نكته هايي به فرزندانم: الحاج محمدعثمان نجیب

دوستان!

آنچه را ميخوانيد، توصيه هايي اند براي آينده ي فرزندانم و خانواده ام، زيرا مسؤوليت رهنمايي آنها فقط به دوش من است، همانگونه كه همه بزرگان فاميلها اين مسؤوليت را دارند.

هدف از اين عمل، نمايشي براي ارايه يي قدرت نويسنده گي نيست. لذا به يقين انديشمندان و سخنوران آن را به باد انتقاد نمي گيرند.

هرگاه دوستاني از آن توشه ي بيابند بي گمان وجدان من از جهتي به نوعي آرامش خواهد رسيد.

با احترام،

الحاج محمد عثمان نجيب

خزان ۱۳۸۳

كابل

     نكته هايي به فرزندانم:

۱-   خداوند (ج)‌ را پرستش كنيد و غير از اواز كسي استمداد نه جوئيد.

۲-   پيغمبر (ص) راهميشه رهنما و شفاعت خواه خود بدانيد كه او براي رهنمايي انسان فرستاده شده است.

۳-   بزرگان و عرفاي اسلام را وسيله يي براي بخشايش به درگاه خداوند (ج) بدانيد و به بزرگي آنها از خداوند (ج) مدد و بخشش طلب كنيد.

۴-   پدر و مادر را احترام و عزت كنيد، و آنها را دوست داشته باشيد و با ايشان با محبت صحبت كنيد.

۵-   همت مردانه داشته باشيد.

۶-   به بازوي خود متكي باشيد، كه بهتر از اين كار در جهان نيست.

۷-   اگر مرگ هم شما را تهديد نمايد از نامرد مدد نخواهيد و با او دوستي نكنيد.

۸-   اقارب نزديك، اقوام و خويشاوندان را چنان حرمت و خدمت كنيد كه دل تان شما را قناعت دهد.

۹-   هموطنان را چون مردمك چشم تان دوست داشته باشيد.

۱۰- به وطن خيانت نكنيد، ولو به حيات شما و خانواده ي شما تمام شود.

۱۱- در صورت بروز مشكلات با امكانات اندك حيات بسر ببريد، اما چشم طمع و كمك به ديگران ندوزيد و توقع نداشته باشيد.

۱۲- بزرگان را هميشه و در هر جا بدون تبعيض احترام كنيد و شفقت تانرا از خورد سالان دريغ نكنيد.

۱۳- مرزهاي بيگانه گي را در رعايت احترام مردم از ميان برداريد. انسانها همه مخلوق خداوند(ج) اند آنها بايد يكديگر را احترام کنند اگر در قاره هاي دور دنيا هم باشد.

۱۴- تا ميتوانيد علم بياموزيد، زيرا با علم ميتوانيد خودشناس، خداشناس و مردم شناس شويد.

۱۵- شكسته باشيد، كه قامت مغرور تان نماي حضور تان را جلوه يي بد ندهد.

۱۶- ترحم داشته باشيد ولو به كسي كه از اصل، نسب و دين شما نباشد اما در مظلوميت قرار گرفته باشد.

۱۷- سخاوت داشته باشيد ولو براي يك وقت نان در اختيار شما باشد.

۱۸- پيرو دنباله رو سياستمداران نباشيد. آنها شما را وسيله قرار ميدهند تا به اهداف شان نزديك شوند و پس از آن شما را به فراموشي مي سپارند.

۱۹- خود تان خود تان باشيد، يك گام بگذاريد اما مستقل و با انديشمندي.

۲۰- اگر تشخيص داديد كه كسي به خاطر خداوند (ج)، ‌پيغمبر و زادگاه تان گام راستين بر ميدارد مدد گارش شويد.

۲۱- در تشخيص تصميم تان شتابزده و عجول نباشيد.

۲۲- فرصت طلب نباشيد، زيرا زود راز تان فاش مي شود.

۲۳- بي مهمان هيچگاه نان نخوريد اگر مهمان نبود فاميل تان را مهمان پنداريد.

۲۴- آزادي را مطلق نپنداريد، نگذاريد شعار آزادي وسيله يي براي بي عفتي خانواده و جامعه باشد و نگذاريد با سؤ استفاده از عدم آگاهي تان نسبت به آزادي حقوق تان را پايمال نمايند.

۲۵- قانون پذير باشيد و به ديگران در حد صلاحيت و امكانات تان رعايت قانون را توصيه كنيد و بكوشيد با تمام قوانين اشنا شويد.

۲۶- آرزو نداشته باشيد همه كس شما را دوست داشته باشد.

۲۷- آرزو داشته باشيد شما همه كس را دوست داشته باشيد.

۲۸- بالاتر از ظرفيت، كار آيي و تفكر عقلاني ديگران، از آنها انتظار نداشته باشيد.

۲۹- در توقع از جانب مقابل تان خصوصيت، كركتر، شخصيت و ظرفيت وي را قبلاً بيلانس كنيد.

۳۰- قناعت داشته باشيد و با قناعت زنده گي كنيد. اگر نتوانستيد قانع شويد زنده گي با شما سر سازگاري نخواهد داشت.

۳۱- حتماً در زنده گي مسلك و حرفه ي مشخص ولي آبرومند را انتخاب كنيد.

۳۲- تنوع پسند باشيد، مگر در موارد مشخص كه ميتواند بشما كمك كند.

۳۳- به ياد داشته باشيد تنوع پسندي در تمام عرصه هاي زنده گي كارآمد نيست مثلاً‌ تشكيل خانواده، انتخاب همسر و انتخاب دوست كه در اين صورت شما بوالهوسي بيش نيستيد.

۳۴-‌ آبروي كسي را مريزيد ولو كه ملامت هم است.

۳۵- با حساسيت و عصبانيت برخورد نكنيد، زيرا بزودي پشيمان مي شويد.

۳۶- از كار خسته نشويد، زيرا بدون كار همچون جسم بي جاني خواهيد بود.

۳۷- غرور انساني تان را حفظ كنيد و بدانيد كه متاع دنيا بالاتر از غرور تان ارزش ندارد.

۳۸- هر آنچه را ميدانيد در امور زنده گي شخصي براي كسي بهتر است به هر وسيله ي ممكن برايش تفهيم كنيد، بخصوص اگر ميدانيد او براهي ميرود كه صلاح نيست برود.

۳۹- در معاملات تان به قطعيت و قاطعيت اتكاء كنيد.

۴۰- نسبت به طرف معامله اعتماد داشته باشيد، اما هيچگاه بدون اسناد و مدارك با او معامله نكنيد و هيچگاه با جانب مقابل تان در معامله، سندي را به طور يكجانبه نسپاريد حتماً سندي به خود هم در همان لحظه بگيريد.

۴۱- دوستان همراز متعدد نداشته باشيد زيرا در آنصورت حفظ اسرار تان با اين همه دوستان غير محتمل به نظر مي رسد، آنگاه نميتوانيد طرف را درست تشخيص بدهيد.

۴۲- به دوستان همراز تان در همان سطحي راز داشته باشيد، كه اگر فردا همراز تان نباشد، راز نهفته ي شما نزد او وسيله يي براي سكوت تان نباشد و او آن را حربه يي در برخورد با شما قرار ندهد كه شما نتوانيد با اعصاب آرام زنده گي كنيد.

۴۳- آنچه را ميدانيد كه مايه ي نا اميدي شما است در ذهن راه ندهيد.

۴۴- در روند زنده گي واژه هاي (نميتوانم)، (ممكن نيست) و (امكان ندارد) را به خود راه ندهيد و اگر در آغاز چنين گفتيد، اين تصميمي است كه شما گرفته ايد آنرا انجام ندهيد پس نميتوانيم مي گوييد، امكان ندارد مي گوييد در حاليكه شايد اگر آن را پيگيري كنيد، امكان پذير شود و من آنرا بار ها تجربه كرده ام.

۴۵- با گذشت باشيد مخصوصاً‌ وقتي ميدانيد كه حق هم با شماست و جانب مقابل را به هر عنواني ميتوانيد تنبیه كنيد و يا مجازات نمائيد.

۴۶- گذشت ثمره ي نيكويي دارد،‌ كه اگر ده سال پس هم بياد تان بيايد از آن حظ مي بريد.

۴۷- انتقامجو نباشيد، زيرا شما حتماً انتقام از عمل شخصي ميگيريد كه كردار او را بد دانسته ايد. پس اگر شما هم راه انتقام را در پيش بگيريد كسي نبوده ايد جز آن كسي كه او هم عامل زشتي بوده است. اگر از انتقام در آن لحظات داغ و پرهيجاني كه بشما دست ميدهد صرف نظر كنيد درست چند ساعت بعد آن حتا در تمام حيات تان با يادآوري از آن به خود فخر ميكنيد و به وجدان تان نوعي راحتي ميدهيد با آنكه ميدانيد جانب مقابل تان بزرگترين جفا را به شما كرده است.

۴۸- عيبجو باشيد. اما بيشتر از همه عيب خود را بجوئيد تا در وجود ديگران.

۴۹- بكوشيد با برملا كردن عيب ديگران به عزت كسي لطمه وارد نكنيد. اگر عيب او را دانستيد فقط از مجاري لازم كه به حيثيت وي بر نخورد برايش بفهمانيد و در رفع آن مدد گار اش شويد هرگاه از شما استمداد جست و پس از آن اگر او نخواست اصلاح شود شما با وجدان راحت ميتوانيد بگوييد كه من عيب او را برايش گفته بودم.

۵۰- خصوصيتي را كسب كنيد كه توان تحمل از خود بلند تري را داشته باشيد.

۵۱- در پي آن باشيد كه در هر شكلي شده از كوچكترين روزنه يي بخاطر كسب تجربه استفاده كنيد ولو آن امكان را در وجود كسي ببينيد كه با شما دشمني دارد.

۵۲- تجارب روزانه ي تان را چنان دوست داشته باشيد و نگهداري كنيد، كه بتوانيد از آن در طول حيات و برخورد هاي بعدي تان منحيث رهنما استفاده كنيد.

۵۳- اندوخته هاي تان را كتگوري بندي كنيد، مؤثريت هر كدام را بسنجيد بكوشيد عناصر مثبت آنرا نه به عنوان گنجينه ي شخصي بلكه به عنوان ره آورد با افتخار در خدمت مردم بگذاريد و در تعميم آن سعي به عمل آوريد.

۵۴- تنگ نظر نباشيد به كار كسي و امكانات كسي حسادت نكنيد كوشش كنيد موارد مثبت كاربرد و عملكرد شخصي را كه امكاناتي را دستياب كرده بيابيد و آنرا ملاك عمل قرار دهيد در صورت لزوم از وي كمك اخلاقي و رهنمودي بخواهيد.

۵۵- حجب و حيا را در همه عرصه ها و همه احوال زنده گي تان فراموش نكنيد و آنرا منحيث يك عادت نيكو در سر خط وظايف تان قرار دهيد.

۵۶- از بذل كوچكترين مساعدت، همكاري، سهمگيري عملي و فعال به خاطر آبادي و اعمار وطن و جلوگيري از هر نوع عملي كه موجب خرابي حتا يك ميلي متر از ملكيت عامه گردد دريغ نكنيد. زيرا شما بدون وطن، موجود بي مكاني را مي مانيد كه سرگردان و طفيلي است.

۵۷- قانع باشيد، قناعت شما را به بلنداي پر عظمت هستي دسترسي مي دهد و در پهلوي آن زحمتكش باشيد.

۵۸- از اجراي هر نوع كار آبرومندانه معقول و با عزت كه سبب مي شود شما به ديگران دست تگدي يا كمك خواهي دراز نكنيد مضايقه نه نمائيد. من بهتر ميدانم خاكروب منزل كسي باشم و انبار كثافات را به شانه هايم انتقال دهم و از مزد آن امرار حيات نمايم اما حاضر نيستم كه قامت ام را در طلب از ديگران دوتا سازم.

شايد خداوند (ج) برايم چنين لازم ديده است كه خاكروب باشم ولي حرفه ي آبرومند است.

۵۹- احسان و نيكي كسي را فراموش نكنيد. اگر از كمك كسي به اوج ها ميرسيد بدانيد كه خداوند (ج) او را وسيله يي براي شما آفريده تا كمك تان كند و به افتخارات نايل تان سازد.

۶۰- طعنه دهنده نباشيد مخصوصاً‌ براي آنكسي که ميدانيد صميمانه و با خلوص نيت و بدون مدعا شما را كمك كرده است اما اينكه قضا و رضاي خداوند (ج) ‌در آن كار با شما نبوده طعنه بر رهنماي تان سركشي از رضاي او تعالي است و شايد هم نارسايي شما در آن كار.

۶۱- زياد بشنويد، كم بگوئيد به آنچه ورود كامل نداريد تماس نگيريد. زيرا سوالي در مورد موجب خدشه دار شدن حضور شما در محفلي كه هستيد مي شود اگر نتوانيد آن را پاسخ دهيد.

۶۲- ذوق تانرا به ديگران تحميل نكنيد چنانكه نمي خواهيد كسي خلاف ذوق شما عمل نمايد.

۶۳- هرگاه موردي رخ دهد كه عملي خلاف ميل تان صورت گيرد فقط بكوشيد خود را از رويداد كنار بكشيد نه اينكه بگوئيد همه مطابق ميل شما رفتار كنند.

۶۴- هرگاه دوستان شما بخاطر شما آنچه را به ميل شما نيست انجام نميدهند پس از آنها منت گذار باشيد. آنها ترسي از شما ندارند و فقط مصلحت دوستي را رعايت ميكنند.

۶۵- از جبر بپرهيزيد. هرچند ميدانيد همين حالا هر كار و عملي و هر خشونتي را عليه هر كسي اعمال كرده ميتوانيد.

۶۶- از حزن و غصه بپرهيزيد كه آنها شما را تا سرحد تباهي و مرگ مي آزاراند بر آنچه ماتم نبود دوستان است از خداوند (ج) و با دوستان تان غم تانرا تقسيم كنيد.

۶۷- شتابزده نباشيد زيرا كارهاي دنيا را حتمي نيست و عطش خواست انسان را فرونشستن. پس آرام ولي مصمم كارهاي تانرا تعقيب و آرزو هاي تانرا عملي كنيد.

۶۸- سخنچين نباشيد و غماض را اجازه ندهيد به شما جلوه هاي وارونه ي حقيقت و واقعيت را بنماياند و شما را به ستيز وا دارد.

۶۹- عدالت را رعايت كنيد، در هر جا باشيد ولو اگر كوچكترين امكانات نزد تان باشد.

۷۰- غريب نواز و غريب پرور باشيد. هرچند پروردگار كارساز غريبان است، اما شما وسيله شويد كه آنها از شما و از درب منزل شما نا اميد بر نگردند.

۷۱- آنجا نرويد كه ميدانيد نميتوانيد فضاي حاكم بر آن محفل يا مجلس را تحمل كنيد و عملكرد تان سبب اذيت سايرين مي شود.

۷۲- بي عاطفه نباشيد. كه فرقي ميان انسان و حيوان هم موجوديت عاطفه و محبت است نسبت به انسان و ماحول او.

۷۳- از اعتماد سؤ استفاده نكنيد، كه معتمد تان خود را نسبت اعتماد به شما سرزنش نكند.

۷۴- پر توقع نباشيد. زيرا مشكل است ديگران هر خواست شما را قبول نمايند. حتا اگر برادر تان باشد.

۷۵- رمز دان باشيد تا تشخيص دهيد كه كدام فرصت به نفع شماست و چه كسي در نقطه مقابل شما قرار دارد؟ به همين مبنا است كه ميتوانيد تصميم بگيريد تا حادثه آفرين يا وسيله يي براي چنين مورد نباشيد.

۷۶- منتقد خوب باشيد و بر آنچه نقد ميكنيد با دلايل راه بيرونرفت آنرا بنمايانيد.

۷۷- در امور ديگران مداخله نكنيد. مگر اينكه از شما تقاضاي مداخله شود و خود تان موثريت مداخله ي تانرا تشخيص بدهيد.

۷۸- هرگاه در آزموني قرار بگيريد كه جهت ماديات را انتخاب كنيد يا معنويات را؟ اين را براي شما ميگويم، برويد به انتخاب معنويت زيرا معنويت هميشه است و وجدان تان با انتخاب آن راحت ميباشد ماديات زرق و برق ظاهري و مقطعي دارد كه هرگز وفا نميكند.

۷۹- شايد آراسته ترين انسانها از لحاظ ظاهري باطن نا باوري داشته باشند برعكس آن شايد ژوليده ترين انسانها از لحاظ ظاهري شخصيتي به بزرگي جهان داشته باشند. پس در قضاوت ظاهر را نبينيد. كنجكاو باشيد تا بيابيد باطن شخصي را كه در موردش قضاوت ميكنيد چگونه است؟

۸۰- بكوشيد هميشه راه سفر در پيش داشته باشيد، سفر كوره يي را مي ماند كه انسان در آن پخته مي شود و با فراز و نشيب زنده گي آشنا ميگردد.

۸۱- اگر اهل سواد هستيد پس یك لحظه يي هم بدون قلم و كاغذ جايي نرويد.

زيرا شايد در زنده گي تان حالتي رخ دهد كه بتوانيد به عنوان تاريخ يادداشت نمائيد و همان لحظه را تصوير كنيد اگر در بعد از آن به حافظه مراجعه كنيد يادداشتي به محتوي قلم و نوشته ي دست داشته ي تان نخواهد داد.

۸۲- اگر در مقام يا موقفي قرار داريد و در حالتي هستيد كه بايد تصميم بگيريد ولو به سرنوشت كسي هم باشد مذبذب نباشيد و ديپلوماسي نكنيد. هر آن چه كمك از دست تان به جانب مقابل تان مي آيد دريغ نكنيد و اگر نتوانستيد، صريح و ساده برايش واقعيت را بگوئيد.

اين امر برايش سنگين تمام نميشود مگر آنكه بداند شما با او از نوعي تظاهر كار مي گيريد.

۸۳- به زنان اعتماد كنيد، ولي هميشه مواظب شان هم باشيد. عاطفه ي مهربان آنها را خدشه دار نسازيد و از قوت مردي تان براي خرد ساختن آنها استفاده نکنید، بلكه براي حفظ عزت و آبروي آنها و هم براي ايجاد همه تسهيلات زنده گي شان استفاده كنيد.

۸۴- پاك باشيد هم پاكي جسمي داشته باشيد و هم پاكي روحي.

۸۵- هرگاه قلب پاك نداشته باشيد وجدان راحت هم نداريد.

۸۶- با قلب پاك و جسم پاك حضور نوراني خواهيد داشت هم در خانواده و هم در جامعه.

۸۷- پاكي تنها صيقل ظاهري جسم و آراسته گي لباس نيست. نهاد تان طينت تان دست تان و در نهايت نيت تان را هم پاك داشته باشيد تا بتوانيد از خوبي هاي آن آرامش خاطر بيابيد و به ديگران هم اثر گذار و الگو باشيد.

۸۸- احساس مسؤوليت داشته باشيد. هرگاه مامور انجام كاري ميشويد، با تمام وجود تان احساس مسؤوليت نمائيد و آن را انجام دهيد، قبول مسؤوليت كار آسان است اما انجام آن كاري دشوارتر از هر كار ديگر، وقتي ميدانيد از عهده ي مسؤوليتي بر نمي آييد آن را در همان آغاز نپذيريد.

۸۹- استعداد تان را آزمايش كنيد تا بدانيد در كدام كار بيشتر درخشش ميداشته باشيد و ميتوانيد آن را انجام دهيد.

پس بهتر آن است همان كار را كه متناسب است به توان و استعداد تان حرفه ي سازيد اگر استعداد فراگير داريد و ميتوانيد در عرصه هاي مختلف همزمان آن را تجربه كنيد كاري نيكوتر است.

به ياد داشته باشيد، كه هيچ انساني بدون استعداد نيست. ولي تبارز استعداد، رشد دادن به آن و استفاده ي معقول از آن وابسته به تدبير خود شماست.

۹۰- از اصليت تان در هر حالتي كه باشيد عار نكنيد.

۹۱- از ثروت دنيا مغرور نشويد كه گذشته ي فقرآلود تان را فراموش كنيد.

۹۲- به ياد داشتن فقر گذشته ي تان شما را در انجام عمل نيك و دستگيري از مستمندان و ضرورتمندان كمك مي نمايد.

۹۳- بر دوست، خويشاوند، قوم و هموطن غريب و فقير تر از خود تان خرده نگيريد و از قرابت با آنها شرم نكنيد. هميشه احترام بزرگان شان را داشته باشيد، به كوچك هاي شان شفقت نمائيد از شناخت آنها انكار نكنيد، تا آه دل سوخته ي آنها شما را به تباهي نكشاند.

۹۴- فاصله بين حرف و عمل تان را كوتاه بسازيد.

بكوشيد، آن موردي را كه نمي توانيد عملي كنيد به خانواده، فرزندان و باالاخره اجتماع تان وعده ندهيد. گزافگويي چيزي نخواهد بود جز كاهش اتوريته و شخصيت شما.

۹۵- آداب و نزاكت مجلس و محفلي را كه در آن حضور داريد رعايت و احترام كنيد و مخصوصاً‌ در برخورد با بزرگان هشيار باشيد.

گاهي به سبب سهو و غفلت هم از بزرگان بلند ننشنيد يا بلند صحبت نكنيد تا شخصيت شما زير سوال نرود.

۹۶- رزق حلال را جستجو كنيد، قصر هاي تخيلي و تجملي بدست آمده از راه حرام آنگاه وجدان تان را مي آزارد كه فرزند تان و اخلاف تان از شما بپرسند،‌ پدر اين ها را از كجا كرده يي؟ و شما جواب نداشته و سر افگنده باشيد.

۹۷- مكلف هستيد و وظيفه داريد تا بر رغم تصادف هم خداي ناخواسته به كسي تمسخر نكنيد كه او احساس حقارت كند و آنگاه شما به عذاب و قهر خداوند (ج) ‌گرفتار مي شويد.

۹۸- مكلف هستيد و وظيفه داريد تا بررغم تصادف هم خداي ناخواسته به كسي تمسخر نكنيد كه او احساس حقارت كند و آنگاه شما به عذاب قهر خداوند(ج) گرفتار مي شويد.

۹۹- اگر شما پس از عبادات و پرستش خداوند (ج) و رعايت سنت رسول اكرم (ص) حقوق ديگران را در تمام عرصه ها محترم شمرديد، احترام شخصيت آنها را رعايت كرديد و انسانها را مددگار شديد، پس بدانيد كه انسان با محبت و مورد پسند همه هستيد.

۱۰۰- به صحت خود و فاميل تان توجه نمائيد. اين امر ميتواند در جامعه مؤثر باشد و صحتمندي به شما دستياب نمي گردد مگر اينكه از اعتياد به مخدرات و مشروبات الكولي بپرهيزيد.

۱۰۱ با مواظبت از مادونان تان و رسانيدن شان به آگاهي هاي بيشتر مسلكي و ترغيب شان براي جلوگيري و رو گردانيدن از انواع فساد سعي نمائيد. اين كار ممكن نيست مگر اينكه خود تان پاك باشيد و از مسؤوليتي كه داريد در اداره ي دولتي يا سكتور خصوصي وجداناً احساس دلسوزي و پاكي نمائيد. پس چنين كنيد كه سر بلند باشيد و رستگار.

اينها بودند «صد سخني» كه در گام اول به شما گفتم تا شما آنها را مرور نمائيد و درك كنيد هرگاه حيات باقي باشد و پروردگار مجالي دهد نصايح معيني در ساير عرصه ها هم به همه ي تان خواهم داشت كه بعداً‌ مرور خواهيد كرد. به خداوند (ج) توكل مي كنيم كه هيچگاه و هيچكار بدون توكل به او تعالي و مدد وي ميسر نيست.

يادكرد مختصر!

«صد سخن» را در اغاز بدون طبع در مجلدي، با قلم در يك كاپي فقط بخاطر رهنمايي فرزندانم نگاشتم . بعداً دوستاني كه آن را مرور كردند توصيه ي چاپ آنرا برايم نمودند و من چنين كردم.

با چاپ اول دوستان بيشتر منت گذاشتند و آن را مطالعه فرمودند كه زودتر از انتظار تقاضاي دريافت آن افزوني گرفت. نسبت مصروفيت هاي زياد نتوانستم به چاپ مجدد آن اقدام كنم. حالا هم قبل از چاپ دوم خواستم آنها را ابتدا از طريق سايتهاي انترنتي تقديم خواننده هاي عزيز كنم و با جمع نظريات و انتقادات در صورت تقاضا چاپ ديگر ان را هم زير كار بگيرم.

جوانی را نصیحت کردم، چنین پاسخ به من داد:

                           «برو گُم شُو پِیره‌کِی»، 

          من به پاسخ او نه بل برای وطن ام گریستم.

نوشته‌ی محمد عثمان نجیب

سخنی با بیست ‌و‌ چند هزار جوانِ یک گروه خاص و به طور عموم همه جوانان:

جوانان قدر آموزش بدانید و به شخصیت شدن تان بیاندیشید، فردا که پارینه روز تان را ببینید در بیهوده‌گی سرایی ها گذشته ندامت سودی نه دارد. دانش و  مدنیت و انکشافات بشری از من و شما صد ها سال دور است. 

این هم‌بازی گری های کودکانه که خُلقِ و خَلقِ نیکی نه دارد را پایان بخشید.  بیست ‌ چند هزار جوانید و هر روز اگر هر کدام از شما پنج چهار حرف چَرندِ بی معنا نشر کنید در روز یک صد هزار جمله می شود و در هفته هفت‌صد هزار و در ماه سی صد هزار کلمه و جمله‌ی بیهوده را هزینه کرده اید. 

بیست و پنج هزار نفرید روزانه یک جمله‌ی کارا و با معنا و با ژرف نگری بنویسید، طراحی های بلند علمی بدهید، ذکاوت های تان در تعالی و‌ ترقی و شکوفایی استعداد های و سر افرازی خانه‌واده های تان و بر آورده شدن آرزو های پدران و مادران تان به کار برید. 

هنوزم نا‌وقت نیست و هیچ‌گاه هم ناوقت نیست برگردید به خود بیایید. 

هر جوانی که بانی این چنین گروه ها است یا هم‌راهان شان مسئولیت عظیم به بی‌راهه کشانیدن جوانان را دارند، من اسنادی به دست دارم که بسیاری از این جوانان به خاطر دریافت صد افغانی کارت چه ها که نه می نویسند و به چی ها که حاضر نیستند. ارزش انسانی شما به پول مقایسه شدنی نیست و وقار و مناعت جوانی بسیاری ها که تگدی ‌و گدایی اینترنتی می‌کنند از هر گنجی قیمت دار تر است، چی رسد به صد روپیه که  من می شرمم بگویم چی می نویسند. 

ما نظام و دولت و دولت مدار و سیاست مدار عاقل و عادل و آدم بسیار انگشت شمار داریم، از وزیری که برای پسرش بیست و سه میلیون دالر در دوره‌ی تحصیل می فرستد و پسرش به جای تحصیل چرس‌ِ خام خور به وطن بر

 می گردد، از رئیس دولتی که نه توانست ادعای هم‌جنس‌گرا بودن بچه اش را تکذیب کند، از برخی وکیل های مرد یا زن که نه توانستند دفاع حیثیتی از خود کنند ووو… از برخی ملا نما هایی که به تجاوز مستند در دام می افتند و یا برخی استاد نماهایی که در دانش گاه و آموزش گاه ها زیر نام مقدس اسلام تروریسم را ترویج می کنند، چی انتظاری دارید؟ که شما را بیاموزانند. 

ما در جامعه‌ی به شدت مذهبی به دست برخی ملا های نادان و در کشوری به شدت آسیب دیده از اکثرِ سیاسیون نادان و دز زادگاه ویرانه به دست خود آنان فریضه جزء این نیست که با توکل به خدا ج به پیروی از احکام سنت پیامبر ص 

در خود آموزی بپردازید و هنوز انسانیت نه مرده است و انسانیت نیمه جان را جان بدهید. قلم ‌و کتاب و ادوات و ابزار کاربردی بری هیچ را به کسب تعلیم و دانش کار بگیرید. تجسس و تفحص ‌و پژوهش کنید، در گروه یا گروه های تان رقابت های سالم را راه اندازی کنید. شعر، داستان، تاریخ، ادبیات فارسی و پشتو، مقاله نویسی ها، پژوهش ها و خود آرایی ها یا بنویسید یا بسرایید یا بخوانید، استعداد های تان را به آزمون بگذارید ‌و میرنده نمانیدش و نامیرا بسازیدش، ویرانی اقتصاد بهانه شده نه می‌تواند که برخی ها به من نوشته اند اگر به اقتصاد دست یافتن فکر نه کنی و راهی به آن پیدا نه کنی با بهانه تراشی خود را فریب دادی،  مانی می رسد که به فکر می آیی و اثربخشی نه دارد.

قران را وسیله و ابزار قرار نه دهیم. من در ماه مبارک رمضان برخی مواردی را طور مسند برخوردم و هم اکنون هم دارمِ شان که یک جوان آقا یا بانو با قرآن ‌و سجاده و تسبیح نمایه‌ی فیسبوک یا هر چیزی دیگری را آراسته، اما در پس پرده بدترین نگاره ها و کلیپ ها را گذشتانده، وقتی گفتم شان که جوانان این کار درست نیست گفت برو گم شو پیره‌کی‌ ‌و … 

پس همه جوانان همین گروه و‌ گروه های دیگر یا خارج از این و آن گروه ها که این پیام من برایش می رسد لطفاً به حیث یک انسان آن را با دقت بخوانند. کام‌گار باشید.