به ادامه سراج التواریخ٬ نقل قول ها ویادداشتهای ازعلامه فیض محمدکاتب: مـحمـد احسـان واصـل

   بامروری براین اثر، یادداشتهای برداشته ام که بااندکی تغیرات ازنثرقدیم بدون اینکه دراصل متن تغیروارد نمایدآماده نموده ام وخدمت عزیزانیکه علاقمند به گذشته های تاریخی باشند ، دربخشهای جداگانه پیشکش خواهم کرد .

اعـمارقـصردلکـشاه

سردارعبدالرحمن در۱۸۶۸ پس ازشکست درمقابل قوای امیرشیرعلیخان ابتدا دربنو(هند)وبعدازراه سیستان به بخارا وسمرقند و تاشکند رفته وبامعاش ماهانه ۱۵۰ منات (واحدپول آنوقت روسیه تزاری) زندگی میکرد، پس از۱۲سال مهاجرت به اجازه «جنرال کافمان» ازراه بخارا داخل رستاق افغانستان گردید. از۱۸۸۰ الی۱۹۰۱ بحیث امیردولت مطلق العنان افغانستان بود که درامور مهم دولت بغیرازخودبه هیچ کس اعتماد نداشت وتمام مسایل ملکی ونظامی زیرنطر مستقیم شخص شاه حل وفصل میشد .

امیرعبدالرحمن پس ازرسیدن به سلطنت کابل بالهام ازتعمیرات بخارا،سمرقند ،تاشکند ودیگرشهرهای روسیه دست به اعمارتعمیرات ازجمله قصر دلکشاه، سلامخانه عام وسلامخانه خاص زده که تا آنوقت شاهان وامیران دربالاحصارکابل زندگی وحکمروایی میکردند. همچنان دراین دوران تعمیرات ارگ کابل،عمارت گلستان سرا وبوستان سرا، برج شهرآراء ،کوتی لندنی، مسجدعیدگاه، عمارت باغ بالا، سلامخانه پغمان،عمارت جهان آراء درخلم، قصرشاهی جلال آباد وهمچنان عماراتی درمنزل باغ قندهار،هرات، خوست ویکعده پل هاوقشله های نظامی درکابل ، دهدادی(مزارشریف) ،هرات وخوست اعمارویاترمیم گردیده ویا در دوران پادشاهی امیر حبیب الله پسرش به پایه تکمیل رسیده است .

پل ، تخته پل شوربازارهم که پس ازقتل کیوناری انگلیسی دربالاحصارکابل تخریب شده بود درهمین زمان ترمیم شد تا سنگ های تراش شده ازسنگ تراشی باراه کوتاهتر به محل اعمار قصر برسد .

فیض محمدکاتب در وقایع سال ۱۳۲۰هق(۱۹۰۳) ثبت نموده است کهقصرسعادت وعشرت حصردلکشا را معماران واستادان چابک دست ومهندسان بادانش خردپیوست به امرحضرت اقدس والا اساس نهاده، مشغول ومواظب تعمیرآن شدندتمام آهن آلات سقف واستوانه های فلزی آن توسط نماینده دولت آن زمان محمداسمعیل سفیر،برای مستربراون کمپنی فرمایش داده شد. درماه صفر۱۳۲۲هـ ( ۱۹۰۵) درابتداء «مبلغ شصت هزار روپیه کله داربرحسب تخمین به مستر مذکورازپول عطیهٔ سالانه ومستمرهٔ دولت انگلیس داده شدپس از برآورد قیمت وکرایهٔ رساندن آن به پشاور،امرپنجاه هزار روپیه کلدارکه مجموعاْ یک لک وده هزارکلدارآن ازهمان مبلغ «عطیهْ کمک انگلیس»(*) که باامیر عبدالرحمن درزمان آغاز سلطنتش وعده شده بود وتا اخیر دوران امیر حبیب الله ادامه داشت به نام فارن سکرتردولت انگلیس حواله نمود تا سامان آلات به پشاور برسد. (ج۴ ب۲ص۵۷۶و۳۶۲)

درآن زمان این آهن باب راازپشاورتاکابل توسط کراچی های که باگاوبسته بوده (گاو کراچی)انتقال میدادند.مسؤولین آنجا کرایه یک عراده گادی (کراچی) را ازپشاورتاکابل۲۰۰روپیه کلدار(**) ونسبت اینکه کراچی دوباره رجعت داده نمیشده قیمت کراچی را شصت روپیه کلدارمجموعاْ۲۶۰کلدار وبا علاوه اجوره جرثقیل وکارگران مجموعاْ یک لک وبیست هزارروپیه محاسبه وتقاضا نموده بودند  که «حضرت والا»ازمکاید (مکر وحیله) وحیل او دانسته بود رقم فرمودافزون ازمبلغی که داده شده است و کافیست داده نمی شودو۵۲هزار روپیه کلدارکه نودودوهزارروپیه کابلی میشد،پول حیف ومیل شان داده نشد وآهن آلات قصردلکشا به کابل رسید. وبراساس نوشته سراج التواریخ «… .واین قصر دراین ایام احداث یافته تا سنه هزاروسه صدوسی (۱۹۱۲) ساخته وافراخته گشته، درسنه هزاروسه صدوسی وچهار(۱۹۱۶)، تمامت اسباب وسامان زینت و فرش آن انجام گردید.»(همانجا،ص۳۶۳ ص۶۰۲)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(*) «عطیهٔ مستمرهٔ سالانه انگلیس» درسال۱۳۱۶ق به امیرعبدالرحمن داده شدکه مقدار آن پنج لک وپنجاه وهشت هزارونهصدوپنجاه وچهار روپیه کله داربود وهمه ساله تا پایان دوره امیرحبیب الله ادامه داشت .

(**) یک کلدارهندی درآن زمان معادل یک ونیم روپیه کابل بوده . وبراساس برخی نوشته ها درآن زمان قیمت یک راس گوسفندیک روپیه بوده.

****************

برای اینکه بیشتردرمورداعمارقصر دلکشاه ، مقدارآهن باب وتعداد گاوکراچی ها رادرگذشته های بیش ازیکصد سال قبل تصور بهترداشته باشیم، صفحهٔ از سراج التواریخ را به نثر خود فیض محمد کاتب بخوانید :

« محمد اسماعیل خان سفیر، پس ازپرتووصول افگندن منشوری که روپیه ندادن برای حمل ونقل آهن آلات قصر دلکشا به  روز بیست وهفتم ربیع الاخر[۱۳۲۲ هـ ] چنانچه گذشت به نام او اصدار یافته بود، که ’’:سابقاً هرواحدی ازعرادهٔ گادی رایکصد وهفتاد روپیه کرایه نوشته ویک لک روپیه خواسته بودم، چنانچه فرمان یک لک روپیهٔ کله داربه نام فارن سکرتر اصداریافت، ثانیاً که محقق ومعلوم گشت، مکشوف افتاد که یک عراده دوفرد گاوی [کراچی که دوگاو بسته شده باشد ] که دوازده من انگلیسی برمیدارد، به کرایه یکصدوپنجاه روپیه کله دارویک عرادهٔ چهارفرد گاوی که پیل پای ها وشاه تیرهای آهنین رابر میدارد وهرواحدی ازآنها سی وشش الی چهل من درشمار می آید، سه صد روپیهٔ کله دارکرایه دارد، چنانچه کارکنان مامورهٔ پشاور بمبه های خاموش کن آتش راقرار همین کرایه گسیل کابل نموده اند، پس دراین صورت کرایهٔ حمل ونقل اسباب وآهن آلات  دلکشا ازسنجش ومیزان افزون به حساب می آید، زیرا تمامت اسباب وآلات آن ده هزارمن انگلیسی است. چنانچه ثلث آن به ذریعهٔ دوصد عراده حمل ونقل داده وچهل هزار روپیه کله دارتقریباً صرف شده است واز این قرارالبته دوثلث بقیهٔ آن هشتادهزار روپیه کله داربه کارداردکه تخمیناً سی هزارروپیه افزون ازیک لک روپیه ای که فرمان شده است به خرچ می رود، وغیرازمخارج فرستادن داکترویسرای وتنخواه واخراجات انجنیر برق وآتش بازی ومصالح آن ونه هزار روپیه بهای جواهرات سردار عالی که مجموع قریب بیست وپنج هزار روپیه به حساب می آید .” الغرض ازاین ابواب درجهٔ عریضهٔ خود کرده، شصت هزارروپیهٔ دیگرخواستار آمد. وحضرت والا که همه تن متوجه تعمیرقصر سعادت حصردلکشا بود ولک ها روپیه درصرف آن درنظرهمت شاهانه معادل خردلی نمی نمود، درروز سوم جمادی الاخری یک لک روپیهٔ دیگر به نام فارن سکرتر حواله فرمود که به محمد اسماعیل بدهدج۴ب۲ص۶۲۴

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عکس از قصردلکشا که در۱۲ جوزای سال ۱۳۱۱خورشیدی (۱۹۳۲) گرفته شده است

عکس صفحهٔ ۶۲۴ جلد۴ بخش دوم سراج التواریخ