پس از سفر داکتر عبدالله به پاکستان و استقبال بی سابقۀ مقام های نظامی و ملکی این کشور از او و هیئت همراه اش امید های تازه ای برای صلح افغانستان پیدا شده است. شماری این گرم جوشی مقام های پاکستانی را مثابۀ نشان دادن چراغ سبز از سوی اسلام آباد تلقی کرده اند که گویا اسلام آباد برای نخستین بار می خواهد، سیاست های راهبردی به شمول ادعای بلند پروازنۀ عمق استراتیژی خود را در افغانستان تغییر داده و مورد تجدید نظر قرار داده است. مقام های افغانستان هم این رویۀ اسلام آباد را فال نیک گرفته و از آن استقبال کرده اند. این رویکرد پاکستان در واقع معنای بستن پروندۀ منازعۀ بیشتر از نیم قرن اسلامی آباد در مورد افغانستان تلقی شده است. هرچند بسیاری ها موضوع دیورند را نقطۀ داغ و عامل اصلی منازعه میان افغانستان و پاکستان تلقی می کنند و می گویند تا زمانی که این موضوع حل نشود، نمی توان به صداقت اسلام آباد در پیوند به افغانستان باورمند بود.
پس از آنکه داکتر عبدالله در سفرش به اسلام آباد با مزین شدن بیرق های دو کشور با استقبال بی پیشینه و گرم مقام های ملکی و نظامی این کشور رو به رو شد. این استقبابل به معنای بسته شدن پروندۀ منازعۀ اسلام آباد و کابل و تغییر جدی در سیاست اسلام آبات تلقی شد. داکتر عبدالله هم در هنگام سفر به پاکستان گفت، تغییرات رونما شده در سیاست پاکستان در مورد افغانستان او را واداشت تا به پاکستان سفر کند. وی پیش از این زمانی که رئیس اجرایه بود، سه بار دعوت پاکستان را برای سفر به این کشور رد کرده بود. این اظهارات قریشی در هنگام سفرش به اسلام آباد که گفت ما می خواهیم با افغانستان دوست باشیم و نه بادار. برای داکتر عبدالله امید بخشید و بدین باور شد که گویا پاکستان سیاست خود در مورد افغانستان را تغییر داده است. اگر مبالغه آمیز تلقی نشود، می شود گفت که شاید این سفر عبدالله به مثابۀ میراث دار احمدشاه مسعود، سفر مسعود به دعوت نظامیان اسلام آباد به پاکستان را در سال ۱۳۷۹ در خاطره ها زنده کند. نظامیان پنجابی در آن سفر تلاش کردند تا با آشتی دادن مسعود با حکمتیار به اهداف شان در افغانستان نزدیک شوند. در آن زمان مسعود از استنایی ترین فرماندهان قدرت مند جهادی بود که با سیاست های اسلام آباد در مورد افغانستان مخالفت جدی داشت. هنوز زود است که دورنمای اهداف پاکستانی ها را در پشت این سفر با شتاب به داوری گرفت و اما مقام های پاکستانی گژدم های یزیدی اند که سیاهی شان را در زیر رنگ زرد پنهان می کنند.
پس از سفر مسعود کمیته ای از سوی حزب اسلامی و جمعیت اسلامی تعیین و رابطۀ هر دو حزب تا سطح ایجاد کمیتۀ مشترک فرهنگی به پیش رفت و هنوز کار بر سر ایجاد کمیتۀ مشترک نظامی بوسیلۀ کمیتۀ مشترک هر دو حزب به پایان نرسیده بود که رژیم کابل پس از پیوستن جنرال مومن و جنرال دوستم به مسعود در شمال سقوط کرد. هرچند تعهدات پیمان جبل سراج میان مسعود و مزاری و دوستم عملی نشد و اما ورود نیرو های دوستم به کابل سبب برانگیختن خشم حکمتیار شد و در نتیجه روابط مسعود و حکمتیار بهم خورد. حکمتیار بر رغم تلاش های شماری رهبران احزاب اسلامی چون قاضی حسین احمد و محمد قطب و حتا اسامه بن لادن مبنی بر خودداری از جنگ، با اشارۀ آی اس آی به جنگ با حکومت مجاهدین آغاز کرد. چنانکه حمزه خاشقچی روزنامه نگار سعودی می گوید، حکمتیار چنان با عصبانیت دستور جنگ را صادر کرد که با کنار زدن گوشی حتا حرف های اسامه را هم نشنید.
ممکن این سفر آن روز ها را در افکار نظامیان پاکستان تداعی کرده باشد یا خیر و اما آنچه مسلم است، این که داکتر عبدالله از دیدگاۀ پاکستانی ها بیشتر نمایندۀ جبهۀ متحد شمال قدیم است تا رئیس شورای مصالحۀ ملی و از این رو به او نگاۀ پروزن دارند. این گفتۀ اسد درانی رئیس پیشین آی اس آی در یک نوار تصویری پیش از سفر عبدالله به اسلام آباد که گفت، کسانی چون محقق و عبدالله و … ریشه در میان مردم دارند و اما آنانی که با قوای آمریکایی آمده اند و با نیرو های امریکایی از افغانستان خواهند رفت؛ نمی تواند بی ارتباط به آن باشد. اما این بار پاکستانی ها با توجه به فصل های خزان روابط شان امید که آزمون جدیدی را به تجربه بگیرند. داکتر عبدالله هم اظهارات مقام های ملکی و نظامی پاکستان را چراغ سبز تلقی کرده است و امیدوار است که این بار مقام های پاکستانی به وعده های خود وفا کنند. وی امیدوار است که نظامیان پاکستان از نفوذ شان برطالبان استفاده کنند؛ زیرا نفوذ پاکتسان بر طالبان موضوعی آفتابی است و موجودیت شورا های کویته و پشاور در پاکستان گواۀ آشکار تسلط پاکستان بر طالبان است و چه کسی به این حرف می تواند شک کند؛ آنانی که نان می دهند فرمان هم می دهند. از همین رو مردم افغانستان بدین باور اند که اجندای طالبان از جمله اجندای نظامیان پاکستان است و معنای حمایت پاکستان از صلح افغانستان معنای شکستن بن بست گفت و گو ها در دوحه است. از سویی هم نتیجۀ مطلوب سفر عبدالله به اسلام آباد، رونمایی تغییر جدی در سیاست پاکستان در پیوند به افغانستان است.
پذیرایی گرم پاکستان از داکتر عبدالله گمانه زنی هایی را برانگیخته است که پاکستانی ها در صدد جبران کوتاهی ها و شیطنت های پیشین خود اند و از پی آن برآمده اند که با جهادی ها بویژه جبهۀ شمال پیشین رابطۀ جدید برقرار کنند. آشکار است که این رابطه به سود طالبان و همپاتکی های آنان در داخل و بیرون از افغانستان نیست. این ربطه معنای بدرود گفتن پاکستان با سیاست های پیشین اش و خدا حافظی با طالبان و همتباری های آنان را دارد. حال به سود طالبان خواهد بود تا از نوکری پاکستان دست شسته و بیرون شوند و باحکومت و مردم افغانستان کنار بیایند. طالبان پس از سفر عبدالله به اسلام آباد در یک تبصره گفتند که صلح از کنترل رئیس جمهور غنی بیرون شده است و گویا همه چیز برضد او به پیش میرود و بر بالادستی عبدالله تبصره کرده اند. در مطلب به ادامه آمده است، سیاسیون، اپوزیسیون و دیگر گروهها را در این مورد مخالف غنی و همنوا با عبدالله عنوان کرده اند. (1) این به معنای حمایت و تایید سیاست های شیطنت آمیز و فتنه پرور پاکستان برضد مردم افغانستان نیست؛ بلکه به مثابۀ انگشت گذاشتن بر سیاست های خصمانۀ اسلام آباد در طول تاریخ در افغانستان است که هیچ گاهی از آن دست بردار نبوده است. بسا مایۀ تاسف این که اختلاف و چند دستگی ها میان حکومت و گروه های های سیاسی و از سویی هم میان حکومت و طالبان در موجی از گرایش های قومی و زبانی در زیر چتر تعصب کور زبانی و تباری سبب شده تا مردم افغانستان تخته مشق جنگ های نیابتی و سیاست های شیطانی کشور هایی مانند پاکستان و ایران و امریکا و روسیه و سایر کشور های جهان شود.
هدف اصلی سفر داکتر عبدالله به اسلام آباد صحبت با مقام های پاکستانی در مورد صلح افغانستان بود. وی از آنان خواست تا به صلح افغانستان کمک کنند. سفر وی به پاکستان در حالی صورت گرفته که گفت وگو های دوحه به بن بست رفته است. با رسیدن عبدالله به اسلام آباد خلاف فصل مراسم نهال سانی آماده شده بود و عبدالله با غرس نمودن نهال ابراز امیدواری کرد که این نهال سبز بماند و قریشی گفت، تلاش خواهند کرد تا ریشۀ این نهال خشک نشود. برگزاری این مراسم و رد و بدل شدن سخنان عبدالله و مقام پاکستانی پیام امیدوار کننده را در افکار مردم ما تداعی کرد و این نشانۀ همسانی موضع نظامیان و حکومت ملکی پاکستان در مورد افغانستان تلقی شد. آیا این نهال به درخت دوستی مبدل خواهد شد یا خیر که کام دل های مردم دو کشور را برآورده سازد و درخت دشمنی ها را از ریشه بیرون خواهد نمود یا برعکس و بازی سیاسی تازه خواهد بود. این پرسشی است که زمان زود به آن باید پاسخ بگوید.
عبدالله به مقام های پاکستانی خاطر نشان کرد که هرگاه این فرصت از دست برود، خطر آن نه تنها متوجه افغانستان که متوجه پاکستان نیز خواهد بود. وزیر خارجۀ پاکستان گفت که کشورش مسؤولیت خود را در قبال صلح انجام داده و حال نوبت افغانستان است. وی افزود که در دیدارش با ملابرادر خواهان کاهش خشونت ها و آتش بس شده است. آنچه مایۀ نگران است، این که سفر داکتر عبدالله به اسلام آباد تازه نیست و زیاد تکرار شده و اما نتیجه نداده است. چنانکه رئیس جمهور پیشین ۲۱ مرتبه به پاکستان سفر کرد و از پاکستان خواست تا به جنگ افغانستان پایان بدهند؛ اما تمامی این سفر ها بررغم وعده های گرم مقام های پاکستانی بدون نتیجه باقی مانده است. سفر رئیس جمهور غنی و ملاقات او با رئیس ارتش پاکستان هم گروۀ کور جنگ افغانستان را باز نکرد. زیرا پاکستانی ها به دنبال اهداف بلند مدت خود در افغانستان هستند.
این در حالی است که داکتر عبدالله از اسلام آباد به کابل برگشته و هنوز بن بست در دوحه حاکم است و حتا هیئت های تسهیل کننده تا اکنون نتوانسته اند، روی دو موضوع چون شناخته شدن توافقنامۀ دوحه بحیث معاهدۀ مادر و فیصله ها بر بنیاد فقه حنفی با هم به توافق برسند. این در حالی است که هنوز بحث های اساسی روی تشکیل حکومت موقت و تغییر قانون اساسی و طرح انحلال اردو از سوی طالبان که باید در مجلس عمومی مطرح شود و هنوز باقی مانده است که واکنش شدید یا ارگ و یا مرگ را در پی دارد. از انعطاف ناپذیری طالبان فهمیده می شود که طالبان در پی دست یابی به قدرت اند تا دست یابی به صلح. بن بست آنقدر سنگین است که خطر ناکامی مذاکرات را در پی دارد. این نگرانی ها سبب شده تا سفیر آمریکا بگوید، در صورت که از آنان در رابطه به صلح کمک درخواست شود، حاضر به همکاری هستند. بن بست موجود پای خلیل زاد را به دوحه نیز کشاند و اما سخنگوی طالبان هر نوع مداخله را رد کرده است. اما هستند، شماری که نشست دوحه را سناریو خارجی ها می خوانند و زمانی که خواستند، آن را حل می کنند. درست مانند رهایی زندانیان. این در حالی است که هنوز از نبود آشتی ملی در داخل رنج می بریم، مردم از سیاست های تبعیض آمیز هویتی و قومی شاکی اند و همه چیز بیداد می کند. در همین حال از واقعیت های موجود کشور که همانا فقر، یاس، ناامیدی، بی اعتمادی، بی باوری … است، از آنها طفره می روند. در عین حال خشونت ها در سراسر کشور بیداد می کند و جان ده ها انسان مظلوم این کشور را می گیرد که این کشتار هیچ توجیۀ اسلامی ندارد.
مردم افغانستان وعده های غیرعملی و دروغین زیادی از اسلام آباد شنیده اند که تا کنون هیچ یکجامۀ عملی نپوشیده است. استقبال گرم از عبدالله زمانی نیات صادقانۀ مقام های نظامی و حکومت ملکی پاکستان در پیوند به افغانستان را بر می تابد که در اجندای کنونی گفت و گو های طالبان در دوحه تغییرات بنیادی رونما شود. هنوز علایم آشکاری رونما نشده که نشان دهندۀ تغییر فاحش در سیاست نظامیان پنجابی در افغانستان باشد. نظامیان پاکستان پس از تهاجم شوروی به افغانستان میلیون ها دالر نخست بالای گروه های مجاهدین بویژه شبکۀ حقانی و پس از آن بالای طالبان و سایر گروه های تروریستی برای رسیدن به عمق استراتیژی و اهداف راهبردی خود در افغانستان هزینه کرده اند. حال روشن نیست که به چه میزانی به اهداف خود در افغانستان رسیده اند و یا این که هنوز هم با به کارگیری همچو ترفند ها در پی رسیدن به آن هستند.
هرچند مداخلۀ پاکستان در افغانستان مانند شوروی پیشین و امریکا ضربۀ سنگینی بر اقتصاد این کشور وارد کرده است و شامل شدن پاکستان در لیست خاکستری صندق ام آی اف بخاطر عدم شفافیت در مسائل مالی و کمک آن به گروه های تروریستی گواۀ آشکار برآن است که پاکستان تحت فشار شدید مالی و اقتصادی قرار دارد؛ اما هنوز روشن نیست که این فشار اقتصادی به چه میزانی به منافع نظامیان پاکستان تاثیر گذاشته است. هرچند مقام های پاکستانی با عبدالله گفته اند که اسلام آباد پذیرفته است که سیاست های قبلی خود در افغانستان را تکرار نکند؛ اما داوود زی نمایندۀ رئیس جمهور در امور صلح می گوید که موقف مقام های پاکستان در رابطه به آتش بس چندان روشن نیست و در این مورد موقف واضح نداشتند. با این حال بازهم چند روز دیگر منتظر ماند که در اسلام آباد روی حل موضوع افغانستان میان حکومت ملکی و نظامی این کشور اجماع بوجود می آید یا خیر؛ زیرا مشکل اصلی پاکستان با افغانستان موضوع دیورند است که زمامداران افغانستان در طول تاریخ به بهانه های گوناگون از حل اساسی آن با پاکستان طفره رفته اند تا زمانی که این موضوع حل نشود و هیچ گاهی نمی توان به نیات صادقانۀ اسلام آباد در پیوند به افغانستان یقین و باور داشت. بنا بر این دل بستن به این سفر ها شاید رویایی بیش نباشد.
این بار دیده شود که مقام های پاکستانی به چه میزانی به وعده های شان عمل می کنند و آیا نظامیان پاکستان معتقد به این شده اند که در افغانستان نفع بیشتر از مواد مخدر و قاچاق اسلحه از صلح افغانستان بدست می آورند و این سود پرمنفعت تر از رسیدن به عمق استراتیژیک آنان در رقابت باهند و بالاخره بسته شدن پرونده دیورند خواهد بود. از سویی هم پاکستان از تروریست پروری دست شسته و از لیست خاکستری صندق ام آی اف بیرون خواهد شد که در اقتصاد ورشکسته و بحران زدۀ پاکستان تاثیر بسزا دارد. حال دیده شود که این رویکرد پاکستان مقطعی و تاکتیکی بخاطر بیرون شدن از لیست خاکستری است و یا رویکردی راهبردی که تغییر سیاست بنیادی اسلام آباد در مورد افغانستان را رقم خواهد زد. اما با توجه به سخنان وزیر خارجۀ پاکستان که گفت پاکستان نقش خود را در مورد صلح انجام داده است، گفته می توان که هنوز زود است به صداقت پاکستانی ها باور کرد. زیرا تصمیم نظامیان پاکستان در مورد جنگ افغانستان کلید صلح افغانستان را می گشاید و با قطع کمک ها از سوی نظامیان پاکستان برای طالبان ماشین جنگی آنان فرسوده شده و با بسته شدن سرحد از سوی نظامیان تردد طالبان از میان رفته و خود به خود نابود می شوند. هیچ جنگ نیابتی از میان نمی رود مگر که سلاح از کشور بیرون بر روی آنان قطع شود. پس از سفر عبدالله و تاثیر آن بر گفت و گو های دوحه و گشوده شدن بن بست و وادار کردن طالبان به انعطاف طالبان نیات نظامیان پاکستان و مقام های ملکی آن در مورد افغانستان واضح و صداقت آنان آشکار خواهد شد. دیده خواهد شد که چقدر این سفر در تقویت اجماع منطقه ای اثر گذار خواهد بود. هنوز زود است که بر نیت نیک نظامیان پاکستان باور کرد؛ زیرا اسد دراتی رئیس پیشین آی اس آی پاکستان چند روز پیش سخنان فتنه انگیزی را در مورد رهبران افغانستان بیان کرد و وی گفت که عبدالله. محقق جایگاۀ مردمی دارند و آنانی که با آمریکایی ها آمده اند و با رفتن آنان دوباره می روند تا رمانی صلح در افغانستان تامین شده نمی تواند که پاکستان دست از مداخله در افغانستان برندارد. حال بر کابل است تا در برابر پاکستان بدور از اختلاف یک دست عمل کند و تغییر سیاست پاکستان در افغانستان را اگر تغییری در حال شکل گیری است با عینک دیپلوماسی جدی دنبال کند.