پیشگفتار :
زمستان سال ۱۳۴۳ در گذر مراد خانی کابل نزدیک زیارت ابوالفظل در یک خانه ای سه فامیلی کرایه نشین بودیم .
پدرم میرزای محاسبه دفتر یک تجار هراتی بود و زندگی ما بدک نبود .
هنوز من تولد نشده بودم و این قصه هاراز یاداشت های برادرم نقل قول مینمایم .
در یک شب زمستانی و سرد ، در نیمه ای شب مادرم که پا بر ماه بود ، دردش را یاد میکند و برادرم را از خواب بیدار نموده میگوید برو ضیا گل را صدا کن .
ضیا گل زن همسایه ما بود و در کنار خانه ما با فامیل خود زندگی میکرد.
دست و پاچه و خواب آلود از جا پریده و ضیا گل، بایک تشت بزرگ رویی پر از آب گرم را که قبلآ از اول شب بالای بخاری چوبی گزاشته شده بوده و منتظر چنین لحظه ای بوده حاضر شد ، از این اطاق به آن اطاق شدیم و ضیا گل جان در ضرف نیم ساعت ، بیدون سر و صدا و آخ و اوف مادرم را فارغ ساخت و دختر زیبای بخانه ما از جانب خداوند به مهمانی آمد .
اسمش را گزاشتند مونس ، سفید و شیرپره با چشمهای بزرگ و زیبا با یک عالم خوشی زندگی مایان را چراغان نمود.
ناگفته نماند قبل از تولد مونس دو خواهر دیگر هم آمده بودند ولی زود رخت سفر بستند و از این جهان رفتند.
مونس هم دیری مهمان ما نبود یک و نیم سال بعد در یک شب زمستانی تب کرد و فردایش به دیار حق پیوست .
ما پنج برادر هستیم بیدون خواهر .
مادرم ۸ فرزند تولد کرد ۳ دختر و ۵ بچه .
داغ داشتن دختر در دل مادرم ماند و تا آخرین لحظه حیات نبودش را ما احساس میکردیم.
گرچه من و برادرانم خواهران معنوی زیاد داریم ولی هر موجود اصلش چیزی دیگریست .
در باب دختر :
دختر یعنی مونس و همدم مادر ، یار و رفیق پدر ، همراز و همدل مادر ، امید و زندگی پدر ،
رفیق و حریف برادر ، شیرنی زندگی والدین و یک خانواده دختر است که متاسفانه ما در زندگی این نعمت و برکت خانه را نداشتیم.
وقتی دختر در خانه داری ، برای زندگی انگیزه داری
وقتی صدایش در داخل خان شرنگ شرنگ میکند خاطر خواه داری ، وقتی می آشامد و میسراید و با هرچه در دیگ و چانته دارد ، سرمایه است بس دوست داشتنی ،
در کشورم افغانستان چندیست این فرشته ها ( دختران) دیگر سر و سامان ندارند و در قید خانه و محله هستند
گاهی فکر میکنم ، این زندگی پر از آشوب و رنج و سرد، خوب است که خواهر ندارم و الی حالا کجا میبود و چه بر سرش میگزشت .
آرزو مندم خداوند هیچ خانه ی را بیدون دختر نسازد
امیدوارم تمام دختران سرزمینم آزاد و فارغ از هیچ نوع ستم و ظلم ، تهدید و آزار به آزادی و سر بلندی برسند و دروازه های مکاتب برویشان باز و مدارس علمی جهان برویشان گشوده باشد
ما برادران شما همچنان در غم و اندوه شما یکجا میسوزیم .
ولی این داستان همینجا ختم نمیشود ادامه دارد
مونس ها می آیند و برای آینده شان داکتر ، انجنیر ، مهندس ، حقوقدان و ریس جمهور میشوند
به امید چنین روزی
سر تعظيم به هر بانوی قهرمان کشورم دارم
پاداش
۱۱ می ۲۰۲۴
هیچ تصویری از یک دختر را نظر به رعایت حریم خصوصی نخواستم ضمیمه نمایم .