اینکه پارلمان کشور در کنار وظائیف اصلی دست به ابتکارات عجیب وخیره کننده میزند از نظر کسی پوشیده نیست.درامه های روز ونجوا های شب در مورد کابینه وشرکتها و بانک ها وتمام منابع پولی که در سال جاری بیشتر نقل بر نا مه های شب وروزی رسانه ها بوده است دست آورد های پارلمان کشور است واما ارتقای تشکیل ادارۀ ارگانهای محل به گفته بعضی از اعضای ولسی جرگه بخاطر موجودیت فساد گسترده درین اداره بوزارت امور ولایات یکی از اقدامات معیاری مطابق شرائط معاصر بوده است که میتواند لقب افغانستان را
در نزد ساز مان جهانی شفافیت همچنان در صدر حفظ نماید واگر ساز مانی جهانی افتضاح وتمسخر در دنیا وجود میداشت باز هم افغانستان با داشتن چنین نخبه های در عرصه قانون گزاری میتواانست صدر نشین باشد.درین نوشته جهت آگاهی بیشتر هموطنان به چند نکته اساسی اشاره مینمایم تا اگر خدا خواسته بود برای هموطنانم مفید واقع شود.
دوستان گرامی وخوانندگان عزیز! در مسئله وجود وعدم وجود فساد در ادارات لازم به استدلال نیست اما این مسئله خیلی شگفت انگیز است که راه مبارزه علیه فساد وسیع ساختن تشکیل باشد.من را عقیده بر این است هر چند اداره فشرده باشد زمینه های کنترول فساد بیشتر میسر است واگر فساد موجود باشد با گنده شدن تشکیل و ایجاد چندین هسته وحلقه وزاویه تاریک دیگر بر حجم فساد نیز افزوده میشود یعنی به تناسب تشکیل گراف فساد هم بلند میرود. واگر دلیل این باشد که ما صلاحیت احضار واستیضاح وزراء را داریم واز رؤسای مستقل را نداریم یک فرضیه وطرح مضحک است.آخر این ریاست داخل تشکیل دولت نیست آیا پارلمان حق نظارت بر تمام ارگا نهای دولت را مطابق قانون اساسی ندارد ویا اینکه در قانون اساسی برخی ادارات استثنا شده که باید مستقل وخارج از قانون باشد. این حرف منطقی نیست که به کسیکه رأئی إعتماد نداده اید ازوی پرسیده نمیتوانید؟ پارلمان من حیث مرجع قانون گذار ونهاد ناظر بر پالیسی های دولت حق دارد ارگانهای خورد وبزرگ را کنترول ونظارت کند.واگر این ارگان پر فساد مستقل است اقلا زیر نظر رئیس جمهور خواهد بود درین صورت باید از ریاست جمهوری پرسیده شود واگر رئیس جمهور شخص مصئون وغیر مسئول باشد پس نامش را سلطان وظل الله فی الأ رض بگذارید تا همه دستهایش را ببوسند وفیض گیرند اما حالا وقتی این استبداد گرائی نیست.
لذت استیضاح: فکر میکنم ارتقای تشکیل ادارۀ ارگانهای محل با لذت استیضاح ارتباط نا گسستنی دارد یعنی هر جائیکه پول بیشتر است و کمتر مصرف شده باید زمینه استیضاح آن مساعد گردد.والا استراتیژی دولت در خورد کردن وفشرده ساختن تشکیلات مرکز وولایات است وحالا وکیل صاحب ها به بهانه موجودیت فساد یک ادارۀ کوچک را بوزارت ارتقا می بخشد تا بتوانند در تقرر والی ها و ولسوال ها نقش عمده داشته باشند تا در دور بعدی انتخابات ولسوال و والی که به فرمایش وکیل مقرر گردیده برایش صندوق رای پر کند ویا آن وزیر اداره ولایات را احضار کنند خوب فرض کنیم استیضاح صورت گرفت باز چه میشود؟. مردم انتظار داشتند که نمایندگان شان تشکیل وزارت خانه های تشریفاتی، چون شهداء ومعلولین، وزارت امور زنان، وزارت مواد مخدر و وزارت شهر سازی را با وزارت خانه هائیکه شباهت شغلی دارند مدغم میسازند اما بر خلاف انتظار عالی جنابها یک وزارت اضافی دیگر را بخاطر استیضاح واخذ امتیاز بر گرده بودجه نا توان دولت اضافه کردند. من به دوستانم میگویم شما که سائر وزراء را استیضاح کرده اید فساد چقدر کاهش یافته که حالا تشکیلی را اضافه نموده اید تا باز استضاح را تمرین کنید؟ واین تشکیل بعد از یکسال تکمیل ومنظور شود ودو سال بعد شما چانس دادن رأئی إعتماد بوزیر امور ولایات را حاصل میکنید وباز استیضاح خیلی فاصله دارد زمانی شما مسئولین را استیضاح میکنید که دیگر اشباع شده نیاز به اخذ رشوه وتکرار فساد ندارد.
هدف از ایجاد یک تشکیل چه هست؟ اصولا قبل از ایجاد یک ساختار استقامت های کاری ووظیفوی آن مشخص میگردد وبعد مطابق به نیاز مندی های کاری تشکیل ساخته میشود.اینکه تشکیل را توسعه می بخشند باید ضرورت های کاری آن درست سنجش شود چون به هر تناسب تشکیل وسیع باشد ایجاب استخدام کار مندان وبودجه زیاد را مینماید افغانستانیکه دارد دایه ها ونوازشگران را از دست میدهد باید کمتر بودجه هزینه کند اما وکلا هم تشکیل سازی دارند مثلی که رئیس جمهور کمیسیون بازی دارد.. حال که نمایندگان ملت لطف کرده اند وزارتی را بنام امور ولایات منظور نموده اند معلوم نیست این وزارت کدام بخش ولایات را زیر پوشش میگیرد. بخش ادارۀ ولایلت را، بخش إعمار مجدد ولایات را ویا بخش تشکیلا وخدمات ملکی را.هر گاه وظائف ومسئولیت ها مشخص نشود شکی نیست که تداخل در وظائیف باعث کندی ویا تصادم کاری میگردد که به هیچ صورت سود مند نخواهد بود. واینکه وجود فساد دلیل توسعه وکلان کردن یک تشکیل باشد خیلی مضحک است.
وظائف أصلی ادارۀ ارگانهای محل ویا وزارت امور ولایا ت: در گذشته این اداره به منظور سروی وارزیابی تشکیلات محلی ایجاد شده بود یعنی نقش ساختاری داشت نه مدیریتی واما در حکومت جدید صلاحیت پیشنهاد والی ها به این اداره سپرده شد والی هائیکه از لحاظ رتبه از رئیس ارگانهای محل بلند تر بودند بودند در رفت وآمد به کابل وسفر ها از رئیس شان اجازه میگرفتند یعنی در گذشته رئیس دولت امر مستقیم والی ها بود حالا رئیس ار گانهای محل آمر مستقیم وبعد رئیس جمهور؟ و این اداره من حیث نقطه وصل ویا وسیله بین رئیس جمهور ووالی های ولایات شد یعنی نقش نسبتا مدیریتی پیدا کرد که با وظائف اصلی آن در مغایرت تمام قرار داشت. وحال که نام وزارت بر آن گذاشته شده طبعا راه خودرا گم میکند وهمیشه برخی وزارت هارا هم دهانه میزند تا در امور ولایات مداخله نکنند.لذا بخاطر جلو گیری از اصطکاک اداری پیشنهاد مینمایم تا وظائف این اداره در بخش تشکیلات تمام ارگانهای محلی خلاصه گردد وبه نحوه مدیریت واجراأت مداخله نکند والا بسیاری از وزارت خانه ها بدون تکلیف خواهد ماند. واگر این وزارت بتواند بر تمام تشکیلات ولایات تجدید نظر کند کار شایسته خواهد بود. چه در شرائط فعلی باز نگری تشگیلات کل کشور خصوصا ولایات یک امر ضروری وحیاتی است.بسیاری مناطق تا هنوز با اداره وتشکیل آشنائی ندارند وبسیاری مناطق در خلاء اداری مطلق به سر می برند وحتی از لحاظ جغرافیائی مرز بندی ها ادارات محلی خیلی غیر ستندرد وبر مبنی مصلحت ویا اغراض شخصی صورت گرفته که با عث دوری وبیگانگی مردم از دولت شده است. دولت تا هنوز نمیداند که برخی مردم نسبت نا درست بودن تشکیلا وبعد مسافه تا هنوز مرکز ولایت خودرا ندیده اند چون از مرکز ولایت تا 300 کیلو متر فاصله دارند وهیچ سرک ووسیله نقلیه به منطقه شان نمیرود این وضعیت کشور را دچار بحران میکنند لذا بائیست روی تشکیلات کل کشور از سر کار شود ولایات کشور دوباره مرز بندی شود چون مرز بندی های سابق خیلی نا درست وبر مبنی اغراض نا سنجیده وغیر ملی ساخته شده است..امید وارم ازین نوشته ام انتباه منفی گرفته نشود.من ازینکه وکیل ها بدون سنجش یک اداره را بوزارت ارتقا دادند خیلی نگارم وهم وظاوف ادارۀ ارگانهای محل مشخص نیست که باید چه کار های انجام دهد؟