گلبدین حکمتیار رهبر شاخه نظامی حزب اسلامی افغانستان در مصاحبه أخیر خویش سهمگیری پروسه انتخابات را مشروط به خروج نیرو های خارجی وشفافیت وعادلانه بودن پروسه انتخابات دانسته واز معرفی کاندید غیر از خویش صحبت نموده است وخوب است که درین راستا کمی مفصلتر صحبت شود.هر چند از أعضای برجسته و کلیدی حزب اسلامی کسی نیست که در بیرون از حکومت آقای کرزی باشد ولی باز هم نسبت باید به إظهارات أخیر جناب حکمتیار باید نگاه مثبت داشت چون این اولین مصاحبه نرم بنوع خود در تاریخ مبارزات ایشان میباشد
که از مشارکت در پروسه سیاسی سخن بمیان اورده. شروط حکمتیار وی را از هدف دور میسازد: حکمتیار سهمگیری خویش را در پروسه انتخابات مشروط خروج نیرو های خارجی وعادلانه بودن وشفاف بودن پروسه انتخابات اعلام نموده این در حالیست که جناب کرزی بر خلاف حکمتیاربخاطر سب وتاژ کردن پروسه انتخابات بر خروج پیش از وقت نیرو های خارجی تأکید دارد. وهم در مسئله کاندید نمودن فرد مورد نظر افکار این دو شریک غیر مستقیم با هم در تصادم است. از آنجائیکه افراد کلیدی حزب اسلامی در داخل نظام همه در تیم حامد کرزی اند ووی میخواهد درین دور از میان ایشان یک کاندید را معرفی کند این تصمیم با موقف حکمتیار که خود میخواهد شخص امین مطیع وفرمانبردارش را از حزب اسلامی کاندید نماید در تضاد است وشاید این دو حرکت موازی در نهایت به نقطه تقاطع ویا تصادم برسد که باز هم جناب حکمتیار را از هدفش شان دور میسازد وذهنیت عامه بر این استوار است که در انتخابات آینده افراد حزب اسلامی که یکجا با حامد کرزی یک کاندید را معرفی خواهند کرد.
نمایندۀ أصلی حکمتیار کیست؟: آقای حکمتیار در داخل نظام کابل افراد زیادی دارد که بدون ایماء واشاره وی کار نمیکنند مثلا جناب ارغندیوال که وزیر حکومت ورئیس شاخه ملکی حزب اسلامی است گفت به حکمتیار احترام فراوان دارد وایشان را رهبری شاخه نظامی حزب میداند وخودش بخش سیاسی وملکی را حمایت ورهبری میکند ولی مردم میدانند که آقای ارغندیوال بدون اجازه حکمتیار آب هم نمیخورد به همین تر تیب والیها ومشاورین رئیس جمهور که عضویت حزب اسلامی را دارند همه گوش بفرمان حکمتیار اند واگر چنین نباشد دیگر حکمتیار کسی را ندارد ودر معادلات سیاسی طرف حساب نمیشود..اما إعزام نمایندگان چون محترم قطب لدین هلال وغیرت بهیر ویا قریب الرحمن سعید به منظور تأئید وتوجیه نظریه افرادیست که در داخل آمدن حکمتیار را به حامد کرزی وعده داده اند واما درین میان شخص هلال برجسته ترین ومطمئن ترین فرد حزب اسلامی است که میتواند قضایارا باز تر بهتر وقابل قبول مطرح سازد. وی تجربه سیاسی، نظامی واداری کافی دارد وهیچ گاهی بر ادامه وشدت جنگ فتوا نداده بلکه بر ملکی شدن ویا سهیم شدن حزب اسلامی در پروسه نظام داری سیاسی تأکید کرده واینکه حکمتیار تا چه پیمانه بر قطب الدین هلال إعتماد دارد جای تردید است.چون هلال فردی نیست که حکمیتر آنرا به هرطرف توجیه ویا امر و.نهی کند.
ضعف دوم در إظهارات جناب حکمتیار این است که ایشان تا هنوز خودرا بیرون از نظام فکر نموده در صورت موجودیت پایگاه های نظامکی امریکا در داخل افغانستان باز هم حرف از مقاومت میزنند.این در حالیست که بسیاری از وزراء ووالیهائکه عضویت حزب اسلامی را دارند زیر حمایت همین خارجی ها به أهداف خودرا رسیده اند واز حضور خارجی ها بهره کافی برده اند.واگر بفرض محال ایشان مخالف حضور خارجی ها باشند برای قبولی نتائج انتخابات که به نفع ایشان نباشد چه ضمانتی به ملت میدهند.در گذشته تجربه این بوده که ایشان پیروزی حریفان خودرا با راکت محکوم کرده است وشکست حزب اسلامی را بی عدالتی میداند واگر ایشان حاضر شوند نتائج انتخابات را به هر حال می پذیرند همه مردم بر خروج نیرو های خارجی حکم میکنند ودلیل بقای خارجی ها در افغانستان حضور افراد مسلح قانون شکن در کوه ها ودره هاست اگر منطق سلاح کنار گذاشته شود وهمه با شیوه مدنی با قضایا بر خورد کنند دیگر نیاز به حمایتگر ویا ناظر خارجی نیست واین تفنگداران خوددماست که پای تفنگداران خارجی به سر زمین افغانستان کشانیده اند.
حرف بجا: حکمتیار گفته است اینکه حامد کرزی سپردن محابیس را از امریکائیها به حکومت کابل بد س آورد های واشنگتن میداند خیلی مضحک است چون امریکائیها در حال بستن بستره خود از افغانستان اند ومحبوسین را با خود نمی برندواما با این کار حال محبوسین بهتر نمیشود چون امنیت افغانستان بیشتر از خارجی ها محبوسین را شکنجه مینماید.بناءٌ درین بخش با ایشان هم نظرم وتشخیص خوبی داده اند لذا حق مرد را نباید پوشید.اما نا مردی های دیگرش نه تنها من را بلکه همه ملت را کشته است…