هر که آمد در دیار ما غریبان رید و رفت
بی محابا بر سر ما بینوا کوبید و رفت
تکیه بر بازوی خونخوار جهان داریم هنوز
داد و بیداد غریب را هیچکس نشنید و رفت
فقر و بد بختی زند بیداد اندر مُلک ما
همچو مور و مار و گژدم خون ما مکید و رفت
نیستیم ما در امان از تعصب و کین و نفاق
تخم کین را اجنبی در مُلک ما پاشید و رفت
خون ملت بیگمان اندر وطن پایمال گشت
خط بطلان بر سر تاریخ ما کشید و رفت
از برای کام خود، ویرانه کردند مُلک ما
بنیه فرهنگ و علم را جاهلان ببرید و رفت
دادند مُلک کهن شوهر به چندین مملکت
بستر گرم عجوزه هر کسی خوابید و رفت
خواسته های ناکسان شیرین کامی روزگار
شکم دزد و طرار از گندگی پندید و رفت
پیروی قران بودیم، شرع دین و هم رسول
عزت و وقار مذهب را ز هم بر چید و رفت
کاشتیم ما تخم ظلمت ، حاصلش کردیم درو
اشک از مژگان فقیر و گدا ، چکید و رفت
پیشه ما کینه و بغض و عداوت و فساد
مرغ ناموس از دیار بینوا پرید و رفت
ای غلامان تابکی جفاء به ملت میکنید
کس نمیداند چرا ارباب تان رنجید و رفت؟
گرداب بر خائینان مُلک لعنت گفته باش
ایدریغا خلق عالم سوی ما خندید و رفت
۰۰۰ گرداب ۲۰۲۱-۴-۲۱