در کوچه ها ز لیلی و مجنون خبری نیست
جز حرف (کرونا) به بیرون خبری نیست
هر چند که نوروز شد و موقع گلگشت
امسال ز گلگشت ز پغمان خبری نیست
دیروز به هر جا فراوان بود و وافر
امروز از آن کاغذ و صابون خبری نیست
از مکتب و از مدرسه امروز گریزند
یک چند ز چوکی و ز آزمون خبری نیست
وحشت به هر جای کند حکمروایی
هر جا جای تر س و ز مصون خبری نیست
از شحنه نترسید دری میکده باز است
از محکمه و پرسش و قانون خبری نیست
آنروز خوشی ها کنم و نغمه سرایی
از چرسی و بنگی و ز افیون خبری نیست
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا