مردم افغانستان ازبازی های مبتذل شعبده بازان سیاسی خسته ،ناامید وبی تفاوت گردیده اند. همه میدانند که انتخابات و نتایج آن به مصلحت ارباب بزرگ اعلام میگردد تا ضرورت حضور خود را تازمانی که می خواهد مشروعیت بخشد. بازی انتخابات کنونی درکشور ما شبه به تیاتری بود که به هنرنمایی یک بازیگر اجرا گردید . اشرف غنی در این تئاتر چون بازیگر ماهر رقبای خودرا به پشت پرده این تئاتر آزاد گذاشت تا به کوبیدن بد اخلاقی ها و رسوایی همدیگر بپردازند . غنی با استفاده ازشمشیر قدرت اجرایی، پاهای آنان را قطع نمود تا چون بازیگر اصلی و جالب به روی صحنه ظاهر نگردند،اشرف غنی با شناخت دقیق از رقبای مجاهد کشف نمود که آنان پایه مردمی و سابقه پاک و درخشان در عالی ترین مقامات دولتی ندارند.
غنی در مقابل تهدید های رقبای خود خونسردانه عمل نمود.رقبای که پیش از انتخابات و تا هنوز هشدار می دهند که درصورت تقلب در اعلام نتایج انتخابات، رئیس جمهور رابه زور از ارگ بیرون می نمایند.آنان با این تهدید ها بدون توجه به اراده اکثریت مردم شمشیر قدرت اجرایی، اشرف غنی را تیز تر گردانیدند. مردم افغانستان از غاصبان زمین ،جلادان و چپاولگران که آسمان خراش های مجلل را بروی استخوان های میلیون ها مردم مظلوم افغانستان بنا نموده اند و در لابلای هر خشت و سنگ آن خون دل بیوه زنان بی سرپناه موج می زند متنفرند واعتماد ندارند. مردم ما فقیر اند اما حافظه ضعیف ندارند.مردم ریاکاری های تفرقه جویانه کرزی را فراموش نکرده اند. مردم می دانند که کرزی نه تنها به گرفتن جزیه از کد ۹۱ عادت نموده است بلکه بی شرمانه بخاطر برگشت دوباره به ارگ باطرفداری های متملقانه وزیر زمینی از مخالفان و طالبان و بحران سازی اوضاع، با آب گل آلود قصد گرفتن ماهی را دارد . نام عبدالله چون سیاستمدار ابن الوقت برای اکثریت حساس برانگیز گردیده است و مردم به رفتار تجمل پرستانه وبی مزه او می خندند او از انتخابات “صادقانه،شفاف وبدون جعل وتقلب”به خاطر آن اشک تمساح میریزد تا در تقسیم قدرت مانند سابق سهم داشته باشد. عبدالله برای نیل به این هدف حتی از طرفداران خود چون گوسفند چاق وفربه برای قربانی در روز مبادا استفاده می نماید. حکمتیار قصاب مردم کابل را هیچکس فراموش نه نموده ونه خواهد کرد، در اثر قساوت های وحشیانه او هنوز اشک چشم مادران داغدیده نه خشکیده است، همین طور مردم جنایات سایرتکه داران قوم فروش وخاین به مردم و وطن را هرگز از یاد نه خواهند برد . اگر چنین افرادی با استفاده از زور و پول بنام انتخابات قدرت را غضب نمایند،آیا آینده کشور بد تر و رسواتر ازامروز نه خواهد گردید؟ آیا این نوع انتخابت می تواند از لحاظ اخلاقی،سیاسی،انسانی و حقوقی مشروعیت داشته باشد؟اگرچه غنی چون ضامن قانون اساسی نیز نه توانست از تساوی طلبی های بشردوستانه، عدالت اجتماعی،مبارزه به مفاسد دولتی دفاع نماید،ولی لااقل دستان او درجنگهای مجاهدین لکه دار و آلوده به خون نیست.اشرف غنی پدیده متضاد در فرهنگ سیاسی ماست ازیک جانب بادریافت عالی ترین مدرک از دانشگاه معتبر آمریکا ، زندگی طولانی و تجربه کافی در جوامع مدنی غرب از آزادی های سیاسی ومدنی حمایت مینماید ،ازجانب دیگر طبیعت دیکتاتوری دارد وبا حفظ این غریزه فطری نمی تواند عشق وعلاقمندی خودرا به جامعه بسته پنهان نماید .کسانیکه با او کار کرده اند میگویند که دولتمرد خشن است وظرفیت شناخت افراد وتفویض اختیارات در خور توانایی های آنان را ندارد .درتاریخ دیده شده که گاه گاهی رژیم های دیکتاتوری کار آمد بوده است.افغانستان به آزمایش خطرناک مواجه گردیده است،خلا قدرت می تواند صدمه شدید به اردوی ملی ونیروهای امنیتی وارد نماید . دیدار ترامپ با اشرف غنی در همایش بین المللی اقتصادی در شهرداووس سویس که درآن سران کشورهای جهان از آن جمله یکصد و بیست میلیاردر دنیا اشتراک ورزیده بودند نشانه خوشبینی کاخ سفید به اشرف غنی است و واشنگتن به او چون لیدر قابل کنترل به آینده همکاری ها دو جانبه ،منطقوی و مذاکرات صلح اعتماد دارد .
دکتور علی احمد کریمی