از چند روز به اينطرف طی محافل و نشست های بخاطر روز ۲۶ دلو (خروج قوای شوروی از افغانستان) در کابل و ولايات، از فداکاری و مقاومت مردم در راه دفاع از اين سرزمين تجلیل صورت می گيرد. بدون شک افغان ها در طول تاريخ؛ شهامت و شجاعت شان را بخاطر حفظ استقلال وطن دربرابر بيگانگان ثابت ساخته اند؛ چنانچه شکست قوای انگليس و شکست قوای روس در گذشته ها نمونۀ بارزی ازاين فداکاری هاست. ازينرو حرمت گذاری و يادآوری از همچو پايمردی ها و استقامت مبارزان راه آزادی قابل تحسين ميباشد.
و اما اينک اضافه از بيست سال ميشود که قوت های امريکائی و ناتو با شرکت اضافه از ۴۱ کشور بيگانه هنوز در افغانستان حضور دارند که هرگاه وضعيت فعلی و سابقه را در موجوديت قوت های شوری درافغانستان به زير ذره بين مقايسه قرار دهيم، تفاوت ها و همگونی های زير را خواهيم يافت:
– اتحاد شوروی سابق، به تنهائی و بدون فيصلۀ سازمان ملل به افغانستان هجوم آورد، اما امريکائی ها بعد از هجوم، پای پيمان ناتو را نيز به افغانستان کشيد و فيصلۀ سازمان ملل را نيز اخذ نمودند؛
– در زمان مداخلۀ شوروی ها، افغانستان زير سلطۀ سياسی و اقتصادی يک کشور و دولت آنوقت محتاج و گوش به فرمان يک کشور بيگانه بود، اما در زمان مداخلۀ امريکائی ها و ناتو، افغانستان زير سلطۀ سياسی و اقتصادی ۴۱ کشور و دولت اينوقت محتاج و گوش به فرمان ۴۱ کشور بيگانه ميباشد؛
– در زمان مداخلۀ شوروی ها، تلفات جانی و خسارات مالی هنگفتی را مردم افغانستان متحمل شدند، درحاليکه از بيست سال بدينسو نيز ما شاهد تلفات جانی و خسارات مالی هنگفت مردم کشور خويش بوده ايم.
– در زمان دولت تحت الحمايۀ شوروی ها در افغانستان، سطح فساد اداری و بی عدالتی در حد نهايت نازل قرار داشت. در حاليکه در زمان دولت موجودۀ تحت الحمايۀ ۴۱ کشور، فساد، غارت دارائی عامه و بيعدالتی به اوج خود رسيده است.
– در زمان دولت تحت الحمايۀ شوروی ها، بيکاری در سطح نازل قرار داشت، در حاليکه در زمان دولت موجودۀ تحت الحمايۀ ۴۱ کشور، سطح بيکاری به اوج خود رسيده است.
– هم در زمان دولت تحت الحمايۀ شوروی و هم در زمان دولت کنونی (تحت الحمايۀ ۴۱ کشور) فضا، زمين و سرحدات کشور ما در اختيار ما نه، بلکه به اختيار خارجی ها قرار داشته است.
– در زمان حاکميت دولت تحت الحمايۀ شوروی، سيستم تجارتی و انحصاری دولتی حکمرفا بود و نرخ ها کنترول مي شد و کارکنان دولتی علاوه از معاشات ماهانه، از حقوق کوپون ماهوار مستفيد می شدند. اما آزادی بيان و رسانه ها نهايت محدود و محصور بود. در حاکميت فعلی سيستم بازار آزاد حکمفرما بوده، نرخ ها کنترول نميشود و کارکنان دولتی جز معاش ماهانه چيزی را به نام حقوق کوپون نمی شناسند. اما آزادی بيان و رسانه ها حتی تا سطح انارشی ارتقا يافته است.
– در دولت تحت الحمايۀ اتحاد شوروی، انتخابات پارلمانی و رياست جمهوری وجود نداشت. اما در دولت کنونی سيستم انتخاباتی طوری وجود دارد که جز قدرتمندان زر و زور آن هم با انجام هرگونه تقلب، کسی ديگری ولو متصف با بهترين و بالاترين صفات فهم، دانش، تعهد، صداقت و قدرت رهبری باشد؛ دران راه يافته نميتواند.
طوريکه گفته آمديم جهات مثبت جمهوريت تحت الحمايۀ امريکا و پيمان ناتو در طول ۲۰ سال در افغانستان، غير از سند فيصلۀ سازمان ملل در مورد مداخلۀ نظامی قوای امريکا و پيمان ناتو به افغانستان و آزادی بيان و رسانه ها به شکل افراط، چيزی ديگری بهتر از زمان دولت تحت الحمايۀ شوروی ندارد.
استقلال و آزادی يک کشور به حرف و شعار نه، بلکه عدم وابستگی آن از لحاظ نظامی، اقتصادی و سياسی ميباشد. درحاليکه ما تا اکنون از لحاظ نظامی در شرايطی قرار داريم که قوت های ناتو و نظاميان امريکائی به دفاع از قوت های نظامی کشور، همه روزه با مخالفان می جنگند، ازلحاظ اقتصادی ۳۵٪ بودجۀ عادی و ۷۵٪ بودجۀ انکشافی ما مربوط به کمک های حاميان خارجی ما ميباشد و تمويل اردو، پوليس و امنيت دولتی توسط سستيکا، صورت ميگيرد، پس آزادی و استقلال ما در کجاست.
علاوه بران، کلانترين دليل و اختلافی را که مجاهدين کشور با دولت سابقه داشتند اين بود که شوروی ها افغانستان را اشغال کرده اند، شوروی ها کافراند و دولت آنوقت دست نشاندۀ شوروی ها بوده و جهاد با آن ها روا بود.
اما حالا هم ۴۱ کشور غیراسلامی دراينجا حضور دارند و افغانستان را از لحاظ سياسی و اقتصادی اشغال کرده اند و دولت های که طی بيست سال درينجا کار کرده اند، دست نشاندۀ همين ۴۱ کشور بوده و هستند. نميخواهم بگويم که چرا با اينها جهاد روا نيست؛ اما ميخواهم بپرسم که آن همه غيرت و پايمردی و احساسات ضد کفر و جهاد که منجر به خروج قوای سرخ از افغانستان شد، چرا طی اين بيست سال با پذيرش و شعار همان مبارزان، تحت عنوان گويا کمک جامعۀ جهانی با افغانستان، موضوع جهاد با کفر و الحاد به تاق نسيان گذاشته شد؟