سوتلانا الکسیویچ روزنامه نگار67 ساله بلاروسیه به نوشتن آثارمستنددرقالب مصاحبه به عنوان چهارده ومین بانوبرنده جایزه ادبی نوبل سال 2015 اعلام گردید.اعضای اکادمی سوئد این جایزه رابه دلیل روایات چند صدایی اش که مظهرمحنت وشجاعت درروزگارمعاصراست بوی اعطا نموده است. اوراویی وقصه گویی رویداد ها با ژانروسبک جدیداززبان شاهدان عینی،اقارب و بازماندگان حوادث است. پیش ازاین جایزه ادبیات نوبل به ا شخاصی تعلق میگرفت که برجسته ترین آثاررا درقالب داستان های ادبی وشعربا ماهیت معنوی آفریده باشند. منقدان ادبی معتقداند که درسبک چند صدایی سوتلانا درقالب مصاحبه ها رویا وواقعیت درکنارهم موج میزنند. سوتلانا در31 ماه می 1948 درشهراستانلاواوکرائین ازپدربلاروسی ومادر اوکرئینی زاده شد،پدروی بعدازختم سربازی به بلاروسیه آمد وبه صفت معلم مشغول کارشد وازاعضای فعال ودوآتشه حزب کمونیست شوروی بود ووفاداری اوبه حزب به حدی بود که بدوستان خود توصیه مینمود وقتیکه مردم جسد مرا باکارت عضویت حزب کمونیست دفن نمایید. سوتلانه بعدازفراغت ازدانشگاه مینسک دررشته خبرنگاری درروزنامهای کم تیراژ بیرون شهری کارمیکرد اما نظرودیدگاه های معترضانه داشت. بعدازفروپاشی شوروی وآزادی بلاروسیه سوتلانا محیط سیاسی بلاروسیه را مخصوصا دردوره نخست زمامداری الکسندر لوکاشینکو که چون آخرین دیکتاتور اروپا درغرب تبلیغ میگردد تنگ وخفقان احساس نمود وسالهای طولانی به کشورهای آلمان، فرانسه وایتالیا فعالیت های ادبی خودرا ادامه داد و موفق به دریافت جوایز ادبی این کشورها گردید. سوتلانا نخستین اثر خودرا درسال 1983 بنام « جنگ چهره زنانه ندارد» نوشت.
این اثرحاصل گفتگوی اوبا زنان و بازماندگان جنگ دوم جهانی است که نویسنده باروش فوقالعاده براساس ترکیبی خاطرات ومشکلات زنان رادر زمان جنگ درکنارهم قرارمیدهد.معروف ترین اثراو«نیایش چرنوبیل » است که درسال 1997 نشرگردید، سوتلانا دراین اثرفاجعه نیروگاه اتمی چرنوبیل را اززیان شاهدان عینی با شکل وروش خاص به تصویردرآورده است. اثردیگروی «تابوت های فلزی» است اودراین اثربه تصویرسازی جنگ شوروی درافغانستان ازسالهای 1979 تا1989 پرداخته است. اودراین اثر راوی وقصه گوی سربازان شوروی درافغانستان است. سوتلانا میگوید ازکودکی به روحیه کمونیستی وحزبی ویا انسان سرخ تربیت و بزرگ گردیدم. بعد ازفاجعه افغانستان باکمونیسم وانسان سرخ وداع نمودم. موقعیکه دریکی ازشفاخانه ها ی کابل زنی رادیدم که کودکی بروی سینه آن لمیده بود،خواستم عروسکی راتحفه بدهم دیدم که دستها وپاهای این زن درجنگ قطع گردیده است. شایان تذکراست که قصه ها وروایات سوتلانا درباره افغانستان، چرنوبیل و وضع اجتماعی مردم درزمان شوروی بعد ازسقوط کمونیسم برای خوانندگان روسی زبان تازه وبکرنیست ودررسانه های روسیه مخصوصا درسالهای 90 حوادث ورویداد های دوران اختناق استالین واشتباهات شوروی درافغانستن ماهرانه تروبرجسته ترو بالحن وانتقادات شدیدترازوی ترسیم ونقادی گردیده است. برنده جایزه ادبی نوبل درمصاحبه های خودمیگوید که مردم روسیه درطول تاریخ بارستم زمامداران خودسررا بردوش داشته اند، کمونیست ها هفتاد سال با تئوری اغواگرانه وارتجاع مترقی مردم رافریب دادند ودموکراتها بعد اززوال بلشویکها بیست سال به غارت وچپاول مردم پرداختند. خانم سوتلانا پیش ازدریافت جایزه نوبل درمیان دوستداران ادبیات نویسنده گمنام بود،بعد ازکسب جایزه نوبل سخنان اوبیشتررنگ وبوی سیاسی دارد، اوبعد ازدریافت جایزه نوبل به خبرنگاران گفت: من دنیای روسیه خوب وانساندوستانه رادوست دارم اما ازدنیای روسیه بیری، شایگو وپوتین بیزارم. «بیری- ازجلادان دوران اختناق استالین وشایگو وزیردفاع فعلی روسیه است.» اوپوتین رامحرک بحران اوکرائین وسوریه میداند اما با حسرت و تاسف از محبوبیت روزافزون پوتین چشم پوشی نمی تواند، اکثریت روسها بمن میگویند «که حاضراند به خاطر روسیه مقتدر خود وفرزندان خودرا قربانی نمایند» سوتلانا غریزه فطری مردم روسیه رابه وطن الگوی ذاتی قدرت طلبی های امپرطوری مابانه آنها میداند ومی گوید که این حس درسینه هرروس می تپد. جوایز ادبی وسیاسی نوبل به عقیده کثیری ازسیاستمداران ودوستداران ادبیات آلوده به گرایش های سیاسی گردیده است.گییرلوندیست ازمنشی های کهنه کارکمیسون اکادمی جایزه ادبی سوئد میگوید اعطای جایزه سیاسی نوبل درسال 2009 به بارک اوما اشتباه بود، جایزه سیاسی نوبل به خاطر صلح وجهان بدون اسلحه اتمی وهمکاری بین کشورها به اوباما داده شد واو نه توانست به این امید اکادمی جایزه صلح نوبل جامه عمل بپوشاند.
تـــــاریــــخ مــخـــــتـــصــــرجـــــایــــزه نــــوبــــل
آلفرد برنهارد نوبل( 1833 – 1899 ) شیمیدان سوئدی استهکلم مخترع دینامیت وباروت بدون دود است وسرمایه سرشارازاین اختراع نصیب وی گردید. وقتی که اودید ازاختراع اوبرخلاف انتظارش ،برای افزایش قدرت سلاحهای جنگی وآدمکشی استفاده میگردد بسیارمتاثر گردید وطبق روایت دیگردرسال 1888 برادراو آلفرد لودویک درگذشت ویک روزنامه فرانسوی خبرمرگ برادراورا که « مخترع مرگ مرد » عنوان نمود این خبرنوبل راتکان داد ونمی خواست تادرحافظه جهانیان چون مخترع مرگ وانفجار باقی بماند و تمام دارایی خودرا وقف پاداش به برگزیدگان علم وادب وصلح جهانی نمود. ازسال 1901 این بزرگترین ومشهورترین جایزه جهانی به دانشمندان، مفاخرادبی وشخصیت های برجسته دنیا که نوآوری های بی نظیردرپیشرفت علوم بنیادی چون فزیک، کیمیا، طب، ژینیتیک، اقتصاد وشاهکارهای ادبی وانسانهای که درراه صلح ودوستی برازندگی دارند اعطا میگردد. تاکنون 767 شخصیت های برگزیده جهان بدریافت جایزه نوبل نایل گردیده اند،اما درمیان برگزیدگان کسانی بوده اند که جندین بارجایزه نوبل راکسب نموده اند که بناء تعداد برندگان جایزه نوبل 860 دانشمند و22 سازمان جهانی میباشد. اعطای جایزه نوبل درسالهای جنگهای اول جهانی 1914 تا 1918 وجنگ دوم جهانی 1939 تا 1945 متوقف گردید . این جایزه هرسال به برگزیدگان اعطا میگردد واگردرمیان برگزیدگان هیچ اثروشخصی شایستگی دریافت جایزه را نداشته باشندبه کسی داده نمیشود وهزینه جایزه به بنیاد نوبل باقی می ماند.بیشترین جوایزتاکنون به پیشتازان علوم پایه ای چون فزیک، کیمیا، طب، اقتصاد وادبیات تعلق داشته است. درمیان کشورهای جهان دانشمندان امریکا مقام اول، انگلس دوم، آلمان سوم وروسیه مقام جهارم را به کسب دریافت جایزه نوبل دارند. جوان ترین برنده جایزه نوبل ملالی یوسف زی ازپاکستان است که به 17 سالگی جایزه صلح نوبل را کسب نمود.وکهن سالترین برنده جایزه نوبل لئونید گوروویچ بود که درنود سالگی جایزه اقتصادی نوبل بوی اعطا گردید. اگرآلفرد نوبل امروززنده می بود تاثروتاسف اوبیشترمیگردید وقتیکه می دید سیاستمدران ماجراجو وحریص وجنگ طلب از تازه ترین نوآوری های دانشمندان جهان به نفع خوداستفاده مینمایند درحالیکه هردقیقه میلون ها انسان دراثرکمبود غذا ودوا تلف میگردند.
دکتورعلی احمد کریمی- مسکو