دونالد ترامپ پیش از تراژیدی ۶ جنوری هوشدار داده بود که روز جشن دموکراتها را برای تصدیق بایدن به مقام ریاست جمهوری در کنگره امریکا به جهنم آنها تبدیل خواهد نمود . هوشدار ترامپ تحقق یافت و فاجعه حمله به سمبول دموکراسی امریکا بحرانهای کرونا و مشکلات اقتصادی را تحت الشعاع قرارداد و جهان را دچار شوک گردانید.. جو بایدن ریس جمهور منتخب امریکا این رویداد را چون عمل تروریستی داخلی و توطئه به دموکراسی محکوم نمود، حمله به نماد دموکراسی امریکا به تحریک ترامپ لطمه شدید اخلاقی و سیاسی به اعتبار و حیثیت نهاد های سیاسی، رسانه ای،انتخابات آزاد و جوامع مدنی امریکا وارد نمود.شهردار واشنگتن حمله به کنگره را الفبای تروریسم برای کتب درسی خواند. سیاستمداران، خبرنگاران، روشنفکران، نظامیان ، رئیسان جمهوری سابق امریکا عمل آشوبگران ترامپ را محکوم و ترامپ را چون محرک اصلی این تراژیدی متهم نمودند .
. ترامپ نخستین کسی است که درتاریخ امریکا بدون احترام به مقرارت بین المللی بطور خودسرانه و یک جانبه ترورهای سیاسی واقتصادی را درسراسر جهان قاعده مندگردانید، برعلیه هر کشوری در شرایط شیوع جهانی کرونا از تحریم و تروراقتصادی استفاده نمود . ترامپ در مذاکرات صلح افغانستان با طالبان دامنه اختلاف هارا درمیان نیروهای سیاسی تشدید بخشید ونه توانست از نفوذ وقدرت خود به ایجاد یک حاکمیت متمرکز و فراگیر کمک نماید.ترامپ بعد از تراژدی کنگره مجبور گردید نتایج انتخابات را بپذیرد و عمل آشوبگران را محکوم نماید ولی تا هنوز مدعی میگردد که رقیب او از دیدگاه مطبوعات قلابی پیروز گردیده است. مطبوعات امریکا بدنبال حمله به کنگره با عناوین درشت چون ” تهدید به دموکراسی” دموکراسی در خطراست” از آینده الگوی دموکراسی امریکا درداخل و جهان نگرانی دارند به گفته جو بایدن رئیس جمهور جدید ما بعد از ترامپ باید اعتماد جهان را به امریکا باز گردانیم . او بدترین میراث سیاسی ترامپ را بی اعتمادی جهانیان نسبت به امریکا در روابط بین المللی می داند. آیا امریکا بعد ازاین تراژدی می تواند اعتماد جهان را بدست بیآورد ؟ لیبرالها و محافظه کاران امریکا با دیدگاه های متفاوت به آینده دموکراسی امریکا می نگرند . تعدادی ازنخبگان امریکا معتقد اند که دموکراسی های تحمیل گرانه با ذات دموکراسی مغایرت دارد و هیچ کشوری حق ندارد دموکراسی را به سایر کشور هاتحمیل نماید. فوکویاما نویسنده کتاب “پایان تاریخ و آخرین انسان” با وجودیکه گرایشهای لغزشگرانه دارد، می نویسد که امریکا در زمان جنگ سرد بدون توجه به مقررات جهانی و اصول دموکراسی حامی کشور های دیکتاتور بوده است. امریکا درمقابل کشور های که مسیر مستقل را بدون توجه به امریکا انتخاب می نمودند به بهانه مخالفین امریکا از تحریم، کودتا و حتی مداخله مستقیم استفاده کرده است. بعد از پایان جنگ سرد اکثر کشور های جهان درمقابل الگوی دموکراسی امریکا حساسیت دارند. تعدادی از آمریکائیان اعمال خودسرانه ترامپ را در امور داخلی و جهانی چون بلا وخشم خداوند برای امریکا و جهان می دانند اما به باور تعدادی ترامپ، مردم آمریکا را بیدار گردانید، ترامپ سقف کهنه و فرسوده لیبرالهای اشراف را شکافت، وبه افشاگری سیاستهای تحمیل گرانه لیبرال دموکراتها در امور داخلی سایر کشور ها بنام دفاع از حقوق بشر و دموکراسی پرداخت. ترامپ جنجالی کاخ سفید را ترک میگوید، ترامپ سوار برتوسن سرکش پوپولیسم چون دولت مرد غیرقابل پیشبینی و غیرقابل اعتماد، باعث بی اعتمادی کشور های جهان وحتی متحدین امریکا گردید. کشورهای اروپایی پیروزی بایدن را فصل جدید احیای روابط با اتحادیه اروپا و کودتای نافرجام ترامپ را پختگی دموکراسی امریکا تعبیر وتفسیر می نمایند . چهره جهان دراثر شیوع کرونا تغیر نموده است،بازیگران جدید درجهان از سیاست مستقل و نظم جدید مطابق به مقرارت سازمان ملل از آزادی و دموکراسی مطابق به ویژگی های فرهنگی ، تاریخی ومنافع ملی خود بدون مداخله و تحمیل از خارج استقبال می نمایند.
دکتور علی احمد کریمی امریکا
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.