این تمدن جز جنایت نیست نیست : شعر استاد نامق

استاد در حال شعر خوانی

 

من که دیدم این تمدن جز جنایت نیست نیست
در حق اقوام مظلوم جز خیانت نیست نیست
ساینس و تکنالوژی بر غولان آدمـروی عصر
جز به استعمار دست آویز و آیت نیست نیست


از جهان خواران پر آز و ابلیس خصلتان
غیر جنگ و غیـر ویرانی عنـایت نـیست نیست
نی عراق آرام و نی شام و یمن نـی کشورم
از مسلمانان به الله جز شکایت نیست نیست
خنده دارند غربیان بر فقر و ناداری ما
بهر شان خوشتر ز جهل ما حکایت نیست نیست
جهل و گمراهی و فقر و غربت از حد گذشت
بهر مایان از چه توفیق و هدایت نیست نیست
گاه چین بر دار می آویزد و گاهی امریکا
از مسلمان زهیچ جا امروز حمایت نیست نیست
نی در امریکا بود جنگ، نی اروپـا، نی بروس
جز میان این مسلمانان جنایت نیست نیست
یکسو اسرائیل دارد قتل عام و یکسو غرب
چونکه اخوت بین شان دیگر رعایت نیست نیست
کافران یک ملت واحد باشند در جهان
ملت اسلام چرا بر آن درایت نیست نیست
از چه با هم در صف واحـد نمی گردند جمع
دشمنان گویند مسلمان را کفــایت نیست نیست
قاضی گر تاریخ بود، تاریخ خوان آینده گان
غیر لعنت بر تروریستان روایت نیست نیست
انتهای معرفت غول رۀ انسان شده است
گرچـه دانش را دیگر حد و نهایت نیست نیست
ارمغان این تمدن است سلاح هستوی
بر بلا و آفت هایش حد و غایت نیست نیست
مردمـان صلح خواه عصر ما را زعمق دل
از سیاست های استعمار رضایت نیست نیست

25 رمضان 1394 هـ ش
استانبول، چیلیک تیپه