو قدرت کلیدی در منطقه و جهان این مشکل را می دانند که حضور نیروهای امریکا در افغانستان تهدید به امنیت ملی آنها می باشد و مانع رقابت سرمایه گزاری های آزاد در افغانستان که از موقعیت خاص ژوپولیتیک و ترانزیت تجارت میان آسیا و اروپا بر خورداراست میگردد واز همین سبب در مذاکرات صلح با امریکا همکاری می نمایند تا امریکا را برای خروج آبرومندانه از افغانستان قانع بگردانند ولی خروج نیروهای خاریجی در شرایط کنونی که همه ای این قدرت ها حاکمیت دوگانه را میان کابل و طالبان برسمیت می شناسند می تواند عواقب خطر ناک برای مردم افغانستان داشته باشد.ناکامی های دولت ناکار آمد کابل و موضعگیری قدرت طلبانه طالبان شرایط را برای مقابله جویی کشور های مقتدر دنیا بیشتر از همکاری های صادقانه قوت بخشیده است و تشدید اختلاف وبی اعتمادی میان این کشور دورنمای رسیدن به صلح را تاریک تر گردانیده است . افغانستان یگانه کشوری در دنیا است که فاقد رهبر واقعی ملی است و حزب سیاسی قوی وجود ندارد که بتواند مردم را به دنبال خود بکشاند و مسئولیت بازسازی افغانستان را به عهده بگیرد، ملت بی تفاوت گردیده است واین عوامل درکنار سایر بی عدالتی های اجتماعی بستر مقابله جویی های فریبکارانه قدرت های بیگانه را هموار تر گردانیده است.شرکت پاکستان در کنار سایر کشور های برتر جهان در مذاکرات صلح بی دلیل نیست،از زمانیکه مجاهدین از کوه ها به کابل سرازیر گردیدند تا امروز دولتهای کابل نقش نمایندگان پشاور را در افغانستان بازی می نمایند و تمام تشکیلات دولت کرزی و در حال حاضر اشرف غنی به زیر زره بین پاکستان صورت گرفته و میگرد،افغانستان زیاد ترمستعمره پاکستان است تا امریکا ، منتهی مزدوران پاکستان در افغانستان برای این که در انظار مردم افغانستان دست نشانده جلوه نه نمایند گاه گاهی با الفاظ تند از حملات لفظی در مقابل پاکستان برای دلخوشی ساده لوحان استفاده می نمایند. عمران خان صدراعظم پاکستان به امریکا منت می گذارد که پاکستان در سال های ۱۹۸۰ در جنگ باشوروی به امریکا کمک نموده است و امروز دلار امریکا به جای دولت کابل برعلیه طالبان جنگ می نماید و طالبان هم می دانند که بدون کمک امریکا افغانستان باز سازی نمیگردد،عمران خان اعتراف می نماید که پاکستان درجنگ باشوروی نقش قاتل واجیررا بازی نمود واز همین سبب به باور تعدادی از کارشناسان امریکا صلح در افغانستان بدون پاکستان ناممکن است.فراموش نباید کرد که دولتها در عرصه بین الملی اصلی ترین بازیگران هستند،در کشور بی صاحب ما نمایندگان این کشور ها فقط ماموریت دارند و ماموران معذور اند، نه مسئول و نه پاسخگو و نمی توانند در عرصه بین الملی چون بازیگر از منافع ملی و اقتصادی افغانستان دفاع نمایند و مردم ما دراین بازی های فریبکارانه گروگان گردیده و قربانی منابع پنهان و دست نه خورده خود میگردند و بیم آن میرود که بازی های بزرگ قرن هیجده این بار به شکل و محتوای خطرناک تر تکرار نگردد.
دکتور علی احمد کریمی تحلیلگر در امور روابط بین المللی