عید در غربت  : محمد اسحاق ثنا

عید طرب با لب خندان کجاست 

میله به آن قرغه و پغمان کجاست 

جامه ای نو در تن پیر و جوان 

دخترکان شاد و خندان کجاست 

کشته و بادام و کلوچه و کیک 

بر سر هر سفره فراوان کجاست 

بوسه زند بر رخ طفل یتیم

از سر مهر و کرم احسان کجاست 

عید در این غربت و آواره گی 

خوش خجسته به یاران کجاست 

کوزه ای عدو تاکه بمالد به خاک 

بازوی رویین جوانان کجاست 

بگذرد این شام و سحر بر دمد

باش ثنا سیر گلستان کجاست 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا