و همزمان، فرصت را غنمیت دانسته و میخواهم خطاب به « یکتعداد» از هموطنان مهاجر که در مورد اوضاع افغانستان ادعای آگاهی های بیشتر را نسبت به یکتعداد هموطنان روشن اندیش و خدمتکار مقیم وطن دارند، بگویم که هموطن عزیز، از گفتن همی حرف های« مفت » صرفنطر کنید، خشک و تر را یکجا نسوزانید و هم با طعنه زنی ها نمک بر زخم نپاشید. و هرگاه فکر میکنید که خواهید توانست همه چیز را بهتر انجام بدهید، پس بفرمایید و بروید به افغانستان و انجام بدهید.
در این مقطع تاریخی تصمیمگیری برای آینده، زنان افغانستان، سربازان وطن و خود تمام همین افغانستان که ما ادعای دوست داشتنش را داریم، بسیار بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به همبستگی و حمایت های فرامرزی در قبال دشمنان شناخته شده را دارند.
و شخص خودم، به همان اندازه که هیچ نیاز به تکه شرینی به کسی را در داخل یا خارج از افغانستان ندارم، به همان اندازه هم طرفدار حرف «مفت» نیستم و به همان اندازه هم آمادۀ بخشیدن دشمنانی نیستم که خون فرزندان بیگناۀ افغانستان و آنهم از هر قوم این سرزمین را بیرحمانه و بدون هیچگونه پشیمانی به زمین ریخته و به زمین میریزند.
هموطنان مقیم وطن در زمینی که بر روی آن آتش روشن است و هر لحظه خطر بروز فاجعۀ بیشتر وجود دارد، زنده گی میکنند و من و تو از بیرون، از امنیت مهاجرت تماشگر استیم. آنان بیشتر از من و تو حرف برای گفتن و حق برای تصمیم گرفتن دارند. و هرگاه ما از روی دل پر درد و سر پر تشویش حرفی و نقدی به سوی وطن داریم، حرف ما «باید» بدردبخور و سازنده باشد و نه برعکس تفرقه افگن و درد افزا!
یک نصیحت «مفت» از من:
زمانی پیشروی فیسبوک تان بنشنید و در مورد افغانستان بنویسید که زیاد از وظیفه و کار خودتان در درون و یا بیرون خانۀ تان خسته نباشید ورنه در نقد دِه در یک جا و درختا در جای دیگر قرار خواهد گرفت.
با سلام و مهر و به امید تفاهم
زرغونه عبیدی
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.