باتو امشب عید قربان می کنم
شهر دل با تو چراغان می کنم
آستان مهر تو سر می نهم
شکوه از بیداد هجران می کنم
می فروزم آتشی از سوز دل
وز سرشک دیده توفان می کنم
قصهءدرد نهان می گویمت
داغ دل پیشت نمایان می کنم
نقد جانم می فشانم دامنت
هرچه خواهی بهر تو آن می کنم
با تو می مانم زشوق دل مدام
زنده گی باتو بهاران می کنم
عشق وایمانم بود خاک درت
با محبت سجده بر آن می کنم
بزم عیش و لحظه ءشور وطرب
باتو از نو بذر افشان می کنم
بیتو عید ومستی ام از دل بعید
خون دل از دیده باران می کنم
عیدمن،دنیای امیدم تویی
بیتو کی من عید قربان می کنم .
هالند- اکتو بر 2012
نورالدین همسنگر