از روز گذشته بدینسو در رسانه ها گفته میشود که شهاب المهاجر رهبر داعش در ولایت کنر توسط پاکستانی ها کشته شده است. من این امر را تا هنوز باور ندارم و احساس میکنم که این یک نوع بزرگ نمایی است. به هر صورت در این مقاله میخواهم تحلیل مفصلی از وضعیت داعش در افغانستان داشته باشم.
آنچه که بنظر می رسد و من روی آن تاکید مینمایم حامیان دیروز و دشمنان امروز داعش آهسته آهسته گلیم داعش را از عراق و سوریه جمع کرده اند اما این هیولای کشتن ها و بستن ها دهن بسوی افغانستان باز کرده است روزانه بطور آشکار و پنهان صد ها جنگ جوی خارجی این گروه از خاور میانه و از طریق پاکستان و بعضی مناطق دیگر به افغانستان انتقال داده میشوند.
از سوی دیگر ابر قدرت های نظامی و اقتصادی بخصوص روسها، آمریکاییها و یک تعداد کشور های اروپایی در اوکراین سوریه عراق، افغانستان، یمن و بعضی از نقاط دیگر دنیا با در نظر داشت رقابت های که داشته و دارند با هم در تقابل و شاخ به شاخ هستند. اما در مورد نوع خشونتی که گروه داعش به کار میگیرد کمتر حرفی به زبان می آورند متاسفانه گروه داعش طوریکه دیده می شود آهسته آهسته در ولایت های کنر ، نورستان، مناطق از ننگرهار و شمال افغانستان سرزمینهای وسیعی را در سلطه خود گرفته و نظم جهانی که روسیه و آمریکا بر سر نفوذ آن با هم رقابت میکنند را نیز بر هم زده است، در حال حاضر امریکا روسیه را به حمایت از طالبان و روسیه امریکا را به حمایت از داعش در افغانستان متهم مینمایند حتما کاسه ی زیر نیم کاسه های وجود دارد.
با ضعف و ناتوانی های که در حاکمیت موجود طالبان در افغانستان وجود دارد همه طرفهای درگیر در کشور ما بشمول امریکا ، روسیه ، پاکستان ، هندوستان ، ایران و سعودی تمایل دارند که خودسری کنند، منافع را در سرزمین ما از دست دیگری بربایند و در نهایت بخاطر مبارزه علیه تروریزم همکاری صادقانه ننمایند. سرا زیر شدن گروه تروریستی داعش به حمایت بعضی از کشور ها بر میگردد به سال های اخیر که برای تشکیل ولایت خراسان خود به افغانستان و پاکستان نیرو میفرستد و از آن زمان حملههای متعددی در این مناطق بخصوص در شهر های مختلف افغانستان انجام داده که کشتههای زیادی بر جای گذاشته است. در این راستا در سال های اخیر نیز این نیروها با بمب گذاری، انتحاری در مساجد مکاتب و امکان شیعیان در کابل و هرات حملات خونین و مرگباری را انجام داده اند، متاسفانه گروه طالبان که فعلا حاکمان افغانستان اند با حضور داعش در این کشور اطلاعات دقیق یا ندارند یا در اختیار مردم این اطلاعات را نمیگذارند.
به عقیده من داعش در افغانستان با داعش در خاورمیانه متفاوت است.
البته القاعده با گروه های که در افغانستان حاکم هستند و با گروه های جهادی که از گذشته رابطه داشته و حالا هم با القاعده رابطه تنگاتنگی دارند که در آینده نزدیک در مورد رابطه القاعده با گروه های حاکم در افغانستان خواهم نوشت.
در حال حاضر گروه داعش در قدم اول در ولایت های کنر، نورستان و شمال افغانستان بخصوص در جوزجان سرپل و فاریاب و بعداً در مناطق از ولایت ننگرهار، خیلی فعال شده اند.
در حال حاضر وضعیت داعش در افغانستان چگونه است :
به بارو من داعش در سال های گذشته بطور مرموز در افغانستان حضور داشته اما در چند سال اخیر بدینسو بعد از شکست در عراق و سوریه نیروهایش در افغانستان فعالتر گردیده اند.
به عقیده من واقعیت دیگری را نیز باید در نظر داشت که داعش ظرفیتهای دارد. در واقع جنگ در افغانستان جنگ نیابتی است و همهی گروههای امنیتی و استخباراتی کشورهای مختلف میتوانند منافع خود را از طریق این گروه ها بخصوص داعش و طالب پیگیری کنند، در این میان در این نوع گروهها ظرفیتهای وجود دارد که دستگاههای استخباراتی به راحتی میتوانند کنار بیایند و منافع خود را از طریق این گروهها دنبال کنند.
عوامل حضور و نفوذ داعش در افغانستان چیست :
داعش در حال حاضر در خاورمیانه شکست خورده است از آنجا به کمک بعضی از کشور ها نیروهایش را خارج و به افغانستان در حالت آوردن است چون بخشی از این نیروها در خاورمیانه مانند ازبک یا تاجیک، یا وابسته به قومیت اویغور، حضور داشتنه اند. در این میان نهضت ترکستان شرقی، حزب التحریر، حرکت اسلامی ازبکستان گروه های تاجیکی و ارتش آزادیبخش چچن در خاورمیانه و همراه با داعش جنگیده و اکنون که آن منطقه را از دست داده اند به مناطق خود برمیگردند. در این شرایط بهترین جا برای نفوذ آنها افغانستان است تا از افغانستان به سمت شمال بخصوص در ازبکستان به درهی فرغانه بروند و بعد در حوزه امنیتی روسیه یا چین عملیات کنند. در هر حال این بحث وجود دارد که با توجه به شکست درخاور میانه این گروه بعد از مرکز عملیات شان افغانستان خواهد بود به علاوه این که اینان گروههای کارکشته جنگیاند و تجربیات جنگی در خاور میانه به دست آوردهاند و وقتی در کنار گروههای دیگری که از طالبان و حکمتیار یا از شبکهی حقانی یا از القاعده جدا شده اند و به داعش پیوستهاند قرار گیرند، ترکیب این نیروها از قدرت عملیاتی بیشتری نیز برخوردار میشوند.
پلان آیندهی داعش در افغانستان:
در ظاهر امر افغانستان هدف اصلی داعش است اما به نظرم این سناریو خیلی با واقعیت مطابقت ندارد، اما این که افغانستان سکوی پرتابی برای داعش در کشور های آسیای مرکزی و ایالت سینکیانگ چین است متاسفانه این یک حقیقت انکار نا پذیر است به باور من داعش افغانستان را به عنوان پایگاه آینده خود در نظر گرفته تا از این پایگاه عملیاتش را در مناطق انجام دهد (که شاید رقابت بینالمللی بین امریکا و چین و روسیه مورد استفاده قرار گیرد) و از کمکهای امریکا استفاده کند. یعنی اگر مناسبات امریکا و روسیه و چین بدتر شود، داعش این ظرفیت را دارد که با امریکایی ها همه جانبه کنار آمده و بگوید که ما در خاور میانه با شما در جنگ بودیم ولی دیگر در جنگ نیستیم و سعی کند که به نوعی از کمکهای غرب استفاده کند. در واقع امکان پذیری این سناریو از همه چیز قویتر و محتمل تر است اما روسیه نیز دست بالای دست نخواهد نشست و تلاش خواهد کرد تا با همکاری حامیان که در افغانستان دارد امریکا را زمینگیر کند.
به باور باور من قدرت های بزرگی پشت پرده در تلاش هستند که افغانستان میدان باشد برای تخته خیز داعش در کشور های آسیای میانه چین و منطقه… ولی من باور ندارم با این چال و نیرنگ که ابر قدرت های جهانی با این بازی های موش و پشک که با طالبان هر روز ادامه میدهند و پشت در های بسته زمزمه های دارند بتوانند گلیم داعش را جمع کنند.
داعش یک خطر بزرگیست مهار کردن آن کار آسانی نیست، چون من باور دارم قدرت های در جهان هستند که از داعش پشتیبانی میکنند.
به هر صورت افغانستان قربانی رقابت ها بوده و در حال حاضر خواهد بود ولی ما وظیفه داریم که برای نجات افغانستان آنچه که در توان داریم تلاش کنیم.
خاموش نشستن مردم افغانستان در شرایط موجود ظلمی است بر عزت و کرامت سرزمین مانند افغانستان …