خورشید آرزو؛ شعر زیبا از : مسعود زراب

در جمع نکته دانان بیجا سخن مگویید

جایى که قطره باید، دریا سخن مگویید

در بزم میگساران وصف شراب ناب است

از کوثر و بهشت و طوبا سخن مگویید

فریاد را به گوش هفت آسمان رسانید

اما به بد سرشتى، نجوا سخن مگویید

آنجا که بوى گل ها با ساز موج دریاست

از روزگار تلخِ دنیا سخن مگویید

اى دوستان بدانید این جاى اعتبار است

پوشیده راز کس را رسوا سخن مگویید

در چشمه سار وحدت دست از نفاق شویید

وز جنگ و کینه توزى با ما سخن مگویید

با ما ازین گلستان گل هاى تازه چینید

زان خار خشكِ دشت و صحرا سخن مگویید

خورشیدِ آرزو را ما با زراب داریم

از بامداد تار فردا سخن مگویید

٣ فبرورى ٢٠١٤