فرارهای مفتضحانه امریکا وخائنانه غنی درقرن بیست ویک و فجایع بشری کنونی در افغانستان پی آمد خطاهای مشترک سازمانهای جهانی و دولتهای تحمیلی ودست نشانده آنهاهست ومردم افعانستان نباید قربانی این خطاها گردد وهرنوع تعلل،تاخیر وبهانه گیری ها به کمک های سریع وبه موقع بشردوستانه به مردم افغانستان جنایت برعلیه بشریت و بی احترامی به حقوق بشراست.
بیشتر ازبیست سال مردم افغانستان قربانی سیاستهای منفعت جویانه،پنهان کارانه وتحمیلگرانه سازمانهای جهانی به همدستی غلامان آنها گردیده است. دکترین حمایت امریکا ومتحدین آن طی بیست سال از دولتهای دست نشانده و فاسد مشروعیت بخشیدن و بزرگ سازی جعلی اقلیت خائن و از نیمه راه رسیده بر اکثریت مردم افغانستان بود.دولتهای دست نشانده که پایه مردمی واعتبار ملی نداشتند باعث نوع بی اعتمادی کشور ها در حل مسایل جهانی به سیاست های سلطه جویانه آمریکا شد.
ناکامی های نظامی، سیاسی واخلاقی امریکا وناتو در افعانستان به احیای مراکز جدید قدرت های سیاسی، مستقل ومخالف امریکا درجهان تسریع بخشید. واشنگتن بعد ازاین ناکامی ها دانست که ادامه حمایت ازدولت کابل که ازدرون گندیده است به نفع رقبای سیاسی آن درداخل وضعف امریکا در صحنه جهانی خواهد انجامید لذا بهایی حضور طولانی تر را با افزایش نیروهای نظامی ویا خروج از افغانستان محاسبه نمود واعتراف نمود که ادامه حضور نظامی حتی برای بیست سال دیگر به منافع ملی امریکا نه خواهد بود وبرای نجات ازاین زخم ناسور فرار را بر قرار ترجیح داد. مطبوعات جهان این حادثه را “فرارمفتضحانه، رسوایی بزرگ تاریخی ، بی وفایی و جفا به مردم افغانستان”در ماموریت ناکام بیست ساله امریکا و کشورهای ناتو ثبت تاریخ نمودند .
تاهنوز هیچ کس راز واسرار پشت پرده فرار های مفتضحانه امریکا و خائنانه غنی را نمی داند اما این حادثه ها مانند زلزله سیاسی در قرن بیست ویک جهان را لرزانید. مجرب ترین نظامیان ، دیپلماتان وصحنه سازان جهان در اثر این فرار ها دچارشک و تعجب گردیده اند، این فرارها داستان رویداد های تراژیدی یک ملتی است که با موجودات وحشی تر ودرنده تر ازحیوانات دست به گریبان بوده اند. آنچه مسلم است هردو فرار تصادفی نیست، در فلسفه سیاسی سناریو ها تصادفی نوشته واجرا نمی گردد، هردو فرار با هم ارتباطات رمزآلود و پنهان کارانه دارد. فرار امریکا معنای فرار از نفوذ سیاسی آن در آینده نه خواهد بود، چون پیمان همکاری های رمزآلود سیاسی دردوحه با طالبان امضا گردیده است. شیرنی طنز این فرار ها برای افغانستان زوال عصر دزد سالاران و وطن فروشان خائن به شمار می آيد. مردم از زوال عصر مسابقات جاسوسان افتخاری و ریاکاران دین فروش که درتقسیم قدرت وثروت بطور مشترک کمر به ادامه جنگ و بدبختی های بسته بودند استقبال نمودند. با فرار دزدسالاران امنیت در افغانستان بر گشته است ، اما تاثیر این فرار ها مردم را به فجایع مرگبار بشری مواجه گردانیده است. امریکا باید اولتراز سایرکشورها دین وجدانی واخلاقی خودرا درمقابل مردم افغانستان ادا نماید.
تمام کشورهای غنی دنیا که درجنگ افغانستان شرکت ورزیده بودند باید در چنین شرایط دشوار از ارسال کمک های بشردوستانه در حق مردم افغانستان دریغ نه ورزند. هرنوع تعلل، بی اعتنایی ،بهانه گیری و به تاخیر افگندن کمک ها در شرایط کنونی حکم جنایت بر علیه بشریت را خواهد داشت ، سازمانهای جهانی با کمک های فوری و عملی باید جان میلونها گرسنه، آواره ،بی سرپناه و مریض را در افغانستان نجات بدهند. سازمانهای جهانی امروزحق ندارند تا بار گران خطای بزرگ سیاسی خودرا را به دوش مردم بی گناه افغانستان بگذارند.ادامه هرنوع فشارهای اقتصادی به نفع آینده امریکا در افغانستان نه خواهدبود وباعث افزایش روحیه ضد آمریکایی خواهد گردید. امریکا سرمایه فکری درافغانستان ندارد .
مردم افغانستان به سرمایه های پوچ مغز امریکا که به مکیدن خون همنوعان خود مسخ شده بودند به دیده تنفر می نگرند. رمزطلسم دموکراسی چیاولگرانه در افغانستان وحتی کشور های همسایه فاش گردیده است. سهم فعال امریکا به کمک های عاجل بشردوستانه بعد از فرار دزدهای دست نشانده آن می تواند جبران کفاره خطا های سیاسی آن به مردم ما گردد. رسمیت شناختن دولت جدید توسط سازمانهای جهانی باید از ادای کمک های بشردوستانه به مردم افغانستان تفکیک گردد. بی اعتمادی سازمانهای جهانی به طالبان خطای مشترک خود آنهاست و مردم افغانستان نباید قربانی این خطای مشترک گردد. مردم افغانستان نیز سختگیری ها، خشونت، تبعیض و تمدن ستیزی طالبان را نمی پسندند و باتجربه ازگذشته های تلخ می دانند که کشور تاب تکرارالتهاب جدید را ندارد و نگرانی دارند که کشور برای گام گذاشتن به مسیر تمدن و افعانستان با وجدان باید راه طولانی را سپری نمایند.
دکتور علی احمد کریمی تحلیلگر مسایل بین الملی- امریکا
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.