شهر چور عنوان طنزیست از جناب نسیم اسیر

 

توگویی کشورما ملک چوراست
که هرکارش زنظم ونسق دوراست
شده عمری که خلقی درمذلت
فتاده غرق، گویا درتنور است
نوای عیش ، صوت انتحاری
صدای مهر ، کشتار و ترور است
کنون درگیرو دار انتخابات
به راست و چپ عبور است و مرور است
بهر کنج و کنار و روی دیوار
پلاکات و شعار است و شعور است
ز رکلام و ز اعلانات بسیار
فضای شهر یکسر کج و کور است
به چشم آید که جنگل زار گشته
چونان خیل ملخ ، یا موج مور است
ز دفع جنگ و رفع محنت و غم
به مردم وعده دادن ها وفور است
ولیکن ناگهان از انتحاری
دوصد تا زخمی ، اهل قبور است
بنازم همت جمعیتی را
که صد غم می کشد ، اما صبور است
«
اسیر»این طنز را زان می نویسد
که می بیند وطن در فتنه گور است
اگر چه گفته های انتقادیش
زمانی بی نمک ، یکبار شور است
کنون در دفع نیرنگ و تقلب
تپیدن ها ضرور است و ضرور است

م .نسیم «اسیر» ۲ اکتوبر ۱۸ع ، فرانکفورت