سالهاست که فساد درکشورما بیداد میکند . شناسایی این معضل نه تنها توجه کاوشگران داخلی ، بلکه مؤسسات تحقیقی بین المللی را همواره بخود جلب نموده است . نتایج بررسی های آنها، وطن مارا در ردیف بندی کشورهای آغشته به این مشکل ، همه ساله درمقام اول قرارمیدهد.
بلند گویان بخش های مختلف اجتماعی وگردانندگان مقامات دولتی ما ، همواره ازمبارزه با فساد حرف میزنند . ولی کوچکترین دست آورد را برای مردم ما پیش کش نمی توانند .
مشکل درکجاست ؟
آیا آنها اعوام فریبی مینمایند وهیچگاهی قصد مبارزه با این پدیده ای شوم را ندارند؟ یا توانایی مقابله با فساد ، در نزد ایشان موجود نیست ؟ و یا اینکه اصلا”خود شان نیزدرخفا با گردانندگان فساد شریک وهمکاربوده وبخاطرحفظ مقامات دست داشته ای خود ، لاجرم چنین کلمات را بر زبان میآورند.
درغیرآن ، می بائیست گامهای عملی را درجهت مبارزه با فساد برمیداشتند.تا مردم ازنیات وعملکرد شان آگاهی میافت .
فساد درافغانستان به یک محل خاص ویا بخش کاری معین منوط نمانده ، بلکه مانند یک مرض مهلک درسراسرکشورشیوع یافته است . اینکه این تکلیف مزمن چگونه فراگیرشد ؟ باید عوامل داخلی وخارجی یی که موجب پیدایش وتقویت آن درچهل سال اخیرگردید ، مورد توجه قراربگیرد .
موقعیت جیوستراتیژیک افغانستان ورقابت های ناشی ازجنگ سرد ، به کشورهای منطقه بخصوص پاکستان وایران فرصت داد . تا گروه های وابسته به خود شانرا درداخل وخارج افغانستان سازماندهی نموده وجنگ های نیابتی را درکشور ما به راه اندازند .
جنگ های نیابتی درین سالها ، جان شمارزیادی ازهموطنان مارا گرفت . همینطور بخش بزرگ از مردم ما خانه و کاشانه ای شانرا ترک کرده و به دیارغربت روی آوردند .
بالمقابل بااستفاده ازچنین اوضاع ، گروه های زیادی از اجیران جنگی ، درپناه حامیان خارجی شان سربلند کردند . همین چهره های معلوم الحال با پیشکش کردن شعار های مذهبی ، قومی ومنطقوی ، اختلافات داخلی را دامن زده وشرایط مخرب اجتماعی واقتصادی را به نفع حامیان بیرونی شان بوجود آورده اند . تا بالاثر این شرایط از حاکمیت قانون وبمیان آمدن یک دولت قوی ملی جلوگیری شده و فساد سرتاسری پابرجا بماند . مبتنی بر همین پلان وپروژه ، اجیران متذکره امروز بر پایه های فساد تکیه زده و مطابق اوامرحامیان شان ، شبکه های فساد را سوق و اداره میکنند.
تعداد زیادی این اجیران ، مقام کمیشن کار جنگی را بدست اورده ، به نفع این و یا آن بطور مسلحانه عمل مینمایند. دستورهمیشگی حامیان آنها ادامه ای وضع ناامنی دروطن ما میباشد . آنها میخواهند که وابستگان شان زیرنام جهادی وطالبی مسلح باشند . تا چور و چپاول ، غارت دارائی های خصوصی و عامه ، همچنان ادامه یابد .
چپاول عواید دولت درگمرکات ، غصب املاک مردم و دولت ، زرع وترافیک مواد مخدر، اخاذی درشاهراه ها و سائر ادارارات وبالاخره استخراج خودسرانه ای معادن ، دراختیار شبکه های فساد قراردارند . بخاطر ادامه ای این وضع مافیائی ، فساد پیشه گان ، افراد خودرا در تمام عرصه ها جابجا مینمایند .
همینکه پلان مبارزه با فساد ازجانب کدام شخص و یا مقام مطرح میشود ، فوری این کمیشن کاران ، اختلافات ذات البینی شانرا کنار گذاشته ، دست به دست هم داده و جلو مبارزه علیه فساد را میگیرند . ایشان توانمندی چنین کار را دارند . زیرا طوری که ذکرشد ، شبکه ای انها در تمام مراجع ومقامات جابجا شده است.
آنها دریک صف مشخص وقابل دید ، قرارندارند که بتوان با گشایش صف مقابل برعلیه آنها جلو رفته وپیشه ای آنها (فساد) را ازبین برد .
عملکرد آنها دریک دایره ای شییطانی به شکل ذیل قراردارد :
< فساد – خرابی امنیت – فساد >
درزیر سایه ای فساد گسترده ، امنیت سرتاسری را تخریب مینمایند وبالاثر تخریب امنیت ، عرصه فساد وسیع تر می شود . یعنی جریان عملکرد آنها دایروی بوده و مسیر دیگری را طی نمی کند . به عبارت دیگر، ازفساد آغاز شده و به فساد منتهی می شود. به این ترتیب تمام عرصه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی واداری کشورما درمحدوده ای یک حصار مدور گیرمانده است .
بخاطرمبارزه با این دایره ، باید حصارها را شکستاند . سپس می توان هرپارچه ای آنرا ازبین برد .رسیدن به این هدف زمانی ممکن است که تفاوت ها کنارگذاشته شده ومنحیث یک ملت واحد ، همگام با مبارزه در داخل ، ندای برحق خودرا علیه حامیان بیرونی فساد ، به گوش جهانیان برسانیم .اگر مبارزه علیه فساد درابعاد داخلی و خارحی آن همزمان دنبال نشود ، نمی توان به نتیحه ای مطلوب نایل شد .
جهت برآورده شدن این مأمول بی نهایت پیچیده ، باید شخصیت های آگاه ومستقل ازفساد ، ترس وتبعیض ، درپرتو یک مشی روشن ، وارد یک جبهه واحد ملی شوند . این جبهه باید مورد اعتماد وحمایت مردم رنجدیده از فساد و نا امنی قراربگیرد . درغیرآن به ادامه ای وعده های سابق مقامات بلند پایه ای دولت ، این حرکت هم در محدوده ای شعار باقی میماند . پایان