عید است ولی کینه ز دلها نه تکاندیم
گردی نشد از چهرهی زردی نفشاندیم
هرجا خبر از نام و یا خوف کروناست
ما نیز ازین ترس که در خانه بماندیم
افسوس درین عید ز فرزند و نواسه
یک بوسه ز رخسار یکی هم نستاندیم
صد قافله رفتند و به منزل برسیدند
ای وای خر خویش ز جو ما نجهاندیم
عید آمد و هم رفت ولی با غم و اندوه
یک بار ز میهن خبر خوب نخواندیم
یک عمر شد ای خسته کبوتر تو غمینی
در خانه بماندی و ترا ما نپراندیم
محمد اسحاق ثنا
ونکوور – کانادا
۳۱ جولای ۲۰۲۰