اخیرا تلویزیون آریانا مصاحبهی چالشی با فاروق وردک انجام داد. در آغاز از آقای بهیر ژرونالیست جوانیکه این برنامه را مدیریت خوب کرد و پرسشهای جدی را مطرح نمود سپاسگزارم. راستش فاروق وردک یکی ازبازیگران جدی در سیاست ارگ طی ۲۰ سال پسین است. آقای وردک در این گفتوشنود چنان معصومانه سخن میگفت که انگار یگانه چهره پاک، صادق و وطندوست دوره «جمهوریت» بوده است. من به عنوان تحلیلگر، حوادث و چهره های سیاسی افغانستان را از طریق رسانه های ملی و بینالملل دنبال میکنم. این مصاحبه مرا واداشت تا پنج عنصر مهم را به یاد آقای وردک بسپارم.
نخست، شما گفتید افغانستان در ۲۰ اخیر در حالت اشغال بود. آیا شما معنای این سخن را میفهمید؟ کسیکه بازیهای لویه جرگهها، مجالس ارگ، مناسبات جمهوریت را با حلقه های اجتماعی و مشاورت ارشد رییسجمهور را برای توجیه این اشغال عهدهمند بود چگونه با اشغالگران هماهنگی و همکاری میکرد؟ یعنی شما خود در مزدوری برای اشغال اقرار میکنید. اینرا خیانت ملی میگویند و کیفر جدی در پی دارد.
دوم، از رهبری دولت شکایت کردید و اشرف غنی را آدم خودخواه معرفی کردید. به یاد دارم روزی که اشرف غنی در ارگ به سمّت رییس جمهور طی محفلی آغاز به کار کرد شما در نقش گردانندهی موقعشناس، زیرکانه او را از جلالتمآب به فضیلتمآب ارتقا دادید و مدتها ادبیات تملق آمیزی که شایسته یک سیاستمدار باوقار نیست در ارگ جاری ساختید. میدانید که شما شامل جرم و جنایاتی هستید که خود آنرا تکفیر میکنید. حقوق در این راستا نیز سزای سنگین به شما تعیین کرده است.
سوم، شما از پاکی و شفافیت سخن میگویید. مبنای ادعای شما مکتوبیاست که USID یا نهاد حمایت های بینالمللی امریکا به شما داده است. مگر شما به عنوان سیاستمداریکه فکر میکنید زیرک است، تصور میکنید که این نامه فیصلهی محکمهی عالی و عادلانه در برابر صدها مکاتب خیالی، هزاران معلم خیالی و صدها هزار متعلم خیالی است. اساساَ این نامه چه ربطی به پولهای اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا، جاپان، هند و… دارد که معارف افغانستان را با صدها ملیون یورو حمایت میکردند. آیا شما فکر میکنید که آن نامه همه گذشته شما را در سطوح مختلف کاری تطهیر کرده است؟ چگونه شد که یک نامه اشغالگران ملاک عدالت، صداقت و پاکی شما باشد؟ باید بدانید که پرونده فساد در فطرت شما سیاه شده است و هیچکس حق ندارد آنرا بدون محکمه تخصصی، مستقل و بیطرف تغییر دهد.
چهارم، شما پرچم ملی افغانستان را به ابزاری برای سیاستبازی های تشبیه کرده و گفتید که تغییر آن به رنگ سفید برای تان تاثیری ندارد. هنوز ما هیچ فیصلهی قانونی و سیاسی را شاهد نیستیم که پرچم سهرنگ ملی افغانستان را تغییر داده و یا جایگزی برای آنرا مشروعیت داده باشد. شما با این اظهارات تان در باب پرچم ملی، خود را از اخلاق سیاسی، هویت سیاسی، وقار مدیریتی و مؤلفه های شخصیت اصولمند تهی ساختید.
پنجم، شما گفتید که تمام منابع و دارایی شما که بیشمار و متعدد هستند محصول معاشات شما از نهاد های ملی و بینالملل بوده است. از اینرو خود را سزاوار موتر های زره و زندگی مرفه میدانید. کسانیکه با نهاد های بینالملل کار میکنند و مامور دولت بوده اند به خوبی میدانند که این سخنان شما اهانت به ضمیر یک جامعه است. شما در حالی مصاحبه را انجام میدهید که در دیوار عقبی خانهی مجلل شما کلمه مقدس همه مسلمانان جهان نقاشی شده است. شما که با هر کلام از مسلمانبودن تان سخن میگویید وقتی در برابر آن دیوار میایستید چه پاسخی به خدا دارید؟
من این متن را به سه دلیل نوشتم:
– این نوشته را در رخنامهی فیسبوک میگذارم که همه آنرا share و پخش کنند تا در حافظهی تاریخ ثبت شود.
– این چهره ها باید بدانند که به هیچصورتی مردم افغانستان حیوانات بیشعور نیستند. من فقط شمهای از کارکردهای شما نشانی کردهام.
– حالا این چهره های فاسد با بهانه برگشت به میهن، با گروه تالبان میپیوندند. اینان باید بدانند که مردم آنها را میشناسند و روزی خواهد رسید که در برابر اعمال شان محاکمه خواهند شد.
بیان حقایق