ای خاک من! خاکت شوم : سمیع حامد

ای خاک من! خاکت شوم، تو خاک و خاکستر شدی

از خشکمغزی های ما، در خون و اشکت تر شدی

گویا جهان از ما نبود، دنیا تماشا کرد و رفت

این آسمان از ما نبود، تا پر زدی پرپر شدی

این ناجوانی های ما آخر ترا هم پیر کرد

با نام هایت حس ما در باره ات تغییر کرد

یک لحظه گشتی باختر، یک ثانیه خاور شدی

ای خاک من! خاکت شوم، تو خاک و خاکستر شدی

مادر شدی اما نشد فرزند تو، فرزند تو

دل کند از پیوند تو، از بند تو، دلبند تو

در پیکر کوچی ما، جان تو نیز آواره شد

در دور گیتی در به در، فرزند بی مادر شدی!

ای خاک من! خاکت شوم، تو خاک و خاکستر شدی

از خشکمغزی های ما، در خون و اشکت تر شدی

سمیع حامد