منم دشمن آنکس که اوست دشمن تو – وطندار سلام … ازم. طاهاکوشان فریمونت کلیفرنیا

     از حضور جناب دانشمند گرامی ، برادر عزیز و مهربانم آقای محمدطاها جان که از فامیل شریف و نجیب کوشان میباشند و بنده افتخار معرفت و دوستی با ایشان و فامیل بزرگ شان و همکاری صمیمانه و مفتخرانه را با برادر ارشد شان آقای محمد قوی جان کوشان در هفته نامه عزیز و وزین امید بیش از 12 سال داشته ام ، بعد از تشریف آوری و اشتراک فعال در شام عرفان ـ محفلی به افتخار حضور دانشمند هر دل عزیز ، صوفی و عارف بزرگ جناب استاد بزرگوار محمد اسحق نگارگر در شهر اسن آلمان بتاریخ 29 مارچ 2007 م ، دائر گردیده بود ، مقاله زیبا و ارزشمند زیر را

بتاریخ 13 ماه اپریل سال روان میلادی از طریق خود سایت آزمون ملی برای ما ارسال داشتند که متاسفانه بنا بر مشکلات تخنیکی قابل باز شدن نبود و چنانچه در ارتباط مضمون ارسالی آقای حجت الاسلام مصباح نوشتم ، مقالات ارسالی هموطنان دانشمند و نویسندگان با درد کشور برای خود سایت ، زیر عنوان ( برای ما بنویسید ) نیز بنا بر معاذیر تخنیکی تا حال فعال نگردیده است ولی با وجود آن تا حال ده ها مقالات نویسندگان گرامی در این ستون ارسال شده است که با اظهار سپاس و شکران بی نهایت از همه این عزیزان ، اینک مقاله ارسالی جناب برادر دانشمندم آقای طاها جان کوشان را درآزمون ملی بدست نشر میسپارم . به امید همکاری های بیشتر و متداوم این سروران اندیشه و قلم با سایت خود شان . باعرض ارادت ویس ناصری.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تذکار: برادر ارجمند ومجاهدنستوه وژورنالیست آگاه جناب ناصری صاحب سلام!

اقدام تان نیک و مبارک باد خداکند که همیش برقولی که داده اید پای بندبمانید.

منصور دار عشقم و در عشق پایدار 

تا پای دار میبرد این پایداریم

ولی در بخش دینی سایت تان از معرفی خلیلی شروع گردیده اما در آخر عفت زبان وقلم مراعات نگردیده نویسنده هرچیز مینویسد ولی حق مسلم مدیر مسئول است تا گندگیهاوتعفن را از مضامین بدور بیفگند, جرم هیچ شخص به فامیل و اقاربش در هیچ قانونی دینی واجتماعی کشورهاانتقال پذیر نمی باشد.

صاحب تبریزی بیتی دارد: دهن خویش بدشنام میالای صائب

کاین زرقلب بهرکس که دهی بازدهد

خدانکند شما خود باعث گردید که خواننده ای شما در اولین بار چنین فروگذاشتهای قبیح را درسایت تان بر بخورد.

دوست آنست که بگریاند و دشمن آنکه بخنداند و تشویق در کژراه نماید. برادرت طاها کوشان 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

بسم الله الرحمن الرحیم

وطندار سلام

منم دشمن آنکس که او ست دشمن تو!

بلی هموطن من!

درکودکی مادران ما از روزتولد بربالین اولادهایشان مصحف مبارک ، شاهنامه و بوستان و گلستان و پنج کتاب را میگذاشتند، این بدان معنی بود که: نو بدنیا رسیده با کلام خدای یکتای بخشندهء مهربان انس بگیرد، ونگاهان تیزبین و ژزف نگراو باددستورات فرهنگ والای ما آشنا شده ودرجوانی وپختگی خود را از راه های نیکو وپرفیض به سرمنزل مقصود دینی ودنیایی برسانند.

اززمانیکه کودکان میتوانستند گپ بزنند و راه بروند وبیاموزند برای آموختن وخواندن قرآن کریم و دیگر مسایل اولیه دینی به مساجد محل برده میشدندوبعدا به مکاتب و مدارس دینی ابتدایی و بلاخره عالی میفرستادند. 

اما پدرانی هم بودند که به جای مصحف مبارک وشاهنامه و بوستان وگلستان و پنج گنج ؛شجره نامه، کارد، قمه وتفنگ بربالین اولادهایشان میگذاشتند.

بودند کسانی وهستند که هنوز که هنوز است ازدرس, مکتب, کتابخانه سینما وتلویزیون وهر چیز دیگر که ما بنام وسایل آموزشی مدرن یاد میکنیم, نفرت دارند, اما تیلفونهای دستی که ارتباطات شانرا برای دزدی و رهزنی وقاچاق و آدم کشی و ویرانگری کمک میکند تنها برای خود وپسرانشان مباح میپندارند و اگر خانمی و یا دختری از آن استفاده نماید, اورا لت وکوب وحتی با فجیعترین وسیله از بین می برند.

این خانه خرابان بی دانش گناه ندارند, اگر بگوییم که درهر سال یک مکتب و یک شفاخانه و یک کتابخانه و یک نل و یک بند ویک………. اعمار میگردید حالااکثریت مرد ما از نعمت سواد و دانش وصحت و آب وبرق به این پیمانه محروم نمی ماندند و برادری وهمکاری را یاد میگرفتند و دو رویی و زور گویی و به من چه گویی دربین مردم ما نمی بود اگر هم احیانا وجود میداشت به این پیمانه نمی بود. حالا ازمن گرفته تا به هرکسی , همه تشنه پول, تشنه مقام, تشنه انتقام, تشنه داشتن, تشنه چورکردن و تشنه ………. هستیم و هیچ کسی هم نیست برای مردم ما واقعیت را اگرچه تلخ هم است بازگو کنند و بفهمانند شان که او برادر و خواهر من گذشتگان ما هرکه بودند و هرچه کردند بدرد ما چه میخوردو آنچه کرده و کشته وهشته اند, تا کجا بدرد خودشان خورده که ما به آن افتخار کنیم, هرکی وهرچه که میگویند و مینویسند بخدا دروغ بوده, بهر تقسیم قبور انجمنی ساخته بودند که همان به ماها به ارث رسیده ,ببینینم که مردم و وطن ما همان چیزی که دوصد سال پیش بودند, امروزهم پسر کاکا تخت پسر کاکا رابخاطر انتقام یک سیلی یک احمق سربه تلاق کرده تمامی ملت را به آتش انتقامها انداخت, از یک زبان, چند نفری چنان دکانی ساختند که ازآن مسخره تر درجهان سراغ نگردد, درمقابل ساختن و پرداختن یک کلمه پنجاه افغانی دریافت میکردند وقص علی الدوام

بازی با مردم و سرنوشت مردم وطن وسیله ای برای پرکردن جیب ها شده چند تایی یک ملت را پیش انداخته با شارلتانی ها و دسیسه بازی وکلاه برداریها یکی را بدنام کرده دیگری را بدام انداخته وخوب را بد و بد را نیک میسازند, صادقین را خائین و خائنین را صادق معرفی میکنند. شمارا بخدا دیگر بس نیست ؟ تاکی این نامردان بی مایه واستفاده جو مردم و وطن را ملعبه خود بسازند و چند تا چک چکی بیدانش و بی شعوردیگر نیز ازدور نسخه بگویند وبنویسند ومردم را بجان هم بیندازند.

بلی هم وطن عزیزم! من منحیث فرزند این کشور در مقابل هریک از وطنداران خود احساس مسئولیت میکنم و هر چیزی را که ازمردم می بینم و میشنوم و برداشت میکنم تا ازبیخ وبن راست وبه مفاد ملت ما نباشد هرگز نمی گویم و هرگزنمی نویسم.

دوسه هفته ای که درولایت زیبای همیشه سرسبز خوست به سر بردم ؛ بیرون شهر, دراینجا برف نمی باردو همیشه هوای ملایم وگوارا داردشمال آن به ولایت هر دل عزیز وباستانی ننگرهارازجنوب وغرب باولایتی که قصداهمیش عقب نگه داشته شده یعنی دره های پرجنگل و کوهای سر به فلک کشیده ای پکتیای زیبا شرقا به کشور نامنهاد وظالم آباد بنام پاکستان نامسلمان ودشمن نلت ماموقعیت دارد. 

خوست کاملا ساحه ای کشاورزی است. باران وافردارد گندم برنج ونی شکراز پیداوار این سرزمین می باشد. گله داری تنها برای استفاده مردم منطقه کافیست. 

درولایات کنر,ننگرهار, پکتیکا, پکتیا, قندهار, زابل,هلمند , زابل و نیمروز هنوز بانکنوتهای کلدار درچلند است. افغانی را خال خال اگر هیچ چیز نداشتند از روی دلسوزی و همکاری و معاونت در داد و ستد استفاده میکنند و دالر که پشتوانه ای اقتصاد کشور می باشد. 

چون افغانستان کشور کوهستانیست لهذا مردم وخصوصا حکام دانا و خرد مند به گمانم که زراعت را در سرتاسر افغانستان درکوها انتقال میدهندوزمین های زراعتی رابه خانه وتجارتخانه هاوپارکها مبدل مینمایند که انشاالله درچند سال نه چندان دور حاصلات آنهارا به تماشاخواهیم نشست؟! ؟! ؟! به همین اساس در چند ولایتی که سفر داشته ام همه زمینهای هموار باغهای میوه دار را بخاطر امنیت بهتر و گریز از تیررس دشمن درخت ها و اشجار مثمره آنرا قطع به قرارگاهای مستحکم مبدل کرده اند که القاعده و طالب ها چه که حتی بعضا الفایده هم نمی توانند به آسانی داخل شوند. خوست نیز ازچنین استحکامات مقاوم برخوردارشده و سی وپنج فیصد ازدرخت های پرثمر زیتون و نارنج را درسحرا باغ خوست به همین منظور قطع کرده اند.

اما در شمال شرق این شهر ولسوالی یعقوبی وشهرک صبری را که حد اقل بیش از ده هزار نفوس دارد, همراه با ولسوال هفت یا هشت نفرازطرف دولت اداره میکنند, چون همه قوماندانهای حزب اسلامی گلبدین خان درآنجا توطن دارند لهذا حکومت را در برقراری امنیت فعالانه کمک مینمایند و القاعده را هم نمی رنجانند و شبها راکت هایشان را که ازمیرانشاه برای آتش بازی می آورند از همین راه بداخل خوست وبر تپه های مشرف بر شهر مستقر مینمایند که خدا این کمک او همکاریشانرا اجردارین نصیب کند.

ودرین شهر خبر چینهای موثق, مثلا خبر می آورند که القاعده وطالبان صد کار حول دیگر را یکسو گذاشته بقصد ترور مجاهد کبیر رفیق خان گلاب زوی خان صاحب, تروریستانی را میفرستند؛ ودوستان ملت مجاهد افغانستان نیزبرای محافظت و مراقبت ازین شخص رحم دل انسان دوست وحامی حقوق بشر؟ و دشمن سرسخت کمونیزم ؟و مسلمان واقعی؟ یعنی وکیل صاحب خان صاحب گلاب زوی خان صاحب وکیل انتخابی مردم, پیشرفته ترین وسایل و امکانات محافظوی سپر تیر دشمن را دراختیارش قرار میدهند!؟

اما درسر خط مرزی بین افغانستان و پاکستان را کوشش دارند که از هرگونه مانع نظارت وتعقیب برآمد و شد تروریستان بیچاره یعنی(د طالبانوجنگیالی) را درکنر ننگرهار پکتیکا بکتیا قندهار و هلمند, مشاورین غمخورودلسوزو دوستان و همدردان واقعی ملت افغانستان خصوصا حکومت والاتباروسابقه دارترین تجربه دار سیاست و کمک او همکاری یعنی انگریز به راه بری آقای تونی بلیر؛ جلو گیری مینمایند تا خدانکرده این حامیان حقوق بشر وصلح و سلم ودانش وپیشرفت در هنگام گذشتن از سرحدات پای شان به چیزی نخورده و هزار کوه سیاه درمیان چیزشان چیز نشده که چیز یعنی که خداناکرده شهید نگشته و قصه تمام نشود. و بقول خانم تاچر باز برنامه هایشان در منطقه ناتمام نماند و باز فرصت ها از دست نرود.

من برای بیرون رفت ازین معضله جانگداز وطن عزیزم طرحی دارم و اگر مراجعی که واقعا میخواهند تروریزم و طالبانیزم درافغانستان بطوردایم وپایدارازمیان برود,وازمن بخواهندباکمال صداقت پیش کش مینمایم.

اما درین میان چرا ما مردم دیگران رامقصر ومولد مشکلات و نابسامانیهای خودسازیم؛ اگر خود ما نکشیم و نبربم و نه دزدیم و نفروشیم وگرو ندهیم کدام قدرت است که بالای کسی به زور پستی و دنائت وظلم را برما تحمیل بکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احسان جان, جوان تحصیل کرده از همین ولایت خوست مشکلات اساسی و عدم پیشرفت این خطه را چنین مختصر کرد:( نبود قدرت دولتی واقعی ,پختونولی,اسلام تندروی وتسلیم شدن درمقابل فشارپاکستان القاعده وجنگیالی های طالب, سیاست نامعلوم وناکاره امریکا و متحدانش در قبال عملکردهای پاکستان, پشتیبانی ازرهائی های پی درپی قصابان تروریست القاعده وطالبان بدون محاکمه و سزا ندادن قاتلین مردم ما!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟)

وخطرناکترین کاری که صورت گرفته وادامه دارد آمدن افراد خلقی و پرچمی (همان اشخاصی که میگفتند:مرگ برامپریالیزم جهانخوارامریکا) نیزدوستداران و هواخواهان آقای اسامه بن لادن وملامحمد عمروپاکستان درمهمترین وحساس ترین ادارات کلیدی نظامی ناتو واردوی افغانستان بنام مشاورفرهنگی اقتصادی نظامی و و و و ترجمان جا گرفته اند( حتی تشکیل جلسات و تبلیغ فاشیزم افغان ملت در داخل مساجد بیس هاصورت میگیرد).

بقول بی بی سی رنگین دادفر اسپنتا، وزیر خارجه افغانستان در یک کنفرانس خبری در کابل گفت که اگر ما پیوسته به شرط های گروگانگیران عمل کنیم و در برابر آزادی هر کسی که طالبان به گروگان می گیرند تعدادی از زندانیان طالبان را آزاد کنیم، گروگانگیری تبدیل به یک روند پایان ناپذیر خواهد شد.

چقدر خوب و بجا ومعقول فرموده اند جناب وزیر خارجیه صاحب ما!

اجازه باشد ازو بپرسیم که:

چرا شما کسانی راکه قبلا بااسناد و مدارک سامان واسباب قتل و آدم کشی گرفتارشده بودندو گرفته شده راهی هستند و بزبان خود اقرار کرده و میکنند, به جرم آدم کشی وارعاب مردم و ایجاد وحشت و ناامنی در افغانستان اعدام نمی کنید؟؟؟؟ 

سرجاهلان بر سر دار به

خادمین ملت را تا میتوانند تضعیف کرده و مشت پرخاشگرسرتنبه وزور گو زور گیر که نیم قرآن را قبول و نیم دیگرش را با عنعنه های قومی وزبانی با پشتیبانی و سعی وتلاش روحانیونی که در زمان مرحوم اعلیحضرت الغازی امان الله, پدرانشان در براندازی و نفاق وخدعه وفریب وتذویر, انگلیس و دارو دسته اش را کمک نمودبودند, مینمایند.

حالا ما از این روحانیون صاحبان نیز که خود را رهبر این مناطق جازده اند می پرسیم که شمارا به خدا درطول زندگی تان بداخل افغانستان برای یک لحظه هم که شده مریدان بیچاره و ناخوان (اما صادق ووفادار) تانرا در مقابل نذرانه های گاو وگوسفند و مرغ و روغن زرد وماش وبرنج و چوب سوخت وپول نقد آنها نصیحت گویا تنویر کرده اید ؟ آیا به آنها اهمیت مکتب, شفاخانه, سرک قیر و آب و برق را گوشزد کرده اید؟ گاهی شده که شما مریدان تان را ازهردو طرف سرحد جمع کرده و به عوض وظیفه اذکار و ادعیه ها که خودتان حتی از روی کاغذ علط میخوانید, توضیح وتشریح نموده باشید که خود کشی در اسلام حرام است و خداوند از آن پرهیز فرموده و در روز قیامت از خودکش بازخواست میکند؟ شمارا به خدا صادقانه جواب بگوئید که خود تان چقدر به دستورات قرآن کریم پای بند هستید؟

اگر مرا کسی متهم به دشمنی با کسی میکند با صدای رسا و گردن بلند منادی سرمیدهم و میگویم:

من دشمن آنکسم که اوبرای زن،اولاد،نواسه،خواهر،برادر،پدرومادر خود مکتب،سینما، موسیقی، تلویزیون، موتر وخانه وبنگله و قصر،داکتر،دوا،صحت ،آرامی ، سعادت وپول و زندگی مرفه را هم در داخل هم درخارج میخواهند و با هزار دزدی و گرگی و خدعه و فریب و فساد، و بهم انداختن من و تو،با طرح توطئه های رنگارنگ و سازش با کافر وابزار و اسلحه آنها جان من و تو و اولادهای ماراگرفته خانه و کاشانه های ما را تباه و برباد کرده ، ریشه وپوست درخت و سیم برق چت ودیوارخانه وکاشانه ما را بنام تجارت از تو در بدل پول ناچیز میخرند، بنام ساختن سرک درخت های باقی مانده از آفات و دستبرد حیوانات دوپا را میخواهند ازبیخ وریشه کنده برای مردم خود بازار فروش پیدا کنند وبدین طریق من وتورا ( ما را) ملت افغانستان را دستنگر و محتاج خود سازند.

وهنوز از آن دور ها نسخه و دستور قوم پرستی و زبان برستی سلحشوری و غیرت و……. را صادر کرده راهی هستند.

زبان بدون علم و عمل به کسی دارو و درمان وآب ودانه و صحت و انسانیت و پیشرفت و ترقی داده میتواند؟ در کجای دنیا و درکدام کشور ودر کدام تاریخ و فرهنک؟؟؟!!!درهمین شهر خوست هزاره اوزبیک شمالیوار هراتی قندهاری زابلی کنری ووووپهلوی هم دکان و دکه دارند و همه باهم مصروف کار وغریبی خود اند و روزی بقدر حوصله ای مرد می رسد.

بلاخره چقدر مادر افغان بزاید و سیاست بازها آنهارا بکشند؟

زین ماومن که داریم آفاق درخروش است 

ای کاش سرمه گردیم تا این صدا نشیند

ازین نسخه نویسان باید خواست وپرسید:ای برادری که چنین دلسوزوغمخوار هستی چرا بکشورت برنمی گردی و با این بیچاره ها در خانه های بی سقف وبی دروازه وکلکین ,بی برق و بی آب گرم وبی دوا و بی داکتر ……. به سر نمی بری و آن نسخه های به زعم خودت شفابخش را, پهلوی شان نشسته وبرایشان نمی نویسی و درکشته شدن و ویرانی و آتش سوزیهای روزانه, چرا نمیخواهی که با پوست وگوشت واستخوانت آنرا لمس کنی و یکجا غیرت ومردانگی و مهمانداری وعقب مانی اینهارا شریک نمی شوی؟ ای نامردهای دروغ گو شمارا بخدا دست از سر این ملت بردارید, بگذارید که اینها باهم و دست بدست هم کالای پاره پاره ای خویش را وسله بزند و درو دیوار و سقف خانه ای خراب شده ای خویش را آباد نمایند و نفسی براحت بکشند آخراینها هم مثل من وتو انسان اند زن و اولاد دارند وحق زندگی وحق دانش وحق….. دارند.

بس است و بس است و بس است لعنت الله علی الکاذبین والمنافقین والمفسدین فی الارض که بجزمنفعت خود و اولاد خود به هیچ چیز وکسی دیگر نه پایبندی دارند و نه مسئولیت. ای هموطن من ازخواب بیدار شو بخود بیا چشم وگوشت را باز کن وبه دستور قرآن تاءمل تعقل تفکر و تدبر کن وعلت ومعلول را دریاب. 

فیض حلاوت از دل بی کبر و کین طلب

زنبور را زخانه برار انگبین طـلب

وما علینا الالبلاغ و الحمدولله رب العالمین وصلوات والسلام علی اشرف مخلوقات محمد وعلی آل محمد. 

منم دشمن آنکس که اوست دشمن تو – 

وطندار سلام

م.طاهاکوشان فریمونت کلیفرنیا

م.طاهاکوشان

از حضور جناب دانشمند گرامی ، برادر عزیز و مهربانم آقای محمدطاها جان که از فامیل شریف و نجیب کوشان میباشند و بنده افتخار معرفت و دوستی با ایشان و فامیل بزرگ شان و همکاری صمیمانه و مفتخرانه را با برادر ارشد شان آقای محمد قوی جان کوشان در هفته نامه عزیز و وزین امید بیش از 12 سال داشته ام ، بعد از تشریف آوری و اشتراک فعال در شام عرفان ـ محفلی به افتخار حضور دانشمند هر دل عزیز ، صوفی و عارف بزرگ جناب استاد بزرگوار محمد اسحق نگارگر در شهر اسن آلمان بتاریخ 29 مارچ 2007 م ، دائر گردیده بود ، مقاله زیبا و ارزشمند زیر را بتاریخ 13 ماه اپریل سال روان میلادی از طریق خود سایت آزمون ملی برای ما ارسال داشتند که متاسفانه بنا بر مشکلات تخنیکی قابل باز شدن نبود و چنانچه در ارتباط مضمون ارسالی آقای حجت الاسلام مصباح نوشتم ، مقالات ارسالی هموطنان دانشمند و نویسندگان با درد کشور برای خود سایت ، زیر عنوان ( برای ما بنویسید ) نیز بنا بر معاذیر تخنیکی تا حال فعال نگردیده است ولی با وجود آن تا حال ده ها مقالات نویسندگان گرامی در این ستون ارسال شده است که با اظهار سپاس و شکران بی نهایت از همه این عزیزان ، اینک مقاله ارسالی جناب برادر دانشمندم آقای طاها جان کوشان را درآزمون ملی بدست نشر میسپارم . به امید همکاری های بیشتر و متداوم این سروران اندیشه و قلم با سایت خود شان . باعرض ارادت ویس ناصری.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تذکار: برادر ارجمند ومجاهدنستوه وژورنالیست آگاه جناب ناصری صاحب سلام!

اقدام تان نیک و مبارک باد خداکند که همیش برقولی که داده اید پای بندبمانید.

منصور دار عشقم و در عشق پایدار 

تا پای دار میبرد این پایداریم

ولی در بخش دینی سایت تان از معرفی خلیلی شروع گردیده اما در آخر عفت زبان وقلم مراعات نگردیده نویسنده هرچیز مینویسد ولی حق مسلم مدیر مسئول است تا گندگیهاوتعفن را از مضامین بدور بیفگند, جرم هیچ شخص به فامیل و اقاربش در هیچ قانونی دینی واجتماعی کشورهاانتقال پذیر نمی باشد.

صاحب تبریزی بیتی دارد: دهن خویش بدشنام میالای صائب

کاین زرقلب بهرکس که دهی بازدهد

خدانکند شما خود باعث گردید که خواننده ای شما در اولین بار چنین فروگذاشتهای قبیح را درسایت تان بر بخورد.

دوست آنست که بگریاند و دشمن آنکه بخنداند و تشویق در کژراه نماید. برادرت طاها کوشان 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

بسم الله الرحمن الرحیم

وطندار سلام

منم دشمن آنکس که او ست دشمن تو!

بلی هموطن من!

درکودکی مادران ما از روزتولد بربالین اولادهایشان مصحف مبارک ، شاهنامه و بوستان و گلستان و پنج کتاب را میگذاشتند، این بدان معنی بود که: نو بدنیا رسیده با کلام خدای یکتای بخشندهء مهربان انس بگیرد، ونگاهان تیزبین و ژزف نگراو باددستورات فرهنگ والای ما آشنا شده ودرجوانی وپختگی خود را از راه های نیکو وپرفیض به سرمنزل مقصود دینی ودنیایی برسانند.

اززمانیکه کودکان میتوانستند گپ بزنند و راه بروند وبیاموزند برای آموختن وخواندن قرآن کریم و دیگر مسایل اولیه دینی به مساجد محل برده میشدندوبعدا به مکاتب و مدارس دینی ابتدایی و بلاخره عالی میفرستادند. 

اما پدرانی هم بودند که به جای مصحف مبارک وشاهنامه و بوستان وگلستان و پنج گنج ؛شجره نامه، کارد، قمه وتفنگ بربالین اولادهایشان میگذاشتند.

بودند کسانی وهستند که هنوز که هنوز است ازدرس, مکتب, کتابخانه سینما وتلویزیون وهر چیز دیگر که ما بنام وسایل آموزشی مدرن یاد میکنیم, نفرت دارند, اما تیلفونهای دستی که ارتباطات شانرا برای دزدی و رهزنی وقاچاق و آدم کشی و ویرانگری کمک میکند تنها برای خود وپسرانشان مباح میپندارند و اگر خانمی و یا دختری از آن استفاده نماید, اورا لت وکوب وحتی با فجیعترین وسیله از بین می برند.

این خانه خرابان بی دانش گناه ندارند, اگر بگوییم که درهر سال یک مکتب و یک شفاخانه و یک کتابخانه و یک نل و یک بند ویک………. اعمار میگردید حالااکثریت مرد ما از نعمت سواد و دانش وصحت و آب وبرق به این پیمانه محروم نمی ماندند و برادری وهمکاری را یاد میگرفتند و دو رویی و زور گویی و به من چه گویی دربین مردم ما نمی بود اگر هم احیانا وجود میداشت به این پیمانه نمی بود. حالا ازمن گرفته تا به هرکسی , همه تشنه پول, تشنه مقام, تشنه انتقام, تشنه داشتن, تشنه چورکردن و تشنه ………. هستیم و هیچ کسی هم نیست برای مردم ما واقعیت را اگرچه تلخ هم است بازگو کنند و بفهمانند شان که او برادر و خواهر من گذشتگان ما هرکه بودند و هرچه کردند بدرد ما چه میخوردو آنچه کرده و کشته وهشته اند, تا کجا بدرد خودشان خورده که ما به آن افتخار کنیم, هرکی وهرچه که میگویند و مینویسند بخدا دروغ بوده, بهر تقسیم قبور انجمنی ساخته بودند که همان به ماها به ارث رسیده ,ببینینم که مردم و وطن ما همان چیزی که دوصد سال پیش بودند, امروزهم پسر کاکا تخت پسر کاکا رابخاطر انتقام یک سیلی یک احمق سربه تلاق کرده تمامی ملت را به آتش انتقامها انداخت, از یک زبان, چند نفری چنان دکانی ساختند که ازآن مسخره تر درجهان سراغ نگردد, درمقابل ساختن و پرداختن یک کلمه پنجاه افغانی دریافت میکردند وقص علی الدوام

بازی با مردم و سرنوشت مردم وطن وسیله ای برای پرکردن جیب ها شده چند تایی یک ملت را پیش انداخته با شارلتانی ها و دسیسه بازی وکلاه برداریها یکی را بدنام کرده دیگری را بدام انداخته وخوب را بد و بد را نیک میسازند, صادقین را خائین و خائنین را صادق معرفی میکنند. شمارا بخدا دیگر بس نیست ؟ تاکی این نامردان بی مایه واستفاده جو مردم و وطن را ملعبه خود بسازند و چند تا چک چکی بیدانش و بی شعوردیگر نیز ازدور نسخه بگویند وبنویسند ومردم را بجان هم بیندازند.

بلی هم وطن عزیزم! من منحیث فرزند این کشور در مقابل هریک از وطنداران خود احساس مسئولیت میکنم و هر چیزی را که ازمردم می بینم و میشنوم و برداشت میکنم تا ازبیخ وبن راست وبه مفاد ملت ما نباشد هرگز نمی گویم و هرگزنمی نویسم.

دوسه هفته ای که درولایت زیبای همیشه سرسبز خوست به سر بردم ؛ بیرون شهر, دراینجا برف نمی باردو همیشه هوای ملایم وگوارا داردشمال آن به ولایت هر دل عزیز وباستانی ننگرهارازجنوب وغرب باولایتی که قصداهمیش عقب نگه داشته شده یعنی دره های پرجنگل و کوهای سر به فلک کشیده ای پکتیای زیبا شرقا به کشور نامنهاد وظالم آباد بنام پاکستان نامسلمان ودشمن نلت ماموقعیت دارد. 

خوست کاملا ساحه ای کشاورزی است. باران وافردارد گندم برنج ونی شکراز پیداوار این سرزمین می باشد. گله داری تنها برای استفاده مردم منطقه کافیست. 

درولایات کنر,ننگرهار, پکتیکا, پکتیا, قندهار, زابل,هلمند , زابل و نیمروز هنوز بانکنوتهای کلدار درچلند است. افغانی را خال خال اگر هیچ چیز نداشتند از روی دلسوزی و همکاری و معاونت در داد و ستد استفاده میکنند و دالر که پشتوانه ای اقتصاد کشور می باشد. 

چون افغانستان کشور کوهستانیست لهذا مردم وخصوصا حکام دانا و خرد مند به گمانم که زراعت را در سرتاسر افغانستان درکوها انتقال میدهندوزمین های زراعتی رابه خانه وتجارتخانه هاوپارکها مبدل مینمایند که انشاالله درچند سال نه چندان دور حاصلات آنهارا به تماشاخواهیم نشست؟! ؟! ؟! به همین اساس در چند ولایتی که سفر داشته ام همه زمینهای هموار باغهای میوه دار را بخاطر امنیت بهتر و گریز از تیررس دشمن درخت ها و اشجار مثمره آنرا قطع به قرارگاهای مستحکم مبدل کرده اند که القاعده و طالب ها چه که حتی بعضا الفایده هم نمی توانند به آسانی داخل شوند. خوست نیز ازچنین استحکامات مقاوم برخوردارشده و سی وپنج فیصد ازدرخت های پرثمر زیتون و نارنج را درسحرا باغ خوست به همین منظور قطع کرده اند.

اما در شمال شرق این شهر ولسوالی یعقوبی وشهرک صبری را که حد اقل بیش از ده هزار نفوس دارد, همراه با ولسوال هفت یا هشت نفرازطرف دولت اداره میکنند, چون همه قوماندانهای حزب اسلامی گلبدین خان درآنجا توطن دارند لهذا حکومت را در برقراری امنیت فعالانه کمک مینمایند و القاعده را هم نمی رنجانند و شبها راکت هایشان را که ازمیرانشاه برای آتش بازی می آورند از همین راه بداخل خوست وبر تپه های مشرف بر شهر مستقر مینمایند که خدا این کمک او همکاریشانرا اجردارین نصیب کند.

ودرین شهر خبر چینهای موثق, مثلا خبر می آورند که القاعده وطالبان صد کار حول دیگر را یکسو گذاشته بقصد ترور مجاهد کبیر رفیق خان گلاب زوی خان صاحب, تروریستانی را میفرستند؛ ودوستان ملت مجاهد افغانستان نیزبرای محافظت و مراقبت ازین شخص رحم دل انسان دوست وحامی حقوق بشر؟ و دشمن سرسخت کمونیزم ؟و مسلمان واقعی؟ یعنی وکیل صاحب خان صاحب گلاب زوی خان صاحب وکیل انتخابی مردم, پیشرفته ترین وسایل و امکانات محافظوی سپر تیر دشمن را دراختیارش قرار میدهند!؟

اما درسر خط مرزی بین افغانستان و پاکستان را کوشش دارند که از هرگونه مانع نظارت وتعقیب برآمد و شد تروریستان بیچاره یعنی(د طالبانوجنگیالی) را درکنر ننگرهار پکتیکا بکتیا قندهار و هلمند, مشاورین غمخورودلسوزو دوستان و همدردان واقعی ملت افغانستان خصوصا حکومت والاتباروسابقه دارترین تجربه دار سیاست و کمک او همکاری یعنی انگریز به راه بری آقای تونی بلیر؛ جلو گیری مینمایند تا خدانکرده این حامیان حقوق بشر وصلح و سلم ودانش وپیشرفت در هنگام گذشتن از سرحدات پای شان به چیزی نخورده و هزار کوه سیاه درمیان چیزشان چیز نشده که چیز یعنی که خداناکرده شهید نگشته و قصه تمام نشود. و بقول خانم تاچر باز برنامه هایشان در منطقه ناتمام نماند و باز فرصت ها از دست نرود.

من برای بیرون رفت ازین معضله جانگداز وطن عزیزم طرحی دارم و اگر مراجعی که واقعا میخواهند تروریزم و طالبانیزم درافغانستان بطوردایم وپایدارازمیان برود,وازمن بخواهندباکمال صداقت پیش کش مینمایم.

اما درین میان چرا ما مردم دیگران رامقصر ومولد مشکلات و نابسامانیهای خودسازیم؛ اگر خود ما نکشیم و نبربم و نه دزدیم و نفروشیم وگرو ندهیم کدام قدرت است که بالای کسی به زور پستی و دنائت وظلم را برما تحمیل بکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احسان جان, جوان تحصیل کرده از همین ولایت خوست مشکلات اساسی و عدم پیشرفت این خطه را چنین مختصر کرد:( نبود قدرت دولتی واقعی ,پختونولی,اسلام تندروی وتسلیم شدن درمقابل فشارپاکستان القاعده وجنگیالی های طالب, سیاست نامعلوم وناکاره امریکا و متحدانش در قبال عملکردهای پاکستان, پشتیبانی ازرهائی های پی درپی قصابان تروریست القاعده وطالبان بدون محاکمه و سزا ندادن قاتلین مردم ما!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟)

وخطرناکترین کاری که صورت گرفته وادامه دارد آمدن افراد خلقی و پرچمی (همان اشخاصی که میگفتند:مرگ برامپریالیزم جهانخوارامریکا) نیزدوستداران و هواخواهان آقای اسامه بن لادن وملامحمد عمروپاکستان درمهمترین وحساس ترین ادارات کلیدی نظامی ناتو واردوی افغانستان بنام مشاورفرهنگی اقتصادی نظامی و و و و ترجمان جا گرفته اند( حتی تشکیل جلسات و تبلیغ فاشیزم افغان ملت در داخل مساجد بیس هاصورت میگیرد).

بقول بی بی سی رنگین دادفر اسپنتا، وزیر خارجه افغانستان در یک کنفرانس خبری در کابل گفت که اگر ما پیوسته به شرط های گروگانگیران عمل کنیم و در برابر آزادی هر کسی که طالبان به گروگان می گیرند تعدادی از زندانیان طالبان را آزاد کنیم، گروگانگیری تبدیل به یک روند پایان ناپذیر خواهد شد.

چقدر خوب و بجا ومعقول فرموده اند جناب وزیر خارجیه صاحب ما!

اجازه باشد ازو بپرسیم که:

چرا شما کسانی راکه قبلا بااسناد و مدارک سامان واسباب قتل و آدم کشی گرفتارشده بودندو گرفته شده راهی هستند و بزبان خود اقرار کرده و میکنند, به جرم آدم کشی وارعاب مردم و ایجاد وحشت و ناامنی در افغانستان اعدام نمی کنید؟؟؟؟ 

سرجاهلان بر سر دار به

خادمین ملت را تا میتوانند تضعیف کرده و مشت پرخاشگرسرتنبه وزور گو زور گیر که نیم قرآن را قبول و نیم دیگرش را با عنعنه های قومی وزبانی با پشتیبانی و سعی وتلاش روحانیونی که در زمان مرحوم اعلیحضرت الغازی امان الله, پدرانشان در براندازی و نفاق وخدعه وفریب وتذویر, انگلیس و دارو دسته اش را کمک نمودبودند, مینمایند.

حالا ما از این روحانیون صاحبان نیز که خود را رهبر این مناطق جازده اند می پرسیم که شمارا به خدا درطول زندگی تان بداخل افغانستان برای یک لحظه هم که شده مریدان بیچاره و ناخوان (اما صادق ووفادار) تانرا در مقابل نذرانه های گاو وگوسفند و مرغ و روغن زرد وماش وبرنج و چوب سوخت وپول نقد آنها نصیحت گویا تنویر کرده اید ؟ آیا به آنها اهمیت مکتب, شفاخانه, سرک قیر و آب و برق را گوشزد کرده اید؟ گاهی شده که شما مریدان تان را ازهردو طرف سرحد جمع کرده و به عوض وظیفه اذکار و ادعیه ها که خودتان حتی از روی کاغذ علط میخوانید, توضیح وتشریح نموده باشید که خود کشی در اسلام حرام است و خداوند از آن پرهیز فرموده و در روز قیامت از خودکش بازخواست میکند؟ شمارا به خدا صادقانه جواب بگوئید که خود تان چقدر به دستورات قرآن کریم پای بند هستید؟

اگر مرا کسی متهم به دشمنی با کسی میکند با صدای رسا و گردن بلند منادی سرمیدهم و میگویم:

من دشمن آنکسم که اوبرای زن،اولاد،نواسه،خواهر،برادر،پدرومادر خود مکتب،سینما، موسیقی، تلویزیون، موتر وخانه وبنگله و قصر،داکتر،دوا،صحت ،آرامی ، سعادت وپول و زندگی مرفه را هم در داخل هم درخارج میخواهند و با هزار دزدی و گرگی و خدعه و فریب و فساد، و بهم انداختن من و تو،با طرح توطئه های رنگارنگ و سازش با کافر وابزار و اسلحه آنها جان من و تو و اولادهای ماراگرفته خانه و کاشانه های ما را تباه و برباد کرده ، ریشه وپوست درخت و سیم برق چت ودیوارخانه وکاشانه ما را بنام تجارت از تو در بدل پول ناچیز میخرند، بنام ساختن سرک درخت های باقی مانده از آفات و دستبرد حیوانات دوپا را میخواهند ازبیخ وریشه کنده برای مردم خود بازار فروش پیدا کنند وبدین طریق من وتورا ( ما را) ملت افغانستان را دستنگر و محتاج خود سازند.

وهنوز از آن دور ها نسخه و دستور قوم پرستی و زبان برستی سلحشوری و غیرت و……. را صادر کرده راهی هستند.

زبان بدون علم و عمل به کسی دارو و درمان وآب ودانه و صحت و انسانیت و پیشرفت و ترقی داده میتواند؟ در کجای دنیا و درکدام کشور ودر کدام تاریخ و فرهنک؟؟؟!!!درهمین شهر خوست هزاره اوزبیک شمالیوار هراتی قندهاری زابلی کنری ووووپهلوی هم دکان و دکه دارند و همه باهم مصروف کار وغریبی خود اند و روزی بقدر حوصله ای مرد می رسد.

بلاخره چقدر مادر افغان بزاید و سیاست بازها آنهارا بکشند؟

زین ماومن که داریم آفاق درخروش است 

ای کاش سرمه گردیم تا این صدا نشیند

ازین نسخه نویسان باید خواست وپرسید:ای برادری که چنین دلسوزوغمخوار هستی چرا بکشورت برنمی گردی و با این بیچاره ها در خانه های بی سقف وبی دروازه وکلکین ,بی برق و بی آب گرم وبی دوا و بی داکتر ……. به سر نمی بری و آن نسخه های به زعم خودت شفابخش را, پهلوی شان نشسته وبرایشان نمی نویسی و درکشته شدن و ویرانی و آتش سوزیهای روزانه, چرا نمیخواهی که با پوست وگوشت واستخوانت آنرا لمس کنی و یکجا غیرت ومردانگی و مهمانداری وعقب مانی اینهارا شریک نمی شوی؟ ای نامردهای دروغ گو شمارا بخدا دست از سر این ملت بردارید, بگذارید که اینها باهم و دست بدست هم کالای پاره پاره ای خویش را وسله بزند و درو دیوار و سقف خانه ای خراب شده ای خویش را آباد نمایند و نفسی براحت بکشند آخراینها هم مثل من وتو انسان اند زن و اولاد دارند وحق زندگی وحق دانش وحق….. دارند.

بس است و بس است و بس است لعنت الله علی الکاذبین والمنافقین والمفسدین فی الارض که بجزمنفعت خود و اولاد خود به هیچ چیز وکسی دیگر نه پایبندی دارند و نه مسئولیت. ای هموطن من ازخواب بیدار شو بخود بیا چشم وگوشت را باز کن وبه دستور قرآن تاءمل تعقل تفکر و تدبر کن وعلت ومعلول را دریاب. 

فیض حلاوت از دل بی کبر و کین طلب

زنبور را زخانه برار انگبین طـلب

وما علینا الالبلاغ و الحمدولله رب العالمین وصلوات والسلام علی اشرف مخلوقات محمد وعلی آل محمد. 

منم دشمن آنکس که اوست دشمن تو – 

وطندار سلام

م.طاهاکوشان فریمونت کلیفرنیا

م.طاهاکوشان

از حضور جناب دانشمند گرامی ، برادر عزیز و مهربانم آقای محمدطاها جان که از فامیل شریف و نجیب کوشان میباشند و بنده افتخار معرفت و دوستی با ایشان و فامیل بزرگ شان و همکاری صمیمانه و مفتخرانه را با برادر ارشد شان آقای محمد قوی جان کوشان در هفته نامه عزیز و وزین امید بیش از 12 سال داشته ام ، بعد از تشریف آوری و اشتراک فعال در شام عرفان ـ محفلی به افتخار حضور دانشمند هر دل عزیز ، صوفی و عارف بزرگ جناب استاد بزرگوار محمد اسحق نگارگر در شهر اسن آلمان بتاریخ 29 مارچ 2007 م ، دائر گردیده بود ، مقاله زیبا و ارزشمند زیر را بتاریخ 13 ماه اپریل سال روان میلادی از طریق خود سایت آزمون ملی برای ما ارسال داشتند که متاسفانه بنا بر مشکلات تخنیکی قابل باز شدن نبود و چنانچه در ارتباط مضمون ارسالی آقای حجت الاسلام مصباح نوشتم ، مقالات ارسالی هموطنان دانشمند و نویسندگان با درد کشور برای خود سایت ، زیر عنوان ( برای ما بنویسید ) نیز بنا بر معاذیر تخنیکی تا حال فعال نگردیده است ولی با وجود آن تا حال ده ها مقالات نویسندگان گرامی در این ستون ارسال شده است که با اظهار سپاس و شکران بی نهایت از همه این عزیزان ، اینک مقاله ارسالی جناب برادر دانشمندم آقای طاها جان کوشان را درآزمون ملی بدست نشر میسپارم . به امید همکاری های بیشتر و متداوم این سروران اندیشه و قلم با سایت خود شان . باعرض ارادت ویس ناصری.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تذکار: برادر ارجمند ومجاهدنستوه وژورنالیست آگاه جناب ناصری صاحب سلام!

اقدام تان نیک و مبارک باد خداکند که همیش برقولی که داده اید پای بندبمانید.

منصور دار عشقم و در عشق پایدار 

تا پای دار میبرد این پایداریم

ولی در بخش دینی سایت تان از معرفی خلیلی شروع گردیده اما در آخر عفت زبان وقلم مراعات نگردیده نویسنده هرچیز مینویسد ولی حق مسلم مدیر مسئول است تا گندگیهاوتعفن را از مضامین بدور بیفگند, جرم هیچ شخص به فامیل و اقاربش در هیچ قانونی دینی واجتماعی کشورهاانتقال پذیر نمی باشد.

صاحب تبریزی بیتی دارد: دهن خویش بدشنام میالای صائب

کاین زرقلب بهرکس که دهی بازدهد

خدانکند شما خود باعث گردید که خواننده ای شما در اولین بار چنین فروگذاشتهای قبیح را درسایت تان بر بخورد.

دوست آنست که بگریاند و دشمن آنکه بخنداند و تشویق در کژراه نماید. برادرت طاها کوشان 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

بسم الله الرحمن الرحیم

وطندار سلام

منم دشمن آنکس که او ست دشمن تو!

بلی هموطن من!

درکودکی مادران ما از روزتولد بربالین اولادهایشان مصحف مبارک ، شاهنامه و بوستان و گلستان و پنج کتاب را میگذاشتند، این بدان معنی بود که: نو بدنیا رسیده با کلام خدای یکتای بخشندهء مهربان انس بگیرد، ونگاهان تیزبین و ژزف نگراو باددستورات فرهنگ والای ما آشنا شده ودرجوانی وپختگی خود را از راه های نیکو وپرفیض به سرمنزل مقصود دینی ودنیایی برسانند.

اززمانیکه کودکان میتوانستند گپ بزنند و راه بروند وبیاموزند برای آموختن وخواندن قرآن کریم و دیگر مسایل اولیه دینی به مساجد محل برده میشدندوبعدا به مکاتب و مدارس دینی ابتدایی و بلاخره عالی میفرستادند. 

اما پدرانی هم بودند که به جای مصحف مبارک وشاهنامه و بوستان وگلستان و پنج گنج ؛شجره نامه، کارد، قمه وتفنگ بربالین اولادهایشان میگذاشتند.

بودند کسانی وهستند که هنوز که هنوز است ازدرس, مکتب, کتابخانه سینما وتلویزیون وهر چیز دیگر که ما بنام وسایل آموزشی مدرن یاد میکنیم, نفرت دارند, اما تیلفونهای دستی که ارتباطات شانرا برای دزدی و رهزنی وقاچاق و آدم کشی و ویرانگری کمک میکند تنها برای خود وپسرانشان مباح میپندارند و اگر خانمی و یا دختری از آن استفاده نماید, اورا لت وکوب وحتی با فجیعترین وسیله از بین می برند.

این خانه خرابان بی دانش گناه ندارند, اگر بگوییم که درهر سال یک مکتب و یک شفاخانه و یک کتابخانه و یک نل و یک بند ویک………. اعمار میگردید حالااکثریت مرد ما از نعمت سواد و دانش وصحت و آب وبرق به این پیمانه محروم نمی ماندند و برادری وهمکاری را یاد میگرفتند و دو رویی و زور گویی و به من چه گویی دربین مردم ما نمی بود اگر هم احیانا وجود میداشت به این پیمانه نمی بود. حالا ازمن گرفته تا به هرکسی , همه تشنه پول, تشنه مقام, تشنه انتقام, تشنه داشتن, تشنه چورکردن و تشنه ………. هستیم و هیچ کسی هم نیست برای مردم ما واقعیت را اگرچه تلخ هم است بازگو کنند و بفهمانند شان که او برادر و خواهر من گذشتگان ما هرکه بودند و هرچه کردند بدرد ما چه میخوردو آنچه کرده و کشته وهشته اند, تا کجا بدرد خودشان خورده که ما به آن افتخار کنیم, هرکی وهرچه که میگویند و مینویسند بخدا دروغ بوده, بهر تقسیم قبور انجمنی ساخته بودند که همان به ماها به ارث رسیده ,ببینینم که مردم و وطن ما همان چیزی که دوصد سال پیش بودند, امروزهم پسر کاکا تخت پسر کاکا رابخاطر انتقام یک سیلی یک احمق سربه تلاق کرده تمامی ملت را به آتش انتقامها انداخت, از یک زبان, چند نفری چنان دکانی ساختند که ازآن مسخره تر درجهان سراغ نگردد, درمقابل ساختن و پرداختن یک کلمه پنجاه افغانی دریافت میکردند وقص علی الدوام

بازی با مردم و سرنوشت مردم وطن وسیله ای برای پرکردن جیب ها شده چند تایی یک ملت را پیش انداخته با شارلتانی ها و دسیسه بازی وکلاه برداریها یکی را بدنام کرده دیگری را بدام انداخته وخوب را بد و بد را نیک میسازند, صادقین را خائین و خائنین را صادق معرفی میکنند. شمارا بخدا دیگر بس نیست ؟ تاکی این نامردان بی مایه واستفاده جو مردم و وطن را ملعبه خود بسازند و چند تا چک چکی بیدانش و بی شعوردیگر نیز ازدور نسخه بگویند وبنویسند ومردم را بجان هم بیندازند.

بلی هم وطن عزیزم! من منحیث فرزند این کشور در مقابل هریک از وطنداران خود احساس مسئولیت میکنم و هر چیزی را که ازمردم می بینم و میشنوم و برداشت میکنم تا ازبیخ وبن راست وبه مفاد ملت ما نباشد هرگز نمی گویم و هرگزنمی نویسم.

دوسه هفته ای که درولایت زیبای همیشه سرسبز خوست به سر بردم ؛ بیرون شهر, دراینجا برف نمی باردو همیشه هوای ملایم وگوارا داردشمال آن به ولایت هر دل عزیز وباستانی ننگرهارازجنوب وغرب باولایتی که قصداهمیش عقب نگه داشته شده یعنی دره های پرجنگل و کوهای سر به فلک کشیده ای پکتیای زیبا شرقا به کشور نامنهاد وظالم آباد بنام پاکستان نامسلمان ودشمن نلت ماموقعیت دارد. 

خوست کاملا ساحه ای کشاورزی است. باران وافردارد گندم برنج ونی شکراز پیداوار این سرزمین می باشد. گله داری تنها برای استفاده مردم منطقه کافیست. 

درولایات کنر,ننگرهار, پکتیکا, پکتیا, قندهار, زابل,هلمند , زابل و نیمروز هنوز بانکنوتهای کلدار درچلند است. افغانی را خال خال اگر هیچ چیز نداشتند از روی دلسوزی و همکاری و معاونت در داد و ستد استفاده میکنند و دالر که پشتوانه ای اقتصاد کشور می باشد. 

چون افغانستان کشور کوهستانیست لهذا مردم وخصوصا حکام دانا و خرد مند به گمانم که زراعت را در سرتاسر افغانستان درکوها انتقال میدهندوزمین های زراعتی رابه خانه وتجارتخانه هاوپارکها مبدل مینمایند که انشاالله درچند سال نه چندان دور حاصلات آنهارا به تماشاخواهیم نشست؟! ؟! ؟! به همین اساس در چند ولایتی که سفر داشته ام همه زمینهای هموار باغهای میوه دار را بخاطر امنیت بهتر و گریز از تیررس دشمن درخت ها و اشجار مثمره آنرا قطع به قرارگاهای مستحکم مبدل کرده اند که القاعده و طالب ها چه که حتی بعضا الفایده هم نمی توانند به آسانی داخل شوند. خوست نیز ازچنین استحکامات مقاوم برخوردارشده و سی وپنج فیصد ازدرخت های پرثمر زیتون و نارنج را درسحرا باغ خوست به همین منظور قطع کرده اند.

اما در شمال شرق این شهر ولسوالی یعقوبی وشهرک صبری را که حد اقل بیش از ده هزار نفوس دارد, همراه با ولسوال هفت یا هشت نفرازطرف دولت اداره میکنند, چون همه قوماندانهای حزب اسلامی گلبدین خان درآنجا توطن دارند لهذا حکومت را در برقراری امنیت فعالانه کمک مینمایند و القاعده را هم نمی رنجانند و شبها راکت هایشان را که ازمیرانشاه برای آتش بازی می آورند از همین راه بداخل خوست وبر تپه های مشرف بر شهر مستقر مینمایند که خدا این کمک او همکاریشانرا اجردارین نصیب کند.

ودرین شهر خبر چینهای موثق, مثلا خبر می آورند که القاعده وطالبان صد کار حول دیگر را یکسو گذاشته بقصد ترور مجاهد کبیر رفیق خان گلاب زوی خان صاحب, تروریستانی را میفرستند؛ ودوستان ملت مجاهد افغانستان نیزبرای محافظت و مراقبت ازین شخص رحم دل انسان دوست وحامی حقوق بشر؟ و دشمن سرسخت کمونیزم ؟و مسلمان واقعی؟ یعنی وکیل صاحب خان صاحب گلاب زوی خان صاحب وکیل انتخابی مردم, پیشرفته ترین وسایل و امکانات محافظوی سپر تیر دشمن را دراختیارش قرار میدهند!؟

اما درسر خط مرزی بین افغانستان و پاکستان را کوشش دارند که از هرگونه مانع نظارت وتعقیب برآمد و شد تروریستان بیچاره یعنی(د طالبانوجنگیالی) را درکنر ننگرهار پکتیکا بکتیا قندهار و هلمند, مشاورین غمخورودلسوزو دوستان و همدردان واقعی ملت افغانستان خصوصا حکومت والاتباروسابقه دارترین تجربه دار سیاست و کمک او همکاری یعنی انگریز به راه بری آقای تونی بلیر؛ جلو گیری مینمایند تا خدانکرده این حامیان حقوق بشر وصلح و سلم ودانش وپیشرفت در هنگام گذشتن از سرحدات پای شان به چیزی نخورده و هزار کوه سیاه درمیان چیزشان چیز نشده که چیز یعنی که خداناکرده شهید نگشته و قصه تمام نشود. و بقول خانم تاچر باز برنامه هایشان در منطقه ناتمام نماند و باز فرصت ها از دست نرود.

من برای بیرون رفت ازین معضله جانگداز وطن عزیزم طرحی دارم و اگر مراجعی که واقعا میخواهند تروریزم و طالبانیزم درافغانستان بطوردایم وپایدارازمیان برود,وازمن بخواهندباکمال صداقت پیش کش مینمایم.

اما درین میان چرا ما مردم دیگران رامقصر ومولد مشکلات و نابسامانیهای خودسازیم؛ اگر خود ما نکشیم و نبربم و نه دزدیم و نفروشیم وگرو ندهیم کدام قدرت است که بالای کسی به زور پستی و دنائت وظلم را برما تحمیل بکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احسان جان, جوان تحصیل کرده از همین ولایت خوست مشکلات اساسی و عدم پیشرفت این خطه را چنین مختصر کرد:( نبود قدرت دولتی واقعی ,پختونولی,اسلام تندروی وتسلیم شدن درمقابل فشارپاکستان القاعده وجنگیالی های طالب, سیاست نامعلوم وناکاره امریکا و متحدانش در قبال عملکردهای پاکستان, پشتیبانی ازرهائی های پی درپی قصابان تروریست القاعده وطالبان بدون محاکمه و سزا ندادن قاتلین مردم ما!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟)

وخطرناکترین کاری که صورت گرفته وادامه دارد آمدن افراد خلقی و پرچمی (همان اشخاصی که میگفتند:مرگ برامپریالیزم جهانخوارامریکا) نیزدوستداران و هواخواهان آقای اسامه بن لادن وملامحمد عمروپاکستان درمهمترین وحساس ترین ادارات کلیدی نظامی ناتو واردوی افغانستان بنام مشاورفرهنگی اقتصادی نظامی و و و و ترجمان جا گرفته اند( حتی تشکیل جلسات و تبلیغ فاشیزم افغان ملت در داخل مساجد بیس هاصورت میگیرد).

بقول بی بی سی رنگین دادفر اسپنتا، وزیر خارجه افغانستان در یک کنفرانس خبری در کابل گفت که اگر ما پیوسته به شرط های گروگانگیران عمل کنیم و در برابر آزادی هر کسی که طالبان به گروگان می گیرند تعدادی از زندانیان طالبان را آزاد کنیم، گروگانگیری تبدیل به یک روند پایان ناپذیر خواهد شد.

چقدر خوب و بجا ومعقول فرموده اند جناب وزیر خارجیه صاحب ما!

اجازه باشد ازو بپرسیم که:

چرا شما کسانی راکه قبلا بااسناد و مدارک سامان واسباب قتل و آدم کشی گرفتارشده بودندو گرفته شده راهی هستند و بزبان خود اقرار کرده و میکنند, به جرم آدم کشی وارعاب مردم و ایجاد وحشت و ناامنی در افغانستان اعدام نمی کنید؟؟؟؟ 

سرجاهلان بر سر دار به

خادمین ملت را تا میتوانند تضعیف کرده و مشت پرخاشگرسرتنبه وزور گو زور گیر که نیم قرآن را قبول و نیم دیگرش را با عنعنه های قومی وزبانی با پشتیبانی و سعی وتلاش روحانیونی که در زمان مرحوم اعلیحضرت الغازی امان الله, پدرانشان در براندازی و نفاق وخدعه وفریب وتذویر, انگلیس و دارو دسته اش را کمک نمودبودند, مینمایند.

حالا ما از این روحانیون صاحبان نیز که خود را رهبر این مناطق جازده اند می پرسیم که شمارا به خدا درطول زندگی تان بداخل افغانستان برای یک لحظه هم که شده مریدان بیچاره و ناخوان (اما صادق ووفادار) تانرا در مقابل نذرانه های گاو وگوسفند و مرغ و روغن زرد وماش وبرنج و چوب سوخت وپول نقد آنها نصیحت گویا تنویر کرده اید ؟ آیا به آنها اهمیت مکتب, شفاخانه, سرک قیر و آب و برق را گوشزد کرده اید؟ گاهی شده که شما مریدان تان را ازهردو طرف سرحد جمع کرده و به عوض وظیفه اذکار و ادعیه ها که خودتان حتی از روی کاغذ علط میخوانید, توضیح وتشریح نموده باشید که خود کشی در اسلام حرام است و خداوند از آن پرهیز فرموده و در روز قیامت از خودکش بازخواست میکند؟ شمارا به خدا صادقانه جواب بگوئید که خود تان چقدر به دستورات قرآن کریم پای بند هستید؟

اگر مرا کسی متهم به دشمنی با کسی میکند با صدای رسا و گردن بلند منادی سرمیدهم و میگویم:

من دشمن آنکسم که اوبرای زن،اولاد،نواسه،خواهر،برادر،پدرومادر خود مکتب،سینما، موسیقی، تلویزیون، موتر وخانه وبنگله و قصر،داکتر،دوا،صحت ،آرامی ، سعادت وپول و زندگی مرفه را هم در داخل هم درخارج میخواهند و با هزار دزدی و گرگی و خدعه و فریب و فساد، و بهم انداختن من و تو،با طرح توطئه های رنگارنگ و سازش با کافر وابزار و اسلحه آنها جان من و تو و اولادهای ماراگرفته خانه و کاشانه های ما را تباه و برباد کرده ، ریشه وپوست درخت و سیم برق چت ودیوارخانه وکاشانه ما را بنام تجارت از تو در بدل پول ناچیز میخرند، بنام ساختن سرک درخت های باقی مانده از آفات و دستبرد حیوانات دوپا را میخواهند ازبیخ وریشه کنده برای مردم خود بازار فروش پیدا کنند وبدین طریق من وتورا ( ما را) ملت افغانستان را دستنگر و محتاج خود سازند.

وهنوز از آن دور ها نسخه و دستور قوم پرستی و زبان برستی سلحشوری و غیرت و……. را صادر کرده راهی هستند.

زبان بدون علم و عمل به کسی دارو و درمان وآب ودانه و صحت و انسانیت و پیشرفت و ترقی داده میتواند؟ در کجای دنیا و درکدام کشور ودر کدام تاریخ و فرهنک؟؟؟!!!درهمین شهر خوست هزاره اوزبیک شمالیوار هراتی قندهاری زابلی کنری ووووپهلوی هم دکان و دکه دارند و همه باهم مصروف کار وغریبی خود اند و روزی بقدر حوصله ای مرد می رسد.

بلاخره چقدر مادر افغان بزاید و سیاست بازها آنهارا بکشند؟

زین ماومن که داریم آفاق درخروش است 

ای کاش سرمه گردیم تا این صدا نشیند

ازین نسخه نویسان باید خواست وپرسید:ای برادری که چنین دلسوزوغمخوار هستی چرا بکشورت برنمی گردی و با این بیچاره ها در خانه های بی سقف وبی دروازه وکلکین ,بی برق و بی آب گرم وبی دوا و بی داکتر ……. به سر نمی بری و آن نسخه های به زعم خودت شفابخش را, پهلوی شان نشسته وبرایشان نمی نویسی و درکشته شدن و ویرانی و آتش سوزیهای روزانه, چرا نمیخواهی که با پوست وگوشت واستخوانت آنرا لمس کنی و یکجا غیرت ومردانگی و مهمانداری وعقب مانی اینهارا شریک نمی شوی؟ ای نامردهای دروغ گو شمارا بخدا دست از سر این ملت بردارید, بگذارید که اینها باهم و دست بدست هم کالای پاره پاره ای خویش را وسله بزند و درو دیوار و سقف خانه ای خراب شده ای خویش را آباد نمایند و نفسی براحت بکشند آخراینها هم مثل من وتو انسان اند زن و اولاد دارند وحق زندگی وحق دانش وحق….. دارند.

بس است و بس است و بس است لعنت الله علی الکاذبین والمنافقین والمفسدین فی الارض که بجزمنفعت خود و اولاد خود به هیچ چیز وکسی دیگر نه پایبندی دارند و نه مسئولیت. ای هموطن من ازخواب بیدار شو بخود بیا چشم وگوشت را باز کن وبه دستور قرآن تاءمل تعقل تفکر و تدبر کن وعلت ومعلول را دریاب. 

فیض حلاوت از دل بی کبر و کین طلب

زنبور را زخانه برار انگبین طـلب

وما علینا الالبلاغ و الحمدولله رب العالمین وصلوات والسلام علی اشرف مخلوقات محمد وعلی آل محمد.