پشگام شدن زنان افعانستان مانند دیگر پیشکسوتان شان در طول تاریخ کشور در مبارزه رهایی بخش برضدگروه ترورستی زن ستیزطالبان ثابت می سازد که زنان در مبارزه رهایی بخش از مرد ها بجلو هستند، با تاسف مردان کمتر در میدان عمل زنان کشور را که درقلب گروه ترور طالبان به نافرمانی مدنی مبادرت می ورزند، و تا هنوز آشکارا و سری در دردرون کشور به مبارزه آیسان ادامه می هند، انهارا همرایی کردند.
بیاید با انگیزه های مبارزات تاریخی زنان جهان ،زنان افغانستان را که از طرف یک گروه اجیر و مزدور ،طالبان به مادون انسان تقلیلداده شده ،از حق کار ،حق تحصیل و تمام حقوق انسانی آنها محروم ساخته اند ،برای رهایی آنها تعهد نموده عملا مبارزه رهایی بخشآنها را حمایت کنیم .
طالبان میخواهد زنان افغانستان را به مادون انسان تنزیل بدهد
به پیشواز 8 مارچ، روز همبستگی جهانی زنآن کارگر:
هیچ عدالت اجتماعی بدون تحقق حقوق زنان در یک جامعه نمیتواند تا مین شود:
“یک گروه تروریست که حتی نیم در صد جمعیت بیش از 35 ملیونی افغانستان را تشکیل نمیدهند، با صدور ” فرمانهای” ضد بشری، وخلاف قوانین قبول شده حقوق بشر، میخواهند زنان افغانستان رابه شهر وندان در جه سوم – حتی مادون انسانی شهروندی تقلیل داده،وزنان افغانستان را از نظر این ترورستان، باصلب حق آزادی و تمامیت شان به برده گی جنسی سوق بدهند.
با کمال تاسف عده ی زیادی مردان افغانستان که با فرهنگ فرسوده ی پدر سلاری بزرگ شده اند،در برابر آن خاموشی اختیار کرده،ولب به سخن و اعتراض نمی آورند. این عمل مایه تاسف و ننگ است.”
گروه ترور طالبان که مانند قرون وسطی با سر نیزه مردم افغانستان، به ویژه زنان این کشور را بیحرمانه ووحشیانه به گرو گان گرفته
طالبان در حقیقت دشمن اصلی انسانیت بخصوص زنان ،روشنفکران تحصیلکرده ها اند هر روز با تطبیق فرمان های جاهلانه شان علیهزنان دست بکار شدند . شرایط امروز دختران افغانستان مشابه شرایط دیروز دختران کوبانی است. آنان با داعش و خطر برده شدن روبه رو بودند و دختران افغانستان با طالبان که چهره دیگری از داعش را به نمایش میگذارد. داعش دختران مخالف را دستگیر و به بردهجنسی تقلیل میداد، و طالبان دختران افغانستان را از سواد و دانش محروم نگاه میدارد تا به بردگی کشیدن شان آسان شود. منطقنهفته در پس هر دو رویکرد یک چیز است، نگاه نابرابر به زن، و ناقص دانستن وی در مقام کرامت انسانی
دختران افغانستان نیز روز به روز بیشتر به تواناییهای خود پی میبرند. آنان با دست خالی به مصاف طالبان میروند. آنان دریافتهاندکه تسلیم شدن و از حق خود دست شستن عاقبتی جز تبدیل شدن به برده جنسی ندارد. آنان میدانند که خطر دستگیری، شکنجه، و مرگوجود دارد، اما این را نیز میدانند که زندگی ذلتبار و بردهوار به زیستن نمیارزد. همان گونه که از نبرد دختران کوبانی کتابها نوشته شدو فیلمها به روی پرده نمایش رفت، از مبارزه دختران افغانستان در برابر تاریکاندیشترین گروه این قرن نیز کتابها نوشته خواهد شد وبرگی دیگر بر تاریخ زرین آزادیخواهی افزوده خواهد شد. روز همبستگی زنان ، روز نجات از خشونت ، روز رهایی از حجاب اجباری ،روز مشارکت در اجتماع ، روز مشارکت در سیاست ، روز مشارکت در حکومت ، ، روز سنگ اندازی به قدرت ، روز تصمیم گیری در سرنوشت ، روز شهروند جهان شدن ، روز جهانی زن روزیست که نا برابری زنان با مردان باری دیگر به جهانیان یاد اوری می شود ، روز زنروزیست که زنان با باور های مختلف سیاسی ، عقیدتی وفرهنگی متحدانه به این نا برابری اعتراف می کنند . برای اینکه زنان بتوانند درسر نوشت خود تاثیر گذار باشند باید پنجاه در صد قدرت را در تمام پهنه های سیاسی ، اجتماعی وفرهنگی داشته باشند . به امید آنروز تنها راهی اینکه ما زنان به قدرت برسیم این است که باید متحد شویم . بدیهی است که از روزهای اول به قدرت رسیدن طالبان درافغانستان، این زنان بودهاند که به قیمت از دست دادن جانشان در مقابل اسلحه طالب ایستاده و شعار برابری و آزادی سر دادهاند. درشرایط فعلی هرچند موانع بسیاری برای مبارزات مدنی و حقخواهی زنان در افغانستان وجود دارد، اما برای احقاق حقوق اساسی زنانو مردان افغانستان، چارهای جز مقاومت و ایستادهگی نیست. دنیای ارتباطات و تکنولوژی امروز، فرصت مغتنمی است که میتوان بادرنوردیدن جغرافیا، هر کس به واسطه قلم، دادخواهی رسانهای و اعتراضات مجازی در این مقاومت سهم بگیرد و بر تصمیمگیرندهگانسیاسی تاثیرگذار باشد. مادامی که حکومت نامشروع طالبان تداوم یابد، آینده زنان و دختران این سرزمین در هالهای از ابهام خواهدبود. این رفتار تحقیرآمیز بسیاری از خانوادهها را مجبور به ترک خانههای شان کرده است. زنان افغانستان به زندانیانی میمانند کههرروز، حکم اعدام میگیرند و بارها و بارها میمیرند و دوباره برای رنج و شکنجه، زنده میشوند، وضع محدودیت بر آموزش، تحصیل وکار زنان، این قشر را در یک ناامیدی جمعی و مطلق قرار داده است. در سرزمین ما نام دیگر درد، ستم، تجاوز جنسی، ضرب و ستم،تحقیر و توهین، تنگدستی، بدبختی و آرزوی مرگ، همانا «زن» است.
با تمام این بدبختیها، مقاومت در درون تاریکی جریان دارد: زنان افغانستان با شعارنویسی، تظاهرات، سوزاندن عکسهای رهبرانطالبان و دهها ابتکار دیگر، همهروزه ضدیت خود را علیه طالبان نشان میدهند؛ آنان با صدای بلند فریاد میزنند …
هرجا که ستم هست، مبارزه نیز هست