چالش ؛ گونهی نادرست به جای ” مشکل ” به کار میرود؛ در حالی که این واژه اسم مصدر بوده و به معنای ” مبارزه ” و نیز ” کسی را به مبارزه طلبیدن ” است.
افزون بر این در فرهنگ سخن (فرهنگ فشردهی دوجلدی سخن، تألیف دکتر حسن انوری صـ783 ) چالش به معنای ” تلاش، مسأله و نیز مسألهای که برای آن چاره اندیشی شود، آمده است. “
در فرهنگ فارسی مُعین ( فرهنگ یک جلدی، چاپ پنجم، نشر سُرایش، تهران، 1382، صـ 369 ) افزون برمعنای واژهی چالش به مفهوم آنچه گفته شد، این واژه به معنای ” زد و خورد، جنگ و جدال ” نیز آمده است؛ اما به نظر میرسد مفاهیم بعدی این واژه تا حدی متروک شده اند و تنها چالش به معنای ” مبارزه ” و ” کسی را به مبارزه فراخواندن ” تا اکنون باقی ماندهاست.
از سوی دیگر ” چالش ” برابر واژهی ” چلنج ” در زبان انگلیسی است.
باید گفت: بسیاری از پارسی زبانان به دلیل بودن حرف ” چ ” در واژهی ” چالش ” تصور میکنند این واژه پارسی است؛ در حالی که ” چالش ” واژهی پارسی نه؛ بلکه ترکی است.
– فرایند
کاربرد واژهی ” فرایند ” به جای ” سیستم ” و یا برابر دانستن آن با این واژه ( سیستم ) در زبان پارسی نادرست است.
فرایند در معنای نخست: “مجموعهای از فعالیتهای مختلف ( است ) که برای دست یافتن به نتیجۀ خاصی انجام میشود مانند: فرایند گرفتن گواهی نامه “؛
فرایند در معنای دوم: مجموعهای از تحولاتی ( است ) که به صورت طبیعی رخ میدهد و منجر به تغییری میشود مانند: فرایندِ هضمِ غذا “؛
فرایند در معنای سوم: مجموعهای از کارها، طرحها، و اندیشهها که به کمک آن، تصمیمی گرفته می شود، یا پاسخ مسأله ای یافته می شود، یا چیزی ساخته یا تولید می شود، است؛ مانند: فرایندِ تصفیهی نفت ( تیل ) یا فرایندِ ساختِ موشک.”(فرهنگ دو جلدی سخن، صـ 637 )
– مصون
نوشتن این واژهی عربی به گونهی ” مصؤن ” و نیز به شکل ” مصئون ” ( و بدتر از اینها به گونهی مصؤون ) نادرست است؛ زیرا در فرهنگهای گوناگون پارسی مانند: فرهنگ مُعین، فرهنگ معاصر فارسی، و فرهنگ بزرگ سخن این واژه ( مصون ) بدون همزه نوشته شده است.
مصون (Masun ) اسم مفعولی بوده و محفوظ، حفظ شده و نگاهداشته شده معنا میدهد.
نویسا بمانید!
تفاوت میان واژههای ” عامل “، ” عَمَله “، ” راهبرد “، ” راهکار ” و ” کارشیوه “
{ نکتهای برای دانشجویان و دانشپژوهان سیاست }
__________________________________________________________
معمولن در جُستارهای نظری در حوزهی سیاست، تفاوتی بین واژههای ” عاملِ سیاست ” و ” عملهی سیاست ” گذاشته نمیشود؛ در حالی که ” عامل ” در سیاست به کسی یا موردی گفته میشود که ” پایهگذار “، ” بنیادگذار ” و ” کارگذار ” در سیاست است؛ یعنی چه در حوزهی نظری و چه هم در حوزهی عملی، سیاستی را پایهگذاری میکند؛ اما ” عمله ” ( کارگزار ) در سیاست به کسانی یا روندی اطلاق میشود که، سیاستِ پایهگذاری شده از سوی ” عاملِ سیاست ” را عملی میسازد.
پایهگذاری هر سیاستی در سطح کلان، ضرورت به عملی شدن دارد و برای تطبیق آن نیاز به ایجاد راهبرد ( ستراتیژی ) است و هر راهبردی برای عملی شدن، نیاز به ” راهکار ” ( میکانیزم ) دارد
.
گاهی هم مفهوم راهکار با راهبرد اشتباه میشود؛ در حالی که راهکار، زیر مجموعهای برای عملی سازی اثرگذار راهبرد، از بهر تطبیق ” سیاستِ پایه ” است.
” کارشیوه “( طرزالعمل = پروسیجر ) نیز روشهایی در سطح پایینتر از ” سیاستِ پایه “، راهبرد و راهکار است، که طرح و انجام آن، مربوط به سازمانهای زیرِ تأثیرِ مجمع یا نهاد بزرگ سیاسی، یا همان ” عامل ” ( پایهگذار سیاست ) است.
نویسا بمانید!
واژه ــــــ
زُهَیر، زَهِیر، زَحِیر و ظَهیر
برخی از دوستان پرسیدهاند که تفاوت میان واژههای ” زُهیر ، زَهیر، زَحیر و ظَهیر “چیست و تخلص سرپرستوزیر پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ در دورهی جمهوری ( محمد طاهر زُهیر ) را چگونه تلفظ کنیم؟
در پاسخ به پرسش این دوستان مینگارم:
– واژهی عربی ” زُهَیر ” در لغت به معنای ” سبز، شکوفهدار و درختِ پُرشکوفه ” بوده و افزون براین نامِ یک تن از شهیدان ” کربلا ” ( ابنالقینالجبلی ) از یاران حضرت ” امام حسین ” و نیز نامِ یکی از پهلوانان ایرانی است و تلفظش هم zohayr است.
– ” زَهِیر ” به فرد ” لاغر از اثر بیماری، ناتوان، غمناک، دلگیر ” و کنایتن شخصِ سالخورده گفته میشود.
– ” زَحِیر ” هم به مفهوم ” ناله و زاری، اسهال، پیچش و اسهالِ خونی ” است.
– اما ” ظَهیر ” به معنای ” یار و یاور “، مددکار، و پشتیبان است.
بر بنیاد آنچه در نخست گفته شد، باید تخلص سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ را در دورهی جمهوری را ” زُهَیر ” تلفظ کنیم و نه ” زَهِیر “.
نویسا بمانید!
جاویدفرهاد